ستارههایی که پس از انقلاب ممنوع شدند
ستاره بودن جرم بود و ستارهی زن بودن جرم مضاعف. برای همین عجیب نبود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، بخش زیادی از هنرمندان زن برای همیشه از صحنه حذف بشوند. ستارههای موسیقی به حکم شرعیِ “حرام بودن آواز خواندن زنان” کاملا به حاشیه فرستاده شدند و بازیگران زن سینما هم اگر کمی شهرت و محبوبیت داشتند به جرم “انجام دادن کارهای خلاف شرع” حکم ممنوعیت ابدی گرفتند. چه آنکه براساس کاراکترهای بازی شده جلو دوربین عریان شده بود، چون ایرن، و چه آنکه مانند پوری بنایی همیشه در چارچوب زن سنتی با حجب و حیای ایرانی ایفای نقش کرده بود.
ایرن
ایرن از چند جهت مورد غضب نظامِ اسلامی ایران بود. هم در فیلمهای پیش از انقلاب برخلاف چارچوب دست و پا گیرِ مذهب و سنت، عریان شده بود؛ هم در در فیلمی چون محلل بازی کرده بود که به نقد قوانین اسلامی میپرداخت. ایرن ممنوع شد. برای مدتی کوتاه به آلمان رفت و پس از بازگشت به ایران به اجبار حرفهی دیگری را ادامه داد. در سال 1391 نشریات چاپ داخل حتی خبر درگذشتاش را بازتاب ندادند و وقتی تهمینه میلانی، کارگردان سینمای ایران، در مصاحبه با بیبیسی فارسی از بزرگی ایرن گفت، با انتقاد و هجمهی شدید رسانههای حکومتی روبهرو شد.
نوری کسرایی
بازیگر فیلمهای موج نو سینمای ایران. از تنگنا و صبح روز چهارم تا سازش و شام آخر. او هم پس از انقلاب اجازهی حضور در هیچ فیلمی را پیدا نکرد و ترجیح داد انزوایاش را اعتراضگونه پررنگتر بکند و در هیچ محیط هنری و عمومیای حاضر نشد. علاقهمندان و دوستاناش از او هیچ خبری ندارند. میگویند کوچ کرده و در گوشهای از دنیا روزگار میگذراند.
فرزانه تاییدی
شاید از معدود بازیگرانی باشد که تمام مصیبت نازل شده بر سرش را خط به خط و فریم به فریم روایت کرده. خاطرات فرزانه تاییدی از زمان ممنوعیت و فشار دادگاههای انقلاب و پس از آن کوچ اجباری، سند مکتوب و موجود روزهای سرکوب و سانسور اول انقلاب است. فرزانه تاییدی با مشقت بسیار خود را به لندن رساند و در آنجا به سختی حرفهاش بازیگری را ادامه داد.
پوری بنایی
همواره مثالِ مثبت سنتگرایانی بوده که عریان شدن زنان بر پردهی سینما را تاب نمیآوردند. پوری بنایی در اکثر فیلمهایاش بازتاب شخصیت سنتی زن ایرانی بود. با حجب و حیا و کم و بیش پوشیده. اما فضای ستارهستیز ایرانِ پس از انقلاب او را هم تاب نیاورد. پوری بنایی تا امروز ممنوع است. حتی حضورش در جشن منتقدان سینمای ایران هم با اعتراض شدید روزنامهی کیهان و خطاباش به عنوان “نماد ابتذال آریامهری” مواجه شد.
فروزان
زنِ زیبا. فروزان با اینکه در چنین کلیشهای معرفی و ستاره شد اما توقف نکرد و با حضور در فیلمهای باارزشی مثل “قلندر”، “بابا شمل”، “دشنه” و “دایره مینا” هنر و قدرت بازیگریاش را هم به نمایش گذاشت. فروزان هم پس از انقلاب با علامت ضربدر ممنوعیت مواجه شد. ترجیح داد پس از این اتفاق نه در مراسمی عمومی حاضر بشود، نه با رسانهای گفتوگو بکنند. هراس از او و محبوبیتاش آنچنان زیاد بود که وقتی جسماش خاموش شد، به سرعت و بدون اطلاع عمومی مراسم خاکسپاریاش را برگزار کردند تا مردم او را همچون فردین بر دوش نگیرند.
لیست بلندبالا است. ستارههای ممنوع شده بیشمارند. از شهناز تهرانی تا شورانگیز طباطبایی و چند ده بازیگر و ستارهی دیگر که به جرمِ محبوبیت و شهرت هرگز اجازهی حضور در سینمای پس از انقلاب را پیدا نکردند و خود هم این را نخواستند. نه توبه نامه نوشتند، نه ابراز ندامت کردند؛ که آگاه بودند جرمی ندارند جز ستاره بودن.