فشار روحانیون محافظهکار بر دولت روحانی افزایش یافته است. این فشارها که ظاهرا به بهانه وضعیت فرهنگی بر دولت وارد میشود، بیش از هر جای، وزارت ارشاد را نشانه رفته است. هر چند که سخنان گاه و بیگاه حسن روحانی و چالش او با گرایشهای سنتی در زمینه مسائل فرهنگی-اجتماعی نیز بدون پاسخ نمانده است.
آیتالله مرتضی مقتدایی، دبیر شورای عالی حوزههای علمیه سراسر کشور و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در گفتگو با سایت خبرآنلاین اعلام کرد: “روحانیت دخالتی در امور کشور نمیکند. حوزه در امور سیاسی و اقتصادی و برنامهریزیهای این امور دخالتی ندارد. کما اینکه روحانیت در امور قضایی و محاکم دادگستری نیز دخالت ندارد. البته ما اشراف کامل داریم و هرجا لازم باشد، تذکر میدهیم.”
او با اشاره به تذکراتی که به صدا و سیما دادهاند، اضافه کرد: “به وزارت ارشاد هم تذکراتی دادهایم و مواردی بوده که به وزیر و یا حتی رئیسجمهور نامه محرمانه نوشتهایم. ایشان حتی در مورد تذکرات دو سه نفر از اعضای جامعه مدرسین که خدمتشان رسیده و نظرات اصلاحی و اسلامی جامعه مدرسین را ارائه دادهاند، دستوراتی را جهت اجرا ابلاغ کردهاند.” مقتدایی همچنین تاکید کرد: “مردم بدانند که جامعه روحانیت و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ساکت نیستند، بلکه در جای خودش تذکراتی میدهند که انتظار داریم به آن عمل شود. گاهی این تذکرات مورد توجه واقع میشود و گاهی به آن عمل نمیشود. در دوره ریاستجمهوری قبل ما تذکراتی میدادیم اما به آن عمل نمیشد.”
همزمان با سخنان مقتدایی، اظهارات هاشمی رفسنجانی هم منتشر شد که بار دیگر خطاب به روحانیون محافظهکار سخن گفته و تاکید کرد که آنها در مورد احمدینژاد فریب خورده بودند. حاشیهنویس دیدارهای رفسنجانی در یکی از گزارشهای خود که دیروز منتشر شد آورده است: “هاشمیاز تاریخ میگوید تا روحانیت گذشتهها را از یاد نبرد. آقای هاشمیقبلا هم گفته؛ «روحانیت دوبار فریب خوردند» یکبار اوایل انقلاب. یکبار هم درباره احمدینژاد. البته خسارت بار اولش هم کمتر بود و هم کوتاهتر.”
رابطه دولت روحانی و روحانیون محافظهکار ساکن قم از وضعیت پیچیدهای برخوردار است. دولت احمدینژاد در سالهای آخر استقرارش به رویارویی کامل با نهادهای مذهبی قم کشیده شده بود و به همین دلیل بازگشت یک رئیس جمهور روحانی میتوانست به تقویت دوباره این نهادها منجر شود. اما حسن روحانی که متحد هاشمیرفسنجانی محسوب می شد ظاهرا حاضر به نزدیک شدن به رقیبان سیاسی خود نبود و تنها تلاش میکرد که با بدنه سنتی روحانیت قم و مراجع مذهبی ارتباط برقرار کند و همین رویه موجب تقویت جایگاه او در میان نیروهای سنتی مذهبی هم میشد.
حسن روحانی که خود یکی از روحانیون حوزه قم محسوب میشود، با توجه به عضویتش در مجلس خبرگان -حداقل از دیدگاه حاکمیتی- صلاحیت اظهار نظر در امور دینی را هم دارد. اما از آنجا که او نظرات نه چندان مشابه با سنت گرایان در حوزه مسائل اجتماعی دارد، چندان خوشایند رقیبان سیاسیاش نیست. چنانچه اظهارات او درباره وضعیت زنان، آزادیهای مدنی و اجتماعی و نقش حکومت در زمینه مسائل دینی بارها موجب مناقشه شده است. به این ترتیب حسن روحانی، در حالی که به جریانهای سنتیمذهبی نزدیک میشد از روحانیون تندروی راستگرا فاصله میگرفت.
او در جریان سفر اخیرش به قم، با آیات عظام وحید خراسانی، شبیریزنجانی، صافیگلپایگانی، موسویاردبیلی، جوادیآملی، جعفر سبحانی، مکارم شیرازی و نوری همدانی دیدار کرد که در نوع خود بی سابقه بوده از جمله می توان با وضعیت محمود احمدی نژاد در دوره دوم ریاست جمهوریش اشاره کرد که حتی روحانیون قم مایل به پذیرفتن وی و فرستادگانش نبود.
در میان این مراجع، حداقل سه تن - وحید خراسانی، شبیریزنجانی و صافیگلپایگانی- مراجعی سنتی و غیرسیاسی محسوب میشوند. آیتالله وحید خراسانی که حتی حاضر به دیدار با آیتالله خامنهای و محمود احمدی نژاد نبود در دیدار با روحانی گفته بود: “شما یکی از بهترین روسای جمهوری هستید و البته با مشکلات طاقت فرسایی مواجهید.”
با اینهمه از آنجا که روحانیون راستگرای نزدیک به حکومت و نهادهای حکومتی مانند جامعه مدرسین قم، نفوذ و قدرت بیشتری دارند، دولت نمیتوانست آنها را نادیده بگیرد. توجه روحانی به تذکرات جامعه مدرسین قم احتمالا به دلیل همین مساله بوده است. با اینهمه جامعه مدرسین قم همچنان منتقد دولت و شخص رئیس جمهور باقی مانده است.
روحانی در جریان سفر اسفندماه سال گذشته با اعضای “مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم” که رقیب جامعه مدرسین محسوب میشوند هم دیدار کرد که خشم راستگرایان را برانگیخت. او پس از رسیدن به قم در سخنانی گفته بود: “در حوزه علمیه قم، هرگز عقل مطرود نبود و هرگز علوم عقلانی در کنار علوم نقلی در انزوا قرار نداشت، ما باید بدانیم که این حوزه، نهاد مستقلی بوده است و نهادی مستقل باقی خواهد ماند. این حوزه بزرگ و مستقل هرگز زیر پرچم سیاست، حزب و جناحی نرفته است و نخواهد رفت.” این سخنان هم در واقع کنایهای به وضعیت نهادهای غیرمستقل نزدیک به حکومت محسوب میشد.