آلن جانسون
تأثیر خشونت علاج ناپذیر نزد نویسندگان و فعالان حقوق بشر ایرانی نظیر لادن و رویا برومند به خوبی قابل رویت است. پدرشان که یک سوسیال دموکرات و رهبر جنبش ملی مقاومت ایران بود در سال 1991 به ضرب چاقوی کسانی که گویاعوامل جمهوری اسلامی بودند، در آپارتمان خود در پاریس به قتل رسید. بازتاب آن چند سال بعد این گونه در سخنان لادن جلوه می کند: «در لحظه ارتکاب جرم، انسانیت پشت ابر می رود.. .. فردای آنروز نمی خواستم از خواب بلند شوم، و اگر می توانستم، دوست داشتم به زندگی ام خاتمه بدهم شرمساری زندگی بعد از آن روز بسیار زیاد بود. انسان دیگر به زندگی اعتقادی ندارد.»
این دو خواهر با خودداری از شکسته شدن و تحت تسخیر درآمدن، بنیاد عبدالرحمن برومند را برای پیشبرد حقوق بشر و دموکراسی در ایران (تحت عنوان امید) پایه نهادند: پروژه ای برای یادمان حقوق بشر و منابع آنلاین. لادن گفت امید «روش ما برای درمان درد علاج ناپذیر بود. شیطان در جسم بشریت رسوخ کرده، اما دربنیاد امید هر قربانی جایی به عنوان یک انسان دارد و فضائی را برای همدردی به وجود می آورد.»
اکنون این بنیاد، نگران موج سرکوب در ایران است. یعقوب مهرنهاد- روزنامه نگار، فعال حقوق بشر و فرهنگی 28 ساله بلوچ- که به رفتار دولت ایران با مردم بلوج انتقاد می کرد در اوائل ماه جاری به همراه فرد بلوچ دیگری به نام عبدالناصر اعدام شد. سازمان آموزش بین الملل می گوید هنوز می توان جلوی اعدام فرزاد کمانگیر از اتحادیه معلمان ایرانی را گرفت که تحت شکنجه در دوران بازداشت به سر می برد. سوسن رزانی و شیوا خیرآبادی هم به «جرم» شرکت در راهپیمائی روز کارگر در سال جاری به زندان و تحمل ضربات شلاق محکوم شده اند. یک وب سایت اتحادیه های کارگری خبر داده که سوسن را به 9 ماه زندان و تحمل 70 ضربه شلاق محکوم کرده اند.
اما صدای اعتراض غرب کجاست؟ چشمان دنیا بر روی دیپلماسی هسته ای خیره مانده است، اما اعدام ها، زندان ها و شلاق ها به دور از این خیره ماندگی در حال اجرا است.
در این غفلت زدگی، چیزی وجود دارد که مایه شرمساری است. ما به چیزهائی که «تحت نام ما» از سوی دولت هایمان رخ می دهد توجه کافی داریم. نسبت به مداخلات به طور قابل درکی با دیده تردید نگاه می کنیم. اما بعدش چه؟ آیا تمام جسارت ما صرف ابوغریب و گوانتانامو شده است؟ پس صدای همدردی ما با سوسن رزانی و شیوا خیرآبادی کجا رفته است؟
برای نگاه کردن به چهره یکدیگر راهی وجود دارد. برومند می گوید: «ما باید مشکلات مداخله از بالا را بشناسیم. ما سفیران حقوق بشر و دموکرات ها می بایست درباره شیوه های سازماندهی در سطح جامعه بین المللی فکر کنیم تا ما را از پرونده های کوتاه مدت دولت ها مستقل کند. ما باید یک شبکه گسترده بهم پیوسته را پدید آوریم که بتواند پشتیبانی بیشتری به وجود آورد، حتی پیشتیبانی مادی از کسانی بکند که برای دموکراسی درحال تقلا هستند.»
منبع: گاردین- 26 اوت