برپایی نمایشی جشن های هسته ای که البته به گفته رییس جمهور به دلیل تقارن با ماه صفر امکان برگزاری شادمانی های خیابانی را از مردم گرفته است، یکبار دیگر تعجب ناظران را در مورد تبلیغات رسانه ای جمهوری اسلامی برانگیخت.
بر خلاف ادعاهای شگفت انگیز مسئولان که گزارش البرادعی را در بوق و کرنا کرده و دم از پیروزی ملی میزنند، باید گفت گزارش اخیر رییس آژانس انرژی اتمی مانند گزارشهای پیشین او که بنا به درخواست شورای امنیت سازمان ملل متحد تهیه شده است، حاوی شرحی از اقداماتی است که او در مدت چند ماهه گذشته پس از صدور قطعنامه دوم شورای امنیت علیه ایران در رابطه با پرونده فعالیتهای اتمی ایران انجام داده است و البته پاسخ هایی که ایران به سوالات مطرح شده داده و نداده است.
اما یکی از ابعاد تبلیغاتی که مسئولان پرونده هسته ای سعی می کنند روی آن مانور دهند این است که گزارش البرادعی پایان بخش ماجرا و ختم قضیه است و بر این اساس تاکید می کنند که از این پس هر گونه اقدام شورای امنیت از جمله صدور قطعنامه تحریم سوم فاقد اعتبار و مشروعیت خواهد بود.
چنین استدلالی از بنیان دچار دروغگویی و تحریف واقعیت است، چرا که اصولا گزارش البرادعی پاسخی به درخواست شورای امنیت مذکور در قطعنامه دوم تحریم است، که طی آن این شورا اقدامات بعدی خود در رابطه با ایران را منوط به همین گزارش آقای البرادعی ساخته است. مهمترین مساله ای که در قطعنامه های شورای امنیت بر آن تاکید شده است و در اظهار نظرهای سیاسی نیز به ایران منتقل شده است مساله تعلیق غنی سازی است، بخش عمده ای از هدف شورای امنیت برای معطوف ساختن نظر خود به گزارش البرادعی هم دستیابی به نظری کارشناسی شده و دارای اعتبار جهانی در همین مورد است و چنانکه همگان می دانند در گزارش به زعم آقایان افتخار آمیز البرادعی هیچ اشاره ای به برآورده شدن این خواست شورای امنیت از ایران نشده است، پس به سادگی می توان دریافت که برخلاف نظر مردان هسته ای ایران از این پس شورای امنیت دست خود را برای اقدامات تنبیهی بعدی در برابر کشوری که از درخواست این نهاد بین المللی امتناع کرده است بسیار بازتر خواهد بود.
از سوی دیگر گویا مردان دیپلماسی ایران این مساله بدیهی حقوق و روابط بین الملل را از یاد برده و یا نادیده انگاشته اند که شورای امنیت یک مرجع سیاسی است و نه یک مرجع حقوقی. به عبارت صحیح تر شورای امنیت نهادی با ماهیت سیاسی است که تصمیمات آن واجد بالاترین اعتبار حقوقی در صحنه بین المللی است. در چنین نهادی سازوکارهای تصمیم گیری و نیز منابع تصمیم ساز را کاملا مصالح و منافع سیاسی شکل می دهد اما همین نهاد سیاسی به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران تنها مرجع شناخته شده حقوق بین الملل است که تصمیمات آن دارای ضمانت اجرایی بوده و در زمره منابع حقوق بین المللی قرار می گیرد.
با این همه پی بردن به چرایی این پنهان سازی خبری و به نوعی انحراف افکارعمومی از واقعیتهای پیرامون به نظر کار چندان دشواری نیست.
این روزها مشت دولت نهم در پی گیری سیاست تهاجمی و ایجاد طوفانهای خبری برای ناظران کاملا باز شده است، سیاستی که صاحبان آن بدون توجه به توان و حد قدرت خود در صحنه منازعات بین المللی و منافع ملی همچنان آن را ادامه داده و روز به روز به عمق انزوای ایران در تعاملات جهانی افزوده و منافع عینی مملکت را بر باد میدهند.
در عین حال این بار اما باید تحلیلی دیگر را نیز بر ماجرای تبدیل کردن گزارش تکراری البرادعی به جشن ملی هسته ای افزود. در شرایط فعلی که تنور انتخابات با کرامت بیش از 1000 نفره شورای نگهبان در تایید صلاحیتها هم گرم نشده و حتی اصلاح طلبان میانه رو و کند رو نیز با اکراه فراوان قصد مشارکت در آن را دارند، به نظر می رسد نگرانیها در مورد میزان مشارکت مردمی در انتخابات به حدی افزایش یافته است که صاحب منصبان را نیز به فکر چارهجویی انداخته است. از این رو به نظر می رسد دم زدن از جشن ملی هسته ای و پخش سرودهای ملی از رادیو و تلویزیون و تلاش برای تزریق احساسات ملی به مردمی که در زیر فشارهای طاقت فرسای اقتصادی در نبردی سهمگین برای رفع ساده ترین نیازهای روزمره شان قرار دارند، تلاشی ساده اندیشانه برای ایجاد یک شور انتخاباتی کاذب است. که البته انتخابات پیش رو را بسیار ملیح و نمکین ساخته است.