کارا باکلی
در شهر و کشوری که با ظن و گمان شدید به بیگانگان نگریسته می شود و جلب توجه می تواند زندگی فرد را به مخاطره اندازد، محمد هرگز نمی تواند، حتی اگر بخواهد، با این جو هماهنگ شود. محمد 37 ساله علنا ً بیشترین سال های دوران بزرگسالی اش را همجنس باز بوده است. برای او همجنس بازی به معنای بلند کردن مو و خوردن ماهی اوزن برون است. او می گوید، در گذشته این کار خطر چندانی نداشت و این موضوع که مردها در کل خاورمیانه همیشه به طور آشکار ابراز محبت می کردند، صحت دارد.
اما دست کم تا این اواخر، محمد و بسیاری از دوستان همجنس بازش یک گام جلوتر رفته اند؛ آنها دیروقت و بی سروصدا به خانه های دوستان خود می روند. به گفته آنها، تا زمان هجوم نظامی آمریکا، جامعه عراق حضور آنها را بطور پنهانی پذیرفته بود. اما در عراق امروز، جایی که ظهور افراط گرایی مذهبی باعث شده محمد و دوستان همجنس بازش احساس اهانت کنند، همجنس بازی علنی پذیرفته نیست.
سازمان ملل در گزارشی که در ماه ژانویه منتشر کرد، شکنجه، آزار و اذیت و کشتار غیرقانونی همجنس بازان عراقی را توصیف کرده است. در سال 2005 نیز آیت الله سیستانی با صدور فتوایی خواستار مجازات شدید همجنس بازان شد. او یک سال بعد فتوای خود را لغو نمود، اما نه لغو این فتوا و نه کاهش اخیر خشونت ها باعث شده است محمد و دوستانش احساس امنیت کنند.
آنها از وجود یک زندگی مخفی پشت پرده های یک خانه تاریک و امن در جنوب غربی بغداد خبر می دهند. پنج نفر، چهار مرد همجنس باز و یک زن دوجنسیتی، در این آپارتمان زندگی می کنند. آنها می گویند، در طول سه سال گذشته شش بار از محله ای که مورد هجوم جوخه های مرگ شیعیان و سنیان قرار گرفته است، نقل مکان کرده اند. حتی شایعات به ظاهر بی خطر محله هم به قدر کافی می تواند آنها را بترساند.
محمد می گوید: “ما مشکوک بنظر می رسیم چون شبیه یک گروه تروریستی هستیم. اما ما نمی توانیم به مردم بگوییم واقعا ً چه هستیم. بله یک گروه، ولی یک گروه همجنس باز.” گزارش های دیگر نیز حاکی از آن است که افراط گرایان جلوی مردان موبلند را می گیرند، موهای آنها را از جا می کنند و آنها را مجبور به خوردن آن می کنند. به گزارش گروه حمایت از حقوق همجنس بازان عراق، که توسط فردی بنام علی هیلی که اکنون در لندن زندگی می کند، گردانده می شود، 400 عراقی از سال 2003 به خاطر همجنس بازی کشته شده اند. این رقم در قیاس با هزاران غیرنظامی و سربازی که در جنگ کشته اند، اندک است. اما برای علی هیلی و محمد و دوستانش دردناک است که تا چه اندازه عراق از گذشته سکولارش دور شده است.
آنها می گویند، از اواسط دهه 1980 تا اوایل دهه 1990، زندگی همجنس بازی شبانه به مدت کوتاهی در عراق رونق یافت. در حالیکه سبک زندگی در ایران پس از انقلاب اسلامی 1979 مخفیانه شد، اما حکومت بغداد پس از پایان جنگ ایران و عراق اجازه برقراری لیبراسیون را داد. دیسکوها در بهترین هتل های شهر به مراکز جذب همجنس بازان تبدیل شدند. مردان جوان با گونه های سرخ و لب های براق در خیابان های منصور، محله مرفه بغداد، رژه می رفتند.
علی هیلی، که در سال 2000 عراق را ترک کرد، می گوید: “همجنس بازان بسیاری از کویت و عربستان سعودی با آرایش در خیابان ظاهر می شدند. تا سال 1991 که یک دورۀ انقلابی بود، آزادی جنسی وجود داشت.” سپس جنگ خلیج فارس آغاز شد و پس از آن صدام حسین به وجود کلوپ های شبانه خاتمه داد.
محمد می گوید: “ما فکر می کردیم با حضور آمریکایی ها، زندگی بهشت و عراق غربی خواهد شد. اما متأسفانه شرایط حال خیلی بدتر از گذشته است.” رفیع، دانشجوی 25 ساله حقوق و یکی از دوستان محمد، می گوید: “من می خواهم نه فقط از عراق بلکه از خاورمیانه به کشوری بروم که برای حقوق بشر و ما ارزش قائل است.“
منبع: نیویورک تایمز، 18 دسامبر