حرف روز - اصلاً از وقتی که “حبیب” چراغانیهای لاس وگاس را ول کرد، برگشت ایران رفت بغل لامپهای اتوبان کرج وگفت: “مادر، بی تو تنها و غریبم”، این وضعیت موسیقی اصیل انقلابی یکجوری شد. تا قبلش ما فقط در سینما محمدرضا شریفینیا را داشتیم که بعد از ساعت کارش در ایستگاه خطیهای جماران-لاس وگاس، فیلم و سریال هم بازی میکرد، بعد شد رئیس ایستگاه خطیهای پاستور-جماران، وقتش آزادتر شد، هر کانالی را عوض میکردی یا آخوند نشان میداد یا محمدرضا شریفینیا را در نقش آخوند.
ظاهراً این بیماری مسری بود چون فوری زد به دم و دستگاه خوانندهها. اولش علیرضا افتخاری رفت به قصد جابجا کردن مهره سوم و هشتم کمر احمدینژاد، محکم بغلش کرد. بعداً افتخاری متوجه شد که اولاً احمدینژاد اصلاً مهره ندارد، ثانیاً این چیزی هم که به کمرش بسته خر مهره است نه مهره، ثالثاً برای راه افتادن کارها که نباید احمدینژاد را بغل کرد، باید رفت توی بغل صاحبش.
این شد که کوچکترهای آواز با استفاده از تحربیات اساتید صدا ول دادنشان، ایندفعه بهجای اینکه مثلاً بروند از حسن روحانی آویزان بشوند ، یک عکس در همان حالت از خودشان بگذارند و بعد دوازده هزار و هشتصد و سی و دوتا لایک و دو هزار و سیصد و بیست و شش تا کامنت بگیرند و سه هزار و صد و دو نفر هم آنرا “شیر” بکنند؛ صاف رفتند از همانجائی آویزان شدند که اول و آخرش باید میشدند.
البته رهبر مسلمانان جهان هم نمیدانم اخیراً از وقتی که آیت الله مهدوی کنی به کما رفت و مثل سایر جاهائی که قبلاً میرفت در هم نیامد، نمیدانم چه بلای عاطفیای سر معظم له آمد که ما نگرانیم اگر همین فرمان جلو برود تا دو ماه دیگر در بیت رهبری با “جینا جیمسون” دیدار گرم و صمیمانه بکند. ایشان قبلاً فقط با سوپر استارها دیدار میکردند الآن ول کنی با پورن استارها هم دیدار میکنند.
البته سوابق این برادرمان “امیر تتلو” در مجاهدتهای فی سبیل الله که بر همگان واضح و برهنه است. فقط وقتی ایشان در راه بازگشت از بیت معظم له افزود “من سیاسی نیستم”، یک عده بهجای اینکه به او بگویند دمت گرم، از سر دیگر قضیه وارد شدند گفتند الدنگ! اتفاقاً ما هم بهت گفتیم سیاسی نشو. آدم میتواند برود از قسمت بزی ریش معظم رهبری آویزان بشود و بعد بگوید سیاسی نیستم؟ خب ما میترسیم پس فردا هم برودی از یک جای ریش ابوبکر بغدادی آویزان بشوی بعد بگوئی خب مگه چیه؟ یارو خلیفهی مسلمانان جهان است من هم هر جوری حساب کنی جزو مسلمانان جهانم. ما “دلواپسیم”، میفهمی؟!