افراط گرایان مذهبی، یک رییس جمهور عوام فریب و معضل هسته ای: ایران امروز درگیر مسایل پیچیده بسیاری شده است. مایکل آکسورثی، ایران شناس بریتانیایی، سرآمدهای دوران اندیشه، ادب و فرهنگ ۳۰۰۰ ساله را نیز به این وجهه از ایران اضافه می کند.
“پارس” و واژه ای متفاوت، ایران، هر دو به یک معنی اند و به یک کشور، یک فرهنگ و یک ملت اشاره می کنند. ولی با توجه به سیاست کنونی حاکم بر این سرزمین، دیدگاه ما از ایران قدری تغییر کرده: حکومت اسلامی، مجازات اعدام، مواضع ضد یهودی و مانند این ها موارد کلیدی ای هستند که به جای نور بخشیدن به دیدگاه ما از ایران، آن را تاریک و ظلمانی می کنند.
مایکل آکسورثی، رییس مرکز مطالعات مربوط به ایران در دانشگاه اسکس، در کتاب خود به خوبی به این موارد اشاره کرده است. این نویسنده که در گذشته رییس میز ایران در وزارت خارجه بوده، در دهه ۱۹۷۰ در این کشور زندگی کرده و به کرات درباره آن نوشته است. کتاب اخیر او تحت عنوان “ایران، امپراطوری اندیشه” اثر موفقی است که در لابلای ۳۰۰ صفحه به خوبی تاریخ یک تمدن ۳۰۰۰ ساله از زمان “زرتشت تا به امروز” را توصیف می کند؛ نثری ساده و روان و نگاهی نقادانه و متفاوت. پس از خواندن این کتاب، فراموش کردن و بی تفاوت بودن نسبت به افراط گرایان مذهبی این کشور، رییس جمهور عوام فریب آن محمود احمدی نژاد و معضل برنامه هسته ای نظامی اش به واقع مشکل خواهد بود.
آکسورثی برداشت خود از ایران را به صورت یک گاه شمار بسط داده است. در حدود سال هزار قبل از میلاد مسیح قبایلی از استپ های روسیه واقع در آسیای مرکزی و هندوستان در ایران ساکن شدند. مادها، پارس ها، پارت ها به صورت ائتلافی در کنار یکدیگر زندگی می کردند که از آن میان، ۳۰۰ سال بعد دولت مستقل مادها شکل می گیرد. این دولت هسته اولیه امپراطوری پارس بود که مرزهای آن از افغانستان تا هندوستان و آذربایجان گسترده شده بود.
نویسنده همچنین به گسترش جغرافیایی، جمعیتی، فرهنگی و تاریخی این تمدن اشاره می کند که چگونه با خشونت و جنگ درهم آمیخته شد، ولی درعین حال اندیشه گرایی، خردورزی، ادب و فرهنگ در آن نقش پررنگی داشته. امروزه نیمی از مردم ایران می توانند ابیاتی طولانی از شاعران خود را از حفظ بخوانند؛ اشعاری که نکات نغز آنها در زندگی و کلمات روزمره زندگی ایرانیان نقش بسته است.
آکسورثی می نویسد که مردم این سرزمین برخلاف همسایگان عربی شان، همواره احساسات ملی گرایانه داشته اند و مستقل از سلسله های پادشاهی خود عمل می کردند. دین زرتشت که ازنظر بسیاری از محققان به عنوان اولین دین تک خدایی شناخته می شود، مسایل را از دو دیدگاه نیکی و بدی می نگرد و مقوله “رستاخیز” در دین های مسیحیت و یهودیت از تعلیمات آن تأثیر گرفته است.
آکسورثی با نگاهی بسیار منتقدانه به تاریخ و فرهنگ ایران می نگرد. او نمی خواهد کلیشه نویسی کند، بلکه به ذکر دوگانگی ها و تناقضات می پردازد. شیوه نقل او یکنواخت نیست. نویسنده خاطرنشان می سازد که علی رغم نفوذ ۲۰۰ ساله آمریکا و اروپا بر ایران، بازگشت به سنت ها و ارزش های سنتی همواره وجود داشته است.
نویسنده از حکومت آیت الله ها در تهران بدگویی نمی کند و آن را نتیجه تحولات تاریخی می داند. هرچند آکسورثی علی رغم موقعیت مهم و میراث فرهنگی عظیم ایران تردید دارد که این کشور بتواند “با اتخاذ رویکردهای کوته بینانه و خودخواهانه” نقش مهم و تأثیرگذاری در منطقه ایفا نماید. نتیجه گیری نهایی او البته امیدوارکننده است: “علاوه بر ایران تهدیدکننده در تیترهای روزنامه های جهان، ایران خردورز و انسان دوست نیز وجود دارد.”
منبع: دویچه رادیو، 31 دسامبر