مجاهدین خلق رو به افول

نویسنده

mojahedinkhalgh.jpg

غلامرضا صادقی سرنوشت محتوم خود پس از بازگشت به کشور را شکنجه یا اعدام پیش بینی می کرد. او ‏سالها عضو سازمان مجاهدین خلق ایران بوده است. ‏

اما آقای صادقی از باقی ماندن در جمع 3400 نفره مجاهدین خلق در اردوگاه تحت محافظت ایالات متحده ‏خسته شده بود. او می خواست بیرون بیاید و پسرش را ببیند. ‏

بنابراین او به جمهوری اسلامی بازگشت. او در دهه 1980، پنج سال را به اتهام عضویت در گروهی که هم ‏از سوی تهران و هم واشنگتن به عنوان “تروریست” خوانده شده بود در زندان به سر برده بود. هنوز هم ‏برخی از آمریکایی ها سازمان مجاهدین را- که خلع سلاح شده اما همچنان سازمان یافته است- به عنوان یک ‏ابزار احتمالی قابل استفاده در تعویض رژیم ایران نگاه می کنند. ادامه حضور مجاهدین در عراق به تشنجات ‏میان ایران و آمریکا دامن زده است. ‏

آقای صادقی در ایران مورد بخشش قرار گرفت. این چیزی بود که در اردوگاه هرگز به آنها نگفته بودند. اقدام ‏او بازتابی است از خروج بالغ بر 100 نفر دیگر از نظامیان این سازمان که ظرف هفته های گذشته اجازه ‏بیرون آمدن از اردوگاه را یافته اند و اکنون در مناطق شمالی کردستان عراق برای ورود به ترکیه در ‏سرگردانی به سر می برند. آنها می ترسند به کشور خودشان برگردند. ‏

صادقی می گوید: “به خاطر اینکه قبلاً زندانی شده بودم، انتظارم این بود دوباره به زندان برگردم و شکنجه و ‏اعدام شوم. آنها گفتند سازمان برای ما تهدید به حساب نمی آید. ما می دانیم شما خودتان قربانی هستید و فکر ‏می کردید قرار است کار خوبی برای کشورتان بکنید اما آنها شما را فریب دادند.“‏

بسیاری از تحلیلگران به این نتیجه رسیده اند که سازمان مجاهدین در سال 2002، به کمک اسراییل دنیا را از ‏برنامه مخفی غنی سازی اورانیوم خبردار کرده است. آنها اکنون هم می گویند برآوردهای امنیتی ایالات متحده ‏نادرست است و ایران برنامه تسلیحات هسته ای خود را از سال 2004 از سر گرفته است. بازرسان سازمان ‏ملل می گویند اطلاعاتی که در سال های اخیر از سازمان بدست آنها رسیده دارای مقاصد سیاسی بوده و اشتباه ‏است. ‏

هیچ کشوری نظامیانی که اردوگاه اشرف در شمال بغداد را ترک گفته اند قبول نکرده است. بعضی از آنها ‏اوراقی را از نظامیان آمریکا در دست دارند تا به ترکیه سفر کنند. مدارک کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ‏ملل نشان می دهد حدود دو هفته پیش ترکیه از پذیرش 19 نفر از آنها سرباز زده است. ده ها نفر دیگر هم در ‏کردستان عراق سرگردان هستند. بعضی از آن ها را مجبور کرده اند به نواحی خطرناک مرکزی عراق ‏بروند. از سرنوشت 26 نفر هم خبری در دست نیست. ‏

وضعیت بوجود آمده باعث بروز حساسیت در اردوگاه اشرف شده است. این اردوگاه از زمان سقوط صدام ‏حسین، محدودیتهای فراوانی را برای خبرنگاران قائل شده است. بر اساس گفته های 340 نفر از اعضای ‏سابق سازمان مجاهدین که با همکاری صلیب سرخ جهانی به ایران بازگشته اند، سازمان تمام وجوه زندگی ‏افراد را در اردوگاه تحت نظر دارد. تعداد کسانی که در سال 2007 به ایران بازگشته اند به 12 مورد کاهش ‏یافته است. این تعداد تا اواسط ماه ژانویه جاری تنها 3 نفر بوده است. ‏

آندریاس شویزر که تا همین اواخر افسر پشتیبانی صلیب سرخ جهانی بوده، می گوید: “ما فکر نمی کنیم آنها ‏‏(پس از بازگشت به ایران) تحت آزار و اذیت قرار گرفته باشند… عمدتاً به این دلیل که خانواده ها و