آغاز نمایش “حلقه سبز” دومین مجموعه تلویزیونی ابراهیم حاتمی کیا از شبکه سوم سیما باعث شد تا دوستداران و منتقدان وی با سوالی مشترک روبرو شوند: حاتمی کیای همیشگی کجاست؟… سوالی که به نظر می رسد یافتن پاسخی به آن کار چندان ساده ای نباشد. ان هم در کارنامه فیلمسازی که ازشروع فعالیت خود از رویه و شیوه فیلمسازی اش هرگز خارج نشده بود…
حلقه سبز
نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا. تهیه کننده: محمد پیرهادی. طراح صحنه و لباس: داریوش پیرو، تدوین: مهدی حسینی وند. طراح گریم: محمد رضا قومی. مدیرفیلمبرداری: سیروس عبدلی. موسیقی: کارن همایونفر. مدیرتولید: ابراهیم اصغری. مجری طرح: حک فیلم. صدابردار: مهرداد جلوخانی. بازیگردان: محمد حاتمی، شکرخدا گودرزی. بازیگران: حمید فرخ نژاد، سیما تیرانداز، محمد حاتمی، نسیم ادبی، حمیرا ریاضی، آتش تقی پور، محمد علی ساربان، سیروان اسد نژاد، مارال فرجاد، قدرت ا… دالوری، داود رجبی.
حاتمی کیا کجاست؟!
ابراهیم حاتمی کیا ازمعدود کارگردانانی است که از شروع فعالیت خود از رویه و شیوه فیلمسازی اش خارج نشده است. محوریت اکثریت قریب به اتفاق کارهای او دفاع مقدس بوده است. حاتمی کیا آثار درخشانی را درکارنامه هنری خود به ثبت رسانده است که می توان به آژانس شیشه ای، روبان قرمز، مهاجر و… اشاره کرد. شخصیت های آثار او دنیای خاص خودشان را دارند و طبق منطق و درک خود از محیط اطراف عمل می کنند.
طی چند سال گذشته به خاطرفشارهای پشت پرده ای که به این فیلمساز وارد شد کمی او را از حیطه سینمای دفاع مقدس و جنگ جدا کرد. حتی کار به جایی رسید که حاتمی کیا درجلسه ای رسمی علنا انصراف خود را از ساخت فیلم جنگی اعلام کرد. اما در دو، سه سال اخیر او فیلم ها و سریال هایی را به تصویر کشید که در بطن خود و زیر لایه داستان ها صدمات و آسیب های جنگ را مطرح می کرد که از این دست آثار می توان به خاک سبز، ارتفاع پست و… اشاره کرد. پس از وقفه ای چند ساله و پس ازساخت سریال “خاک سرخ” که با استقبال مخاطبان همراه شد. حاتمی کیا سریال دوم خود “حلقه سبز” را برای سیما جلوی دوربین برد، سریالی که در زمان ساخت هم با حرف و حدیث های فراوانی همراه بود. بعضی از منتقدان از انتخاب بازیگران ناشناس توسط او انتقاد نمودند و برخی از دوری گزیدن او از سینمای جنگ گلایه کردند. به هرحال پخش “حلقه سبز” یکی، دو ماهی است که از شبکه سوم سیما آغازشده و جنجال های فراوانی به همراه داشته است. درآغاز، پزشکان و جراحان پیوند اعضاء از این مجموعه انتقاد صریح کردند و سپس انجمن پیوند اعضاء.
داستان “حلقه سبز” حول محورجوانی به نام حسن “حمید فرخ نژاد ” که دچارمرگ مغزی شده، شکل گرفته است. حسن بر اثر سوء قصدی که توسط برادرش “محمد حاتمی” به او شده، در بیمارستان بستری و تنها قلب او کارمی کند. پزشکان تصمیم می گیرند اعضاء و جوارح سالم او را به بیماران دیگر پیوند بزنند، اما در این بین دکترصالحی “سیما تیرانداز” که پزشک جراح بخش پیوند است روح آزاد شده حسن را می بیند. روح حسن ابتدا دربیمارستان و سپس در خیابان ها سرگردان می شود و همیشه همراه دکتر است. روح حسن از دکترمی خواهد که اعضای بدن او را به دیگران اهدا نکنند زیرا او قصد زنده ماندن دارد.
دکتر در ابتدا اعتنایی به روح حسن نمی کند اما با توجه به اصرارهای حسن مجاب می شود که به او کمک کند. دراین بین اتفاقات تازه ای دربیمارستان برای دکتر رخ می دهد. ازجمله به بیمارستان آمدن برادر حسن و جنجال او و دیدن روح حسن توسط او، تعلیق فعالیت دکتر در بیمارستان و… روند حوادث و اتفاقات در “حلقه سبز” از نکات بکر و تازه ای برخوردار است که کمتر مجموعه ای در این چند سال اخیر به آن دست یافته است. اما پرداخت این اتفاقات ازسوی نویسنده ضعیف و کشداراست در واقع عنصر ایجاز به خوبی درساختمان فیلمنامه رعایت نشده، و همین عامل ضربه مهلکی بر پیکر اثر وارد کرده است.
تکرار رویدادها و حوادثی که مخاطب درقسمتهای پیشین مجموعه دیده است ازنکات قابل ایراد به مجموعه است. نکته دیگراستفاده از فضاها و اتفاقات و لوکیشن های است که برای مخاطب آشناست، یعنی مخاطب آنها را قبلاً درقسمت های اولیه سریال مشاهده کرده است. گره افکنی در داستان به خوبی اتفاق می افتد اما روند پیشبرد این گره ها به خوبی پرداخت نشده است و گره های داستان به سوی نقطه اوج اثرحرکت نمی کند. در بخش کارگردانی، مخاطب با قاب بندی های ترکیبی و کمپوزیسیون تصویری که خاص کارگردانی حاتمی کیاست روبرو می شود. زاویه دید و نحوه استقرار دوربین نسبت به سوژه و تاکید گذاری درست و بجا ازنکات برجسته شیوه کارگردانی او به حساب می آید. اما زمانی فرم یک اثر برای مخاطب گیراست که همخوانی درستی با محتوای آن داشته باشد. در “حلقه سبز” تضاد فاحشی میان فرم ومحتوا در بیشتر لحظات وجود دارد و این دقیقا نقطه ای است که اثر از آن ضربه می خورد. و این عنصرباعث از بین رفتن ریتم واقعی حوادث و رویدادها در ذهن مخاطب می شود. عنصر دیگری که به ریتم فیلم لطمه فراوانی وارد می کند موسیقی مجموعه است. موسیقی با ریتم و تمپوی بسیارکندی که دارد تاثیرمخربی بر حوادث داستان می گذارد و باعث خستگی مخاطب می گردد. مسلماً “حلقه سبز” تجربه موفق و درخور تاملی در کارنامه حاتمی کیا به حساب نمی آید، ودر واقع مخاطب کمتر حضور حاتمی کیا را در اثر حس می کند.