فریبا صراف
“پروژه ایجاد تشنج در دانشگاه لو رفت”. این را کیهان نوشت و بلافاصله سردار حسین شریعتمداری، به همراه “دانشجویان بسیجی” که با “اعلام عزای عمومی خواستار مجازات” دانشجویان دانشگاه امیر کبیر شده اند، پای به میدان “داستانی” گذاشت که “با توجه به شرایط و قرائن، مشکوک و سوالبرانگیز به نظر میرسد.” [محسن آرمین]
داستان انتشار همزمان چهار نشریه دانشجویی با مطالب “تحریک کننده و توهین آمیز” در دانشگاه امیر کبیر ـ پلی تکنیک ـ به زبان دانشجویان، از این قرار است: “صبح روز دوشنبه ( 10 اردیبهشت) پویان محمودیان ـ نماینده مدیران مسئول نشریات دانشجویی ـ پس از مشاهده یک نسخه از نشریه ریوار با تیتر اول «هیچ کسی مقدس نیست» در پی رسیدگی به چند و چون این ماجرا بر می آید و با تعجب متوجه می شود که این مقاله که سر تاسر به توهین به مقدسات و ائمه اطهار پرداخته در 4 نشریه با لوگوی نشریات دانشجویی نزدیک به انجمن اسلامی پلی تکنیک یعنی سحر، سر خط، آتیه و ریوار چاپ شده است که همه لوگو ها بطرز واضحی مشخص است که اسکن شده و بدلی است. در صفحه اول این نشریات کاریکاتوری نیز از شخص اول نظام به چشم می خورد و روی دیگر آنها هم شعار هایی همچون مرگ بر دیکتاتور و…نوشته شده” بود. [از بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران]
“این نشریات در حالی پخش شد که بسیاری از دانشجویان از چاپ نشریات ریوار به مدیرمسوولی پویان محمودیان، سرخط به مدیرمسوولی مجید شیخپور، سحربه مدیر مسوولی احمد قصابان و آتیه به مدیرمسوولی مقداد خلیلپور با مطالب موهن و یکسان خبر نداشتند و تنها پس از توزیع این نشریات توسط بسیج دانشگاه بود که متوجه مطالب و انتشار آنها شدند. حتی مدیران مسوول و دست اندر کاران این چهار نشریه با دیدن لوگوی نشریات خود بر بالای این مطالب شوکه شدند”.[روز]
احمد قصابان، مدیرمسوول نشریه سحر در این مورد به صراحت می گوید: “ما کاملا از این مطالب بیخبر بودیم و حدود ساعت 13 امروز متوجه انتشار چنین نشریاتی شدیم”.[گفت و گو با ایلنا]
به دنبال این مسئله مدیران مسوول چهار نشریه مزبور بلافاصله با صدور بیانیه مشترکی اعلام کردند: “ما اعلام می کنیم نشریات پخش شده امروزبا این عناوین و این لوگو کاملا جعلی بوده و مورد قبول و تائید اینجانبان نمی باشد. بنابراین مطالب منتشره هیچ ارتباطی به ما ندارد”.
آنها همچنین: “برای تکذیب انتشار چنین مطالبی به سمت دفتر رییس دانشگاه رفتند که با حادثه جدیدی مواجه شدند: بسیجیان به ظاهر داغداری که متحصن شده بودند به محض دیدن دانشجویان به سوی آنها حمله کرده و به شدت آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند”.
یکی از دانشجویان در گفت و گو با روز این صحنه را چنین تشریح کرده است: “بسیجی ها که به نظر می رسد تعدادی از آنها دانشجویان اینجا هم نباشند و از دانشگاه های امام حسین و… آمده باشند با چوب و چماق به ما حمله کردند و بسیاری از اعضای انجمن مجروح شدند و از سر و صورت آنها خون می ریخت…” اما “در چنین شرایطی نیروهای امنیتی که حضورشان بسیار چشمگیر بود و ماموران حراست و انتظامات اجازه ندادند آمبولانس اورژانس برای انتقال مجروحین به داخل محوطه دانشگاه بیاید”. همان کاری که مسئولین حراست و دانشگاه لرستان، یک بار آن را تمرین کرده بودند.در آن دانشگاه نیز مسئولین کنار ایستادند تا چاقو کشان شهر، دانشجویان را”خط خطی” کنند. درآنجا هم از آمبولانس و پلیس خبری نبود.
