در آغاز هفته، جمهوری اسلامی مورد انتقاد قرار گرفت و اینبار از سوی “کمیته ضد نژاد پرستی” سازمان ملل متحد. این کمیته از “تبعیض نژادی” و “تبلیغ نفرت” از سوی نهادهای دولتی انتقاد و در خصوص محرومیتهای جوامع عرب، آذربایجانی، بلوچ، کرد و بهایی در زمینه هایی مانند مسکن، تحصیل، بهداشت، اشتغال و “زندگی اجتماعی” ابراز نگرانی کرد.
خبرها در تایید این نگرانی بود؛ 800 تن از فعالان اجتماعی با انتشار بیانیه ای خواستار آزادی مدافعان حقوق مدنی و فرهنگی آذربایجانی شدند.
آنها نوشتند: “از اوایل بهار امسال تا کنون دهها تن از مدافعین حقوق مدنی و فرهنگی آذربایجانی در شهرهای مختلف از جمله شهرهای تبریز، تهران، کرج، اورمیه، اردبیل، میاندوآب، ماکو، کلیبر، مشکینشهر، خوی و صوفیان و… دستگیر و راهی زندان شدهاند”.
و افزودند: “ما ضمن تایید حقانیت آذربایجانیها در طرح مطالبات فرهنگی، زبانی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خویش، اعتقاد داریم که مبارزه برای تامین دموکراسی از مبارزه برای تامین حقوق اولیه اهالی مناطق اتنیک کشور جدا نیست، ما سیاستهای تبعیضآمیز حکومتهای مرکزی ایران را که موجب عقبماندگی نسبی مناطق مختلف و ایجاد شکاف قومی در جامعه ایران شده است را به شدت محکوم میکنیم”.
و کردستان هم با این خبر، گزارش سازمان ملل را تایید کرد: “نیروهای گارد ویژه، اطلاعاتی، انتظامی و لباس شخصی با مردمی که برای شرکت در مراسم مذهبی رمضان ویژه مناطق سنی نشین، که در منازل شخصی پیروان احمد مفتی زاده (مکتب قران)، در حال برگزاری بود؛ با ضربات باتوم و مشت و لگد حمله ور شده و شش نفر را دستگیر و به محل های نامعلومی منقل کردند”.
اما خبرهای بد هفته، فقط به اینها محدود نشد. فشارها ادامه داشت. تا آخرین دقایق دیشب، “اراذل و اوباش بسیجی” ـ آن طور که سحام نیوز نوشت ـ پشت در خانه مهدی کروبی بودند و با سردادن شعارهایی بر علیه مهدی کروبی و در حمایت از خامنه ای اقدام به پرتاب سنگ و پاشیدن رنگ بر روی ساختمان محل سکونت مهدی کروبی کردند….این افراد اراذل و اوباش نظامی که وابسته به قرارگاه شهید محلاتی هستند با سر دادن شعارهایی همچون “وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد و …” “امریکا- کروبی- پیوندتان مبارک” به پرتاب سنگ و اشیاء مختلف به سمت ساختمان مسکونی، محل زندگی کروبی پرداختند.و این سومین شب بود و همه هم برای اینکه از حضور مهدی کروبی در راهپیمایی روز قدس جلوگیری کنند.
آنها پیش از آن برای زهرا رهنورد ایجاد مزاحمت و در خیابان ازاو “بازجویی” کرده بودند.
اما تنها رئیس مجلس ششم و این استاد دانشگاه نبودند که مورد حمله لباس شخصی ها قرار گرفتند؛این هفته کل دانشگاه هم هدف گرفته شد؛ آن هم از طرف وزیر علوم. او تهدید کرد: “اگر دانشگاهی وجود داشته باشد که در آن متدینین، فرهنگ انتظار و فرهنگ بسیج مورد تمسخر قرار گیرد، اگر دانشگاهی وجود داشته باشد که صدای اذان ظهر در آن بلند نشود به بهانه اینکه به کلاسهای درس آسیبی نرساند، اگر دانشگاهی وجود داشته باشد که روحانی نتواند در آن وارد شود، اگر دانشگاهی باشد که نه تنها مسجد بلکه یک نمازخانه نیز نداشته باشد که بتوان نماز جماعت را اقامه کرد و اگر دانشگاهی وجود داشته باشد که نه تنها در تمام ماه محرم و صفر بلکه در تمام طول سال کوچکترین مراسم مذهبی نیز در آن برگزار نشود و به جایش در چهارشنبه آخر سال گفته شود که اشکال ندارد برقصید و پایکوبی کنید. خوب است چنین دانشگاهی اصلا وجود نداشته باشد چون اگر این دانشگاه وجود داشته باشد مردم ایران، دانشجویان، اساتید و کارکنان دانشگاه آن را با خاک یکسان میکنند.”
