از آنجا

نویسنده
فریبا والیات

تا دختران باکره به بهشت نروند…

آقای مخملباف، به نظر شما تجاوز جنسی به زندانی‌ها در زندان‌های جمهوری اسلامی تا چه حد می‌تواند صحت داشته باشد؟

قطعا صحت دارد. دلایل مختلفی وجود دارد. یکی اعلام آقای کروبی که روحانی شناخته‌شده‌ای است و اسنادی است که ایشان در دست دارد و اینکه کسانی که مورد تجاوز جنسی واقع شدند به ایشان مراجعه کرده‌اند. دوم اینکه، ما هم از طریق ایمیل‌هایمان مورد خطاب قرار گرفتیم تا به اینها کمک شود از طریق ایمیل  به ما هم در مورد تجاوزهای جنسی، دستگیری‌ها و کشته‌هایی که هنوز وضعیتشان معلوم نیست اطلاع داده می‌شود و ما هم این اسناد را با اسم و آدرس به مسئولین جنبش سبز برمی‌گردانیم برای اینک بتوانند در اسنادشان بگذارند.

 

باید اضافه کنم که این مسئله تازه نیست، فقط الان رو شده است. سی سال است که در جمهوری اسلامی چنین اتفاق‌هایی می‌افتد. در دهه‌ی اول به دلیل فضای انقلابی بیشتری که حاکم بود این موضوع کمتر دیده شد. اما رفته رفته با بالاتر رفتن فساد در نظام شدت پیدا کرد. در بعضی موارد جنبه‌ی شرعی و قانونی به آن دادند، مثل تجاوز به دختر باکره‌ای که قرار است روز بعد اعدام شود، فقط برای اینکه دختر اگر باکره باشد به بهشت می‌رود، با این توجیه او را به اصطلاح به عقد و صیغه‌ی اجباری همین بازجوها و شکنجه‌گرها یا مأموران اعدام در می‌آوردند، حتی مبنای شرعی هم برایش درست کردند.

خارج از این، حتی یکی از تاکتیک‌های رژیم جمهوری اسلامی است که فرض کنید در مورد زن سعید امامی، اینها نه تنها بازجویی کردند، نه تنها تجاوز کردند که حتی اسنادش را خودشان منتشر کردند، به قصد اینکه بگویند که اگر منافع ما به خطر بیافتد، افراد نزدیک به نظام را هم این‌جوری قربانی می‌کنیم تا بقیه حساب دستشان باشد.

منتهی مردم و آدم‌هایی که خود یا نزدیکانشان مورد تجاوز جنسی واقع شدند همیشه می‌توانستند تصور کنند که شاید این مورد، موردی استثنائی بوده است. شاید هر عیب که هست از مسلمانی ماست و شاید یک فرد خاصی این کار را کرده است. ولی رو شدن این موضوع به این شکل گسترده مردم را شوکه کرد، همان‌طوری که در شب انتخابات تقلب گسترده مردم را شوکه کرد. این موضوع قطعی است، اسناد آن هم موجود است.

علاوه بر این، دفتر سازمان ملل در تهران اعلام کرده که ۳۰۰ مورد پرونده‌ی شکنجه از کسانی که از سازمان ملل دادخواهی کردند را باز کرده است. باز هم اضافه کنم که هفته‌ی گذشته سازمان ملل تجاوز جنسی را در جهان، حتی در زمان جنگ ممنوع اعلام کرد. این قانون می‌گوید که اگر سربازی در عملیات جنگی طرف مقابل را مورد تجاوز قرار بدهد، نه تنها سرباز مقصر است که فرمانده هم مقصر است.

بسیاری از اینها نه تنها در کهریزک،‌ بلکه در بازداشتگاه‌های دیگر هم مورد تجاوز واقع شدند‌. من به طور قاطع می‌گویم که بسیاری حتی تهدید به تجاوز اقوامشان شدند. از جمله آقای ابطحی که بعد از ملاقاتی که با خانواده‌اش داشت مورد تهدید قرار گرفت که اگر اعتراف نکند، به همسر و دخترانش تجاوز می‌شود. اینها از تجاوز به عنوان یک تاکتیک جنگی در مقابل جنبش سبز استفاده می‌کنند تا ترس را حاکم کنند، غافل از اینکه این تجاوز به نفرتی ملی تبدیل شده و همان‌طور که تقلب در روز انتخابات باعث شد جمهوریت نظام زیر سئوال برود، افشای این تجاوزهای جنسی اسلامیت نظام را زیر سئوال برده و آن‌دسته از مردمی هم که ‌نسبت به ماهیت این نظام که زیر پوسته‌ی مذهب‌، یک هسته‌ی فاسدی را دارد آگاهی نداشتند، آنها هم متوجه می‌شوند که وقتی آقای کروبی که یک روحانی است و زمانی مسئول بنیاد شهید و رئیس مجلس بود، انسانی است که در دفترش همیشه به روی کسانی که مورد ظلم واقع شده‌اند باز است و بدون سند حرف نمی‌زند. وقتی این آدم به صورت گسترده این مسئله را اعلام می‌کند و به آقای هاشمی اعلام می‌کند که به آقای خامنه‌ای بگوید که در قطعیت این مسئله هیچ شکی وجود ندارد.

