راه تعالی جامعه، خانه نشین کردن زنان

شهرام رفیع زاده
شهرام رفیع زاده

به دنبال طرح لایحه سهمیه بندی جنسیتی برای ایجاد محدودیت ورود دختران به دانشگاه، برخی از اعضای راستگرای مجلس ضمن حمایت از این طرح، “خانه داری” را “بهترین رشته” برای زنان خواندند. پرداختند. عوض حیدر پور یکی از همین نمایندگان در همین ارتباط گفته است: “خانم‌‏های ما اگر می‌‏خواهند دنبال علم و دانش باشند، باید به دنبال کسب علم و دانشی باشند که بیشتر در خانه به درد بخورد. زنان نباید بیش از وظیفه‌‏شان در اداره جامعه نقش‌‏آفرینی کنند”.

روز گذشته خبر گزاری ایلنا با انتشار نظرات بعضی از اعضای راستگرای مجلس گوشه های تازه ای از نگاه به زن توسط مجلسیان را نمایان کرد. به نوشته این خبرگزاری، عوض حیدرپور، مخبر کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هفتم در همین ارتباط گفته است: “اگر سهم خانم‌‏ها در اداره جامعه بیش از وظیفه‌‏شان بشود، برای استحکام و دوام خانواده‌‏ها مشکل ایجاد می‌‏کند”. به گفته وی “خانم‌‏ها باید در حدی که وظیفه‌‏شان‌‏است در اداره جامعه سهم داشته باشند. این روندی که در حال حاضر زنان بیش از انتظار وظیفه‌‏شان وارد اداره امور جامعه می‌‏شوند، به نظر می‌‏رسد در آینده به دوام خانواده لطمه می‌‏زند”.

این عضو مجلس دیدگاه خود در این زمینه را شرعی دانسته و توصیه کرده که رشته های جامع دانشگاهی برای زنان راه اندازی شود که در داخل خانه به کار بیایند. وی از اینکه تا کنون چنین رشته هایی در دانشگاه های کشور راه اندازی نشده اند، اظهار تاسف نیز کرده است.

عوض حیدر پور همچنین گفته “وقتی آیت الله خمینی بر انقلاب فرهنگی تاکید کرد یکی از مصادیق این انقلاب بحث حضور زنان با تحصیلات دانشگاهی مرتبط به امرخانه‌‏داری درخانه است”. او تاکید کرده که: “اگر ما دانشی به این ترتیب در حد لیسانس و فوق لیسانس برای زنان جامعه داشته باشیم که زنان ما بتوانند خانواده و فرزندان سالم‌‏تری تحویل جامعه دهند، چه گام مثبتی در جامعه برداشته‌‏ایم”.

مصلحت و سهمیه بندی

علی سرافرازیزدی، دیگر راهیافته مجلس هفتم نیز گفته: “فارغ‌‏التحصیلان دانشگاهی در رشته‌‏های معدن و دامپزشکی اگر خانم باشند، قادرنیستند از عهده این حرفه برآیند، زیرا این رشته‌‏ها با فیزیک بدنی آنها هماهنگی ندارد”.

این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات با اشاره به اینکه “بحث حذف سهمیه‌‏بندی جنسیتی از کنکور، جنبه سیاسی داشته و به هیچ وجه منطقی و کارشناسانه نبوده” احیای دوباره این رویه را به مصلحت کشور دانسته است. به اعتقاد وی “در دهه‌‏های اخیر مسائلی که در مورد حذف این گونه محدودیت‌‏ها مطرح شد، بیشتر جنبه سیاسی داشت و مقصود این بود که فضاسازی صورت گیرد تا رای بیشتر جمع شود، لذا بحث پذیرش افراد براساس تناسب جنسیتی با رشته‌‏ها، به عنوان نوعی تبعیض مطرح شد و در صدد حذف آن برآمدند”.

نماینده مشهد در مجلس البته تعمیم بحث سهمیه‌‏بندی جنسیتی به همه رشته‌‏ها را “امری غیرعادلانه” توصیف کرده و گفته این سهمیه بندی “تنها در مورد رشته‌‏هایی که تناسبی با وضعیت جسمی خانمها ندارد، باید لحاظ شود”.

سرافراز یزدی “وابستگی عاطفی بین خانواده و زنان” را یکی از دلایل خود برای حمایت از سهمیه بندیس جنسیتی عنوان کرده و گفته: “فرزندان خانواده‌‏های غربی، وابستگی عاطفی آنچنانی برای حضور در خانواده ندارند و چه بسا تمایل به زندگی مستقل دارند”. او کمبود امکانات در شهرهای مختلف کشور را به عنوان دلیل دیگری بر لزوم ایجاد محدودیت برای ورود زنان به دانشگاه عنوان کرده است.

