در همشهری، یکی از بزرگترین موسسات رسانهای ایران که زیر مجموعه شهرداری تهران است، فشار بر زنان روزنامهنگار هر روز ابعاد جدیدی می گیرد. این فشارها از کنترل حجاب و ارتباط با جنس مخالف در محل کار گرفته تا پرس و جو در مورد سفرهای خارجی زنان روزنامهنگار را شامل میشود. در گفتوگو با دو تن از روزنامهنگاران زن همکار موسسه همشهری، جزییات بیشتری از فضای جدید این موسسه را جویا شدهایم. هر دوی آنها از روایتی نقل میکنند که منتسب به مهدی ذاکری، مدیر عامل موسسه همشهری است؛ او از تعداد بالای زنان انتقاد کرده و خواستار کاهش حضور آنان در همشهری شده است.
اقدامات نامتعارف حراست موسسه
روزنامه همشهری یکی از پرتیراژترین روزنامههای ایران است که تاسیس آن به سال ۱۳۷۴ برمیگردد. این روزنامه ابتدا مستقیما زیرنظر شهرداری تهران بود و بعد در قالب موسسه همشهری قرار گرفت. با تغییر شهرداران تهران در سالهای گذشته این روزنامه نیز تغییرات گستردهای کرده و ضمن رفت و آمد مدیران بسیار به این مجموعه، کادر تحریریه آن نیز دچار تغییر و تحول بسیار شده است. موسسه همشهری در دوران شهرداری محمد باقر قالیباف گسترش بسیاری پیدا کرد و انتشار چندین و چند ضمیمه و مجله نیز در دستور کار آن قرار گرفت. عموم نشریات موسسه همشهری با کیفیتی بالا و قیمتی ارزان منتشر میشوند و گفته میشود که تقریبا همگی به جز روزنامه همشهری، ضرر ده هستند. با این حال، مشاوران تبلیغاتی قالیباف، همواره نظر ویژهای روی این سازمان عظیم مطبوعاتی دارند.
کمتر از یک ماه قبل و با تکمیل تدریجی ساختمان موسسه همشهری، گروه مجلات همشهری نیز که کار انتشار ۱۵ مجله را برعهده دارد به این ساختمان منتقل شد. در این ساختمان ۱۰ طبقه که در حاشیه بزرگراه مدرس تهران قرار دارد، همه بخشهای مختلف این موسسه مطبوعاتی که پیش از این در نقاط مختلف شهر پراکنده بود، مستقر هستند. تجمیع این تعداد بالای روزنامهنگار در یک ساختمان، مدیریت ارشد همشهری را به فکر اعمال سیاستهای جدیدی انداخته و مهدی ذاکری در قدم اول، زنان همکار همشهری را هدف گرفته است. یکی از روزنامهنگاران شاغل در این موسسه به “روز” میگوید که مدیر بخشی که او در آن کار میکند، به آنها هشدار داده مراقب رفتارشان باشند چون مدیران تحت فشار قرار دارند تا از تعداد زنان همشهری کم کنند.
به گفته یکی دیگر از زنان روزنامهنگار همکار با این موسسه، اگرچه تمامی ساختمان پارتیشن بندی شده و عملا اتاقی وجود ندارد اما از دو هفته پیش بر تعداد دوربینهای امنیتی اضافه و حتی در راهروها نیز دورین مداربسته نصب شده است.
او توضیح میدهد که به موازات این اقدام، حراست موسسه همشهری نیز شروع به احضار زنان روزنامهنگار کرده است و در جلسات مجزا از آنان خواسته تا فرمهایی را پر کنند. به شهادت هر دو روزنامهنگاری که با “روز” گفتوگو میکنند این اقدام منحصر به زنان شاغل در موسسه بوده است.
در این فرمها اطلاعات بسیار دقیق و جزئی شخصی و کاری خواسته شده است؛ اطلاعاتی که سن، تحصیلات، شغل و حتی محل زندگی تمام اعضای خانواده را در برمیگیرد. همچنین در یک بخش آن سئوال شده که آیا فرد پاسخگو، صاحب گذرنامه است یا خیر. در صورت جواب مثبت، سئوالات نامتعارفی به صورت شفاهی در مورد اینکه چرا اقدام به گرفتن گذرنامه شده، به کدام کشورهای خارجی سفر شده و جزییات این سفرها مطرح شده است.
