قاب

نویسنده
میترا سلطانی

آرامش پس از طوفان

 

 

نقاشی های مژده سجادی نوعی رشد منطقی از تصور نقاشی انتزاعی در ایران پیش رو می نهد. او در کارهایش قصد ارائه فضا یا ساختاری اگزوتیک را ندارد و در واقع آشفتگی هایش را در رنگ هایی به نظم می کشد که مخاطب آهسته آهسته و خواه ناخواه در این نظم پذیرفته شده بدان می پیوندند.

 با دقت در تابلوهای سجادی، آثار وی را آواز ی می یابیم از اعماق هستی که هرچه پرتاب می شود، دنیایی است که هر جای آن، کم و بیش یک رنگ است و به ظاهر سپید و منزه و اما بسان دروازه ای که تور، بال پرواز را گرفته باشد، آدمی خشمناک و پرغریو، مدام فریاد زده و چنگ بر درِ بسته، خود را در حصاری از زخم، باز امید رهایی می بخشد.

 نقاشی های مژده سجادی، نه که فقط تصاویری باشند از کمان تخیل رهیده، بلکه اشکالی اندیشیده شده و برساخته از کژداری های دنیایی اند که می توانند، موزونی ها و ریتم های پنهانِ هستی را، همچنان برتابند و یاد آرای نوری باشند که هرگز از افق های فکروآمال، و تقدیرجهانیان غروب نخواهد کرد.

 نقاش، شعر را بر بوم هایش جاری می سازد و نقاشی را در شعر هایش و این خروشانی، رودی می سازد که خواب دریا را بهم می ریزد ودر آن جایی برای عبوسی نگاهها ویخ های کوهناک نیست.

دراین میان این طوفان، آرامشی که به ارمغان می آید از نوعی اغتشاش مبهم تولد یافته است که بینندگان این زایمان را نیز به آرامش فرا می خواند. به عبارتی ذهن بیننده دربرقراری ارتباط با آثار، مثل صندلی های یک تالار کنسرت که آرام آرام پر می شوند، در نهایت برنوعی هم سازی بین مواد مختلف آرام می گیرد. موادی که عدم تاکید برنوع خاصی از آنها مبین ذهن آزاد یا آزادی ذهن وی در رسیدن به ساختاری سالم و در عین حال از سویی دیگر آرام و رام کردن تنش های ذهنی اش با هرگونه تمهید تکنیکی و بصری است.

مجموعه اخیر سجادی را می توان آثاری روایتگر و تا حدی توصیفی نیز به حساب آورد.بیشتر از آن جهت که درآثارش با چیدمانی از عناصر گوناگون بصری و پرداختن این ها در کنار هم به نحوی تکمیل کننده و اثر گذار مواجه هستیم.اما ای روایت ها به شکلی سیال و بدون خط سیر دراماتیک شکل گرفته اند و کارکرد تداعی گرانه نیز به دورند.آنچه به روایت در می آید تنها وجه امپرسیونیستی دارد و صرفا برداشت ها و برش هایی از رویدادها و اتفاقات مورد نظر نقاش با چیدمانی غیرخطی و به شدت مداخله گرانه به حساب می آید.

علاوه بر این، نقاش در این آثار دست به تجربه هایی در زمینه بازنمایی در جهت بیان هر چه تاثیرگذارترتصاویرش زده و در این خصوص به ارائه تاثیراتی نسبتا شخصی و بیشتر بیان گرا نائل شده است.

این شیوه التقاطی که چند شیوه مختلف بازنمایی را با یکدیگر همنشینی می بخشد، تا حدی نقاشی نیمه های قرن بیستم آمریکا و شاخص ترین هنرمند آن یعنی “بن شان” را یادآوری می کند.
سجادی طیفی نسبتا وسیع از شیوه های بازنمایی را در ترکیبی مبتکرانه و ساختارمند ارائه می کند. این طیف گستره ای از این روش ها از بازنمایی های کودکان تا سوررئالیستی را در مقابل ما قرار می دهد . وی در بعضی از آثار حتی روش هایی همچون گرافیتی ها و چسباندنی را نیز در ترکیب‌هایش گنجانده است. این المان ها اما آثار او را بیش از هرچیز به بیانی موثر و تا حدی تحکم آمیز مجهز کرده که نشانه گذاری هایی را در فضای ذهنی بیننده ایجاد می‌کنند. این نشانه ها عمدتا دلالت بر بی تعادلی و نا متقارن بودن دارند.

درتصاویرسجادی انرژی طبیعت و ذهن به تعالی می رسند و این در تصور مخاطب نیز خواه ناخواه رخ می نماید و در مقابل نقاشی ها دامان تصوراتش در نسیمی آرام که از طبیعتی مغشوش و وحشی تراویده است به رقص در می آید.

 

مژده سجادی
متولد 1362، تهران
1387 کارشناسی نقاشی دانشگاه علم و فرهنگ
1390 کارشناسی ارشد نقاشی موسسه فرهنگی هنری سوره
از سال 1388 مدرس دانشگاه علمی کاربردی
1390 نمایشگاه انفرادی نقاشی و ویدئو با عنوان (پشت صحنه) گالری سین
1390 نمایشگاه گروهی میکس مدیا با عنوان (مرز) گالری محسن