از اینها که بگذریم، هفته پر بود از دادخواهی. مادر ندا آقا سلطان، خواستار پیداکردن قاتل دخترش توسط نهادهای بین المللی از جمله دادگاه لاهه و سازمان های حقوق بشری شد. او گفت: “هیچ حرفی ندارم به دولت بزنم، تمام این مدت سکوت کردم، فقط از دنیا میخواهم به داد من برسند و قاتل ندا را پیدا کنند”.
آنسوتر، پسر سکینه محمدی هم نامه سرگشاده ای نوشت و از گم شدن پرونده قتل پدرش و احتمال پرونده سازی و دست کاری در پرونده مادرش خبر داد. او پرسید: “چرا به کیفیت دروغ از مادرم، به اجبار اعتراف می گیرند و به نمایش می گذارند؟ چرا از آن تاریخ به بعد اجازه ملاقات مادر مان را با ما و وکیلش سلب کرده اند؟ آیا جز این نیست که آثار شکنجه در بدن وی فعلاً هویداست ونمی خواهندشاهدی باشد؟ ملاقاتها رابه بعد از بهبود نسبی این آثار محول کرده اند؟! چرا به دروغ علیه مادرم پرونده سازی می کنند؟ چرا پرونده ای راکه مختوم شده، دوباره مطرح می کنند؟ چرا پرونده قتل پدرم مفقود شده است؟ چرا اجازه نمی دهند، روند رسیدگی به پرونده مادرم مثل هر پرونده دیگری روال طبیعی خود را طی کند؟”.
شیرین عبادی هم در خصوص وضعیت عیسی سحرخیز، به کمیسر عالی حقوق بشر نامه نوشت. او تاکید کرد: “با وجود تاکید پزشکان زندان، با مرخصی استعلاجی وی حتی با تودیع وثیقه، نیز مخالفت میکنند و در نتیجه اخیرا با تشدید بیماری و آسیب دیدگی ستون فقرات ایشان قادر به راه رفتن نبوده و اجبارا از ویلچر استفاده میکند.”
همزمان، رییس کمیسیون حقوق بشر پارلمان اروپا خواستار آزادی فوری شیوا نظرآهاری شد. در بیانیه صادرشده آمده: “خانم هاوتالا از این نگران است که جان خانم آهاری در خطر باشد. خانم نظر آهاری با اتهامات «محاربه»، «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی» روبروست. او تمام این اتهامات را به طور مطلق رد کرده است.”
آنطرف تر، خبرهایی هم که از زندان می رسید خوب نبود. وضعیت جسمانی ارژنگ داوودی در چهل و هشتمین روز اعتصاب غذایش، رو به وخامت گرایید. رحیم رش در چهل و سومین روز اعتصاب غذا به دلیل وخامت حال، اعتصاب را شکست. از زندان اوین هم خبر رسید که مصطفی تاج زاده و محمد نوری زاد کماکان در قرنطینه زندان نگهداری می شوند.
ومحمد دادخواه، وکیل حسین رونقی ملکی نیز اعلام کرد موکلش همچنان در سلول انفرادی و زیر نظر سپاه پاسداران نگهداری می شود و با اینکه وثیقه او تامین شده، آزادش نمی کنند.
و در شرایطی که خبرهای مربوط به زندانیان چنین بود، نسرین ستوده، وکیل گروهی از بازداشت شدگان نیز به اتهام “ تبلیغ علیه نظام” و “اقدام علیه امنیت ملی” به دادگاه احضار شد. پیش از احضار، نیروهای امنیتی، منزل و محل کار نسرین ستوده را مورد بازرسی قرار داده بودند.