ممولی و بیمه و بورس

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

با توجه به اهمیت ادبیات کودکان و در راستای حفظ و اشاعه اشعار کودکان و اهمیت رفتن بچه ها به حمام شعر زیر برای دوستداران ادبیات کودکان تقدیم می شود.

توی ده ارادون

ممولی اومد تو میدون

ممولی نگو، بلا بگو

تنبل تنبلا بگو

موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه

نه خاتمی، نه هاشمی، نه بچه های تحکیمی

هیچکس باهاش رفیق نبود

نشسته بود با چمران، با چند تا آبادگران

بابای اولی اش می گفت:

ممولی می آی بریم حموم؟

نه نمی آم، نه نمی آم

خودت رو می خوای اصلاح کنی؟

نه نمی خوام، نه نمی خوام

ممولی می خوای بیمه کنی؟

نه نمی خوام، نه نمی خوام

ممولی می خوای بورس بخری؟

نه نمی خوام، نه نمی خوام

ملت خوب بینوا

یواش می رفت تو کوچه ها

ممولی می گفت: ملت خوب نازنین

سر در هوا، پا در زمین

به من چار سال سواری می دین؟

چرا نمی دین؟

جوراب کثیف، کفش پاره، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه

ممولی می خوای چی کار کنی؟

ممولی می گفت: می رم سفر

به این طرف، به اون طرف

به کابل و به بغداد، به توگو و ترینیداد

به شهربندرعباس، یه کم اون ور کاراکاس

با این همه کیا بیا، می رم به شهرگامبیا

اون جا همه سیاهن

حموم نرفته ماهن

عکس می گیرن تلق تلق

راه می برن، ترق ترق

همه جا منو نشون می دن

برای ممولی جون می دن

دانشجو داشت راه می رفت

حرف های بد، کتکه رو زد، جوراب کثیف، کفش پاره، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه

ممولی می گفت:

می خوام برم به تبریز

بدو بدو عرق ریز

اونجا سخنرانی کنم

به کدخدا یاری کنم

در وا شد و بیست تا زن

تو خیابون راه رفتن

شعار دادن، داد زدن

یه چیزی رو فریاد زدن

ممولی اومد پیش زن ها

خانومه گفت: نه نمی گم، نه نمی گم

خانومه گفت: تو رو به خدا

تو رو به علی، تو رو به امام اولی

برو خونه تون، بیت ولی

دختر ریزه میزه

ببین چقدر تمیزه

اما تو چی؟

وعده باد، مفت و زیاد، حرف های بد، کتکه رو زد، جوراب کثیف، کفش پاره، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه

ممولی با آه و فس فس

اومد رسید به مجلس

هفته ای دو بار می ریم حموم

اما توچی؟

افروغه گفت: نگاش کنین

موضع زور، هاله نور، وعده باد، مفت و زیاد، حرف های بد، کتکه رو زد، جوراب کثیف، کفش پاره، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه

ممولی اومد تو پاستور

محافظاش با موتور

الهام رسید بهش گفت

ممولی می خوای بریم حموم؟

نه نمی خوام، نه نمی خوام

می خوای خودتو اصلاح کنی؟

نه نمی خوام، نه نمی خوام

چرا نمی خوای؟

بالا رفتیم، ماست بود

قصه ما راست بود