به هر حال با این تفاسیر “پروژه” کلید خورد و “نیروهای بسیجی دانشگاه امیر کبیر ضمن تحصن در دفتر رهایی، رئیس دانشگاه خواستار اخراج کلیه مسئولین این نشریات و اعضای انجمن اسلامی”[بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران] شدند و “معاونت فرهنگی دانشگاه امیرکبیر هم در اعلامیه ای، انتشار هرگونه نشریه دانشجویی را تا اطلاع ثانوی ممنوع اعلام کرد.” [بی بی سی]
حالا نوبت سینه زدن در زیر این علم بود. علمی که کیهان، به روال معمول “علمدار” آن است. این نشریه در اولین شماره بعد از “پروژه” نوشت: “چهار نشریه طیف علامه دانشگاه امیرکبیر در اقدامی هماهنگ و خط دهی شده اقدام به چاپ مطالبی مشترک در حمله به مقدسات دین اسلام و کاریکاتورهای موهن و همچنین انتشار شعارهای سازمان منافقین در ابعاد بزرگ کردند. درپی این توهین آشکار جمع کثیری از دانشجویان متعهد دانشگاه امیرکبیر که به نفوذ عوامل بیگانه در داخل فضای دانشگاه و همچنین سکوت مسئولان وزارت علوم و دانشگاه امیرکبیر معترض بودند با حضور در ساختمان ریاست دانشگاه دست به برگزاری یک تحصن زدند”.
و طبعا “تحصن کنندگان در حالی که این اقدام طیف افراطی و چپ گرای تحکیم وحدت را اجرای دستورات عوامل بیگانه خارج از مرز عنوان می کردند، خواستار پاسخگویی ریاست دانشگاه و روشن شدن تکلیف دانشجویان امیرکبیر با این طیف شدند”.
بعد از آن هم بلافاصله از “پرونده” برادر حسین، یک برگ “اعتراف” بیرون آمد که اتفاقا “در بازداشتگاه نیروی انتظامی” نوشته شده بود و فقط کیهان صفحاتش را در اختیار داشت: “یک عضو طیف غیرقانونی دفتر تحکیم وحدت که اوایل هفته جاری به جرم تلاش برای ایجاد تشنج در میان کارگران تجمع کننده مقابل قوه قضائیه با شکایت کارگران توسط نیروی انتظامی دستگیر شده بود، روز گذشته در اعترافات خود از نقشه شوم یک سازمان اروپایی وابسته به دولت آمریکا که توسط فرزند دیک چنی اداره می شود، پرده برداشت. وی در اعترافات خود در بازداشتگاه نیروی انتظامی اعلام کرد که با عوامل سازمان منافقین در ارتباط بوده است.وی همچنین از ماموریت خود و اعضای طیف علامه تحکیم وحدت برای انجام یک عملیات انتحاری در کشور و سپس انداختن مسئولیت آن به گردن نیروهای حزب اللهی خبر داده و اعلام کرده است که این نقشه موسسه هیفوس هلند، با هدف ایجاد تشنج و برهم زدن فضای دانشگاه های ایران اجرا می شود.بنا بر این گزارش فرد بازداشت شده در اعترافات خود عنوان کرده که مطالبی توهین آمیز نسبت به کلیه مقدسات اسلام و نظام جمهوری اسلامی توسط برخی نویسندگان متواری روزنامه های زنجیره ای برای افراد خاص در داخل ارسال می شود و آنها موظفند این مطالب را در سطح وسیع از طریق نشریات دانشجویی دانشگاه ها منتشر کنند”.
حال در چنین شرایطی که احساسات “امت شهید پرور” و “بسیجیان جان برکف از توهین به مقدسات دینی به شدت برانگیخته شده، آیا نباید” با انتشار نامه سرگشاده ای خطاب به رئیس قوه قضائیه، خواستار برخورد با عوامل نفوذی سازمان های بیگانه در دانشگاه شد؟” و آیا این برخورد نباید از جنس” اشد مجازات” باشد؟ در چنین وضعیتی”حتی تمام مسئولین اجرایی و فرهنگی اعم از دانشگاه و بیرون از دانشگاه که با اهمال و بی توجهی خود زمینه چنین اتفاقی را فراهم آورده اند نیز باید مواخذه، مجازات و عزل شوند تا آن دسته از افراد مسئول در کشور که در خواب غفلت فرو رفته اند، بیدارگردند”. که اگر چنین نشود:” هشدار می دهیم هرگونه کاهلی در اجرای این موارد، سبب خشم هرچه بیشتر امت انقلابی و دانشجویان مسلمان شده و خود رأساً و شخصاً به تکلیفی که انقلاب و شهدا بر دوش مان نهاده اند عمل خواهیم کرد.”[در اینجا لازم نیست ذکر منبع شود، ادبیات کیهان به هر زبان و از جانب هر چند تشکل و گروه هم که نوشته شده باشد، ادبیات آشنایی است]
و البته که سردار شریعتمداری، تنها نیست. برادر سردار صفار هرندی هم هست که سکان ارشاد را برعهده دارد و روز قبل از ماجرا “دانشجویان عضو دفتر تحکیم را به بیمبالاتی در اعمال دینی و بیاعتنایی به مقدسات دینی” [خبرگزاری ها] متهم کرده است. اتهامی که حالا پس از “عملیاتی” شدن، باید پی آن را گرفت. بی جهت نیست که روزنامه دولتی ایران نیز به صف”حامیان دین و دولت” می پیوندد و داستان را چنین باز گو می کند: “برخی افراد مغرض، خشونتطلب و بیمنطق که سالهاست از طرف بدنه دانشجویی دانشگاهها طرد شدهاند درصدد اهانت به مقدسات و خدشه وارد کردن به وجهه دانشجویان مومن و تخریب تشکلهای مستقل دانشجویی هستند”.