اما حراست موسسه به همین بسنده نکرده و در زمان حضور برخی از زنان همکار، پرینت عکسهایی را که توسط دوربینها گرفته شده ارائه کرده و در مورد نوع پوشش، گفتوگو با جنس مخالف، دست دادن با مردان، خندیدن و شوخی کردن و مسائلی از این دست، آنان را مورد بازخواست قرار دادهاند.
به برخی از این افراد نیز هشدار داده شده که چنان چه در رویه خود تغییر ندهند، از همشهری اخراج خواهند شد.
به گفته این دو روزنامهنگار زن، پوشیدن لباس رنگ روشن و سر کردن شال از سوی ماموران حراست ممنوع اعلام شده و آنها خواستار استفاده از مقنعه و لباسهای رنگ تیره بودهاند.
روزنامهنگاران زن در معرض اخراج
پرداختهای خوب و به موقع و امنیت شغلی بالا در کنار تیراژ چند صد هزارتایی، روزنامه همشهری را صاحب جایگاه ویژهای در روزنامهنگاری ایران کرده است اما همواره کنترلهای این چنینی بر همکاران روزنامه همشهری محل انتقاد بوده است. مدیران همشهری طی سالهای گذشته برای سهولت تعویض همکاران و همچنین اعمال راحتتر فشار بر آنان، راسا از سوی موسسه با روزنامهنگاران قرارداد نمیبندند بلکه پروژههای مطبوعاتی را به پیمانکاران مختلف واگذار می کنند.به این ترتیب روزنامهنگاران شاغل در ضمایم و مجلات مختلف، از لحاظ قانونی مستخدم موسسه همشهری محسوب نمیشوند و در صورت اخراج و یا بروز هر مشکل دیگری، با موسسه همشهری طرف حساب نخواهند بود.
تنها چند روز پس از انتخابات ریاستجمهوری اخیر بود که تعدادی از همکاران موسسه همشهری به طور دستهجمعی اخراج شدند. این تعداد در یک واحد پژوهشی مستقر بودند که وظیفه سنجش انعکاس فعالیتها و اظهارات شهردار تهران را برعهده داشت.
روزنامهنگار شاغل در موسسه همشهری که با روز گفتوگو میکند در مورد نوع قرارداد خود و همکارانش میگوید: “قراردادهای ما شش ماهه و یک ساله است و خیلی راحت کسی را که به نظرشان ناسازگار باشد و یا زیر بار دستورها نرود، اخراج میکنند یا اینکه قراردادش را تمدید نمیکنند.”
او در تحلیل اعمال سختگیریهای جدید و به طور ویژه در مورد زنان شاغل در همشهری میگوید: “قالیباف در انتخابات گذشته به این نتیجه رسید که این همه خرج بی حساب و کتاب در موسسه همشهری و روزنامه تهران امروز و چندین و چند وبسایت برایش سودی نداشته؛ چرا که اکثر شاغلان در این رسانهها اعتقادی به قالیباف ندارند و منتقد او هستند. احتمالا مشاورانش فهمیدهاند که اگر قالیباف اقبالی داشته باشد در بین اصولگراهاست و حالا مدیران نزدیک به او درصدد پالایش نیروهایی هستند که اصولگرا نیستند و منش و روش آنها هم به گونه ای است که ممکن است باعث ایرادگیری اصولگرایان بشود.”
از او میپرسم که واکنش بدنه موسسه نسبت به این اعمال فشارها چه بوده؟ پاسخ میدهد: “بالاخره این روشها، روشهای بدنامی است و مدیران بخشهای مختلف همشهری که بعضا روزنامهنگار هم هستند دل خوشی از این کارها ندارند. شاید در جلسات خصوصیتر ابراز نارضایتی هم بکنند اما اگر واقعا تصمیم از بالا جدی باشد و مصر باشند که این تغییرات را اعمال کنند، بعید است کسی اعتراضی بکند. نهایتا چند نفری از روزنامهنگاران همشهری را ترک میکنند و دنبال کار جدیدی میگردند.”