قداست جنسیتی


واکنش فاطمه آجرلو، نسبت به سهمیه بندی جنسیتی نیز قابل توجه است. او با حمایت از طرح سهمیه‌‏بندی جنسیتی در کنکور گفته: “اینکه خانم‌‏های ما با توانی مضاعف در عرصه‌‏های علمی حاضر شوند و آقایان ما از این قافله عقب بمانند، یک نقصان است”. آجرلو درباره علت حمایت خود از اعمال چنین سهمیه بندی گفته: “باید قداست جنسیتی را در رشته‌‏های تحصیلی در نظر گرفت”. این عضو مجلس در توضیح “قداست جنسیتی” گفته: “همان طور که برخی رشته‌‏های دانشگاهی واقعاً در تخصص بانوان است و آقایان نمی‌‏توانند ورود کنند، در مورد آقایان نیز برخی رشته‌‏ها با فیزیک بدنی آنها تناسب دارد و ورود خانم‌‏ها به این رشته‌‏ها همخوانی ندارد”.

آجرلو همچنین “بالا رفتن توقع پس از تحصیلات عالی” را یکی از مشکلات کشور عنوان کرده و گفته: “در حال حاضر ما با سیل عظیم تحصیل کرده‌‏هایی روبه‌‏رو هستیم که هیچ جایگاهی در اشتغال مملکت ندارند و فقط مدرک گرفته‌‏اند و توقعاتی در آنها ایجاد شده که بعضاً جامعه نمی‌‏تواند این توقعات را برآورده کند، زیرا رشته‌‏های ارائه شده بر مبنای نیازهای واقعی کشور نبوده و فارغ‌‏التحصیلان این رشته‌‏ها دچار سردرگمی شده‌‏اند”.

او در عین حال محدود کردن ورود دختران به دانشگاه را باعث “رفع افت انگیزه تحصیلی آقایان” عنوان و تاکید کرده که با سهمیه بندی جنسیتی در کنکور باید جامعه را به سمت تعالی حرکت داد.

کلیشه های مردانه و زنانه

غیر از آمارهای ارائه شده که افزایش ورود دختران به دانشگاه را نسبت به پسران تایید می کند در سال های اخیر نظر سنجی هایی نیز درباره تحصیلات دانشگاهی در بین دانش آموزان صورت گرفته است. یکی از نظر سنجی هایی که توسط سازمان ملی جوانان از 2000 هزار دانش آموز، که 54 در صد پسر و 46 درصد آنها دختر بوده اند صورت گرفته، تایید می کند که دختران علاقه بیشتری به ادامه تحصیل در دانشگاه دارند: “دختران بیش از پسران علاقه‌مند به تحصیل بوده، ورود به دانشگاه را برای آینده خوب، تضمین‌کننده‌تر دانسته، کمتر از پسران تحت فشار خانواده برای گرایش به تحصیل بوده، مایلند تحصیلات را با وجود ابهام در بازار کار دنبال کرده و انگیزه بیشتری برای ادامه تحصیل دارند”.

بر اساس یک پژوهش دیگر درباره “ترک تحصیل دختران در دوره راهنمایی” که دکتر افسانه وارسته فر انجام داده و پیشتر در روزنامه شرق نیز منتشر شده “با اینکه حدود ۶۰درصد قبولی در دانشگاه ها را در سال ۱۳۸۰ دختران تشکیل می دادند، تعداد آنان در دوره های کارشناسی ارشد و دکترا نسبت به پسران کاهش چشمگیری دارد”. این تحقیق نشان داده که”جهت گیری برنامه ریزی آموزشی کشور در تداوم بخشیدن به کلیشه های تحصیلی و شغلی، مردانه و زنانه است” و “با اینکه راه ورود دختران به تعداد قابل توجهی از رشته ها که قبلاً فقط پسرانه بودند، باز شده است، وجود سهمیه در پذیرش دختران در این رشته ها موید تبعیض جنسیتی است. این در حالی است که دختران بیش از پیش اشتیاق و استعداد خود را در ورود و موفقیت در این رشته ها نشان می دهند”. پژوهش دکتر وارسته فر همچنین با بررسی “توزیع زنان در پست های عالی” حاکی از وجود تبعیض است. در این پژوهش برای نمونه از وزارت آموزش و پرورش یاد شده که به رغم آنکه عمده نیروی کار آن را زنان تشکیل می دهند “تنها 7. 1 درصد زنان در پست های عالی فعالیت می کنند”.

بر اساس این پژوهش “در دانشگاه ها نیز شاهد حضور کم رنگ تر زنان در پست های آموزشی هستیم، همان طور که در وزارت آموزش و پرورش، زنان معلم دارای مدرک لیسانس و بالاتر نسبت کمتری به همکاران مرد خود دارند. در دانشگاه ها نیز اعضای هیأت علمی زن بیشتر در پست مربی [دارای مدرک فوق لیسانس] هستند تا در پست های استادیاری، دانشیاری و استادی”. این پژوهشگر تاکید کرده که “ساختار وزارتخانه های آموزش و پرورش و آموزش عالی که متولی امور آموزشی اند مردانه و متأثر از فرهنگ پدرسالارانه حاکم در جامعه است. این ساختار طبیعتاً زنان را از حقوق، مزایا، نفوذ و دستمزدهای پائین تری نسبت به مردان برخوردار می کند. همچنین افق دید و الگوهای جامعه پذیری که به دختران ارائه می شود تحت تاثیر سنن مذهبی و فرهنگی، فرصت های محدودتری به آنان پیشنهاد می کند”.