اما به هر حال هستند کسانی که معتقدند “انتشار مطالب یکسان در چند عرصه دانشجویی به طور همزمان آن هم در یک روز اتفاق مشکوکی است” [محسن آرمین].
و یا “با توجه به اتفاقاتی که در چند روز اخیر شاهد بودیم و اظهارات صفار هرندی و سخنگوی دولت، به نظر میآید اقدامی که در دانشگاه امیرکبیر صورت گرفته است، در ادامه یک سناریوی از پیش طراحیشده مبنی بر برخورد با جریانهای منتقد بهویژه تشکلهایی است که به شکل سازمانیافته در حوزه نقد در حال فعالیت هستند”. [ آذر منصوری معاون دبیر کل جبهه مشارکت]
سناریویی که “از جهتگیری پنهان برخی محافل خاص خبر میدهد” [ داود سلیمانی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت] و در راستای “بستن هرگونه فضای نقد و گفتوگوی آزاد” است. [منصوری]
چرا که: “استفاده از لوگوی چند نشریه دانشجویی دانشگاه پلی تکنیک و چاپ کاریکاتور و مطالبی با مضامین توهینآمیز به مقدسات و مقامات حکومتی با توجه به برائت جستن مدیران مسوول نشریات و بر مبنای محتوای مندرج در این نشریات که با منطق فعالیتهای دانشجویی همخوانی ندارد، مشکوک و تأملبرانگیز است” [عبدالله مومنی، دبیر سابق تشکیلات دفتر تحکیم وحدت] و نشان آنکه: “این کار با هدف تهییج احساسات مذهبی مردم و تلقی اینکه دانشجو و دانشگاه در مقابل باورهای مذهبی مردم هستند، صورت گرفته و هدف اصلی آن ایجاد انسداد در مسیر فعالیتهای سیاسی منتقدانه در داخل دانشگاه و بستن فضای گفتوگوی آزاد، انتقاد و اعتراض در داخل دانشگاه است”.[مومنی]
آنچه حسین نقاشی، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران نیز بر آن تاکید دارد: “به نظر میرسد نیروهای امنیتی قصد دارند با رادیکال کردن فعالیتهای دانشجویی، نیروهای فعال سیاسی را منزوی کنند و بدنه جنبش دانشجویی را که توانایی و کشش مطالبات رادیکال را ندارند از این جنبش جدا کنند تا به این ترتیب زمینه سرکوب فعالیتهای دانشجویی را فراهم کنند”.
بر همین اساس است که محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی توصیه می کند ماموران “سراغ آدرس غلط نروند” زیرا: “با دستگیری چند دانشجو مشکلی حل نمیشود. باید ریشهیابی شود که چه کسانی محیط دانشگاه را متشنج کرده و توانستهاند از آرم نشریات سوءاستفاده کنند و با جریحهدار کردن احساسات جامعه دانشجویی مسلمان، گروههایی از دانشجویان را در مقابل و رو در روی هم قرار دهند”.
کسانی که: “نقش خود را در استفاده ابزاری از دین مکررا به اثبات رسانده اند.” [انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف] همان کسانی که: “بارها در ماجراهایی نظیر مراسم سخنرانی رئیس جمهور در دانشگاه امیرکبیر، حمله به نهاد نمایندگی در این دانشگاه و ماجراهای بسیار دیگر در طی دو سال اخیر ضرورت توجه جدی و اصولی مسئولان وزارت علوم به وقایعی که تنها تعداد اندک شماری از طیف علامه این دانشگاه به وجود آورده اند را گوشزد کرده اند.” کیهان.