 

آقای مخملباف، این افرادی که می‌گویند در زندان به آنها تجاوز شده به دستگاه قضایی هم شکایت کرده‌اند؟

کدام دستگاه قضایی؟ دستگاه قضایی که کسی جرأت نمی‌کند حتی برود بچه‌ی شهیدش را پس بگیرد و آدم‌ها را سرگردان می‌کند؟ اینها به مسئولان جنبش سبز به ویژه به آقای کروبی مراجعه کردند. بسیاری از آنها اعلام آمادگی کردند که اگر دچار خطر نشوند، باز بیایند و اطلاعاتشان را به صورت علنی اعلام کنند. تعدادی هم آمدند و گفتند، ما جرأت نمی‌کنیم، برای اینکه می‌ترسیم اقوام دیگرمان هم مورد این ظلم واقع شوند. ولی تعداد زیادی برای اینکه در دادگاه‌ها شهادت بدهند، اعلام آمادگی کردند‌. از جمله ایمیل‌هایی که برایمان آمده و ما این ایمیل‌ها را به مسئولین جنبش سبز فرستادیم، آنها هم اعلام آمادگی کردند برای اینکه بگویند چه شده است.

علاوه بر این بیمارستان‌هایی که به آنها مراجعه شده، پزشکان و پرستارانی که شاهد این نوع مراجعات بوده‌اند. قضیه‌گسترده‌تر است و شکل انتقامی داشته است.

 

شما تجربه‌ی زندان زمان شاه را دارید. آیا در زندا‌‌ن‌های شاه از تجاوز در حد وسیع علیه زندانی‌ها استفاده می‌شد؟
من چهار سال و نیم در زندان بودم. با اینکه شکنجه‌ی زیادی شدم و گلوله خوردم، ۱۰۰ روز در بیمارستان خوابیدم، چهار بار به دلیل شکنجه عمل جراحی شدم و بعد از ۳۲ تا ۳۳ سال هنوز می‌لنگم و گاهی باید با عصا راه بروم، ولی با اینکه من ۱۷ سالم بود، هیچ موردی از تجاوز جنسی را ندیدم و در مورد من اتفاق نیفتاد.

به علاوه من ۷ هزار زندانی سیاسی را در ۴ سال و نیم دوره‌ی زندان شاه دیدم، با آنها زندگی کردم، حتی در یک مورد نشنیدم کسی به من بگوید که به خودش تجاوز شده یا اینکه مشاهده کرده یا شنیده که به یک زندانی تجاوز جنسی صورت گرفته است. غیر از یک مورد، در گزارش‌هایی که خانم اشرف دهقان به من می‌داد و قبل از زندان شنیده بودم، هیچ‌گاه من در زندان به چنین چیزی برنخوردم. آقای کروبی هم همین نکته را می‌گویند که طی ۱۵ سال زندان‌های شاه چنین موردی گزارش نشده و نشان می‌دهد که اساسا در دوره‌ی شاه با اینکه شکنجه‌های وسیعی بوده، به دلیل فضایی که در آن دوره حاکم بوده اینها انگیزه‌ای نداشتند برای اینکه از زندانی سیاسی لذت جنسی ببرند.

 

اگر چنین اتهامی صحت داشته باشد، چه باید کرد تا تجاوز در زندان‌های جمهوری اسلامی ریشه‌کن شود؟

اقدام اول همین افشاگری‌هاست. وقتی اینها می‌خواهند ‌آقای موسوی را دستگیر کنند و مردم باخبر می‌شوند،‌ اینها عقب می‌نشینند. وقتی اینها تجاوز می‌کنند و ملت باخبر می‌شود، بخصوص جامعه‌ی مذهبی و متعصب ایران باخبر می‌شود، اینها ریزش می‌کنند و مجبور می‌شوند عقب‌نشینی کنند. اول، آگاهی‌دادن به مردم و افشا کردن و روشن شدن اسناد است و دوم، حمایت خواستن از مجامع بین‌المللی است.

این اتهام که جنبش سبز به خارج وابسته است، ‌برای این است که ما را محکوم کنند تا ۷۰ میلیون ایرانی گروگان‌گرفته شده توسط خامنه‌ای نتوانند از شش میلیارد بشر تقاضای کمک کنند. ما به عنوان ۷۰ میلیون بشر، مورد ظلم و در شرایط جنگی واقع‌شده‌ی ایرانی از تمام بشریت به هر شکل تقاضا می‌کنیم که به داد ما مردم برسند. مگر ممکن است به دختر و پسر در زندان یک کشور تجاوز شود، فقط به صرف اینکه اینها یک رأی داده‌اند. شما چنین چیزی را در تاریخ بشر نشنیده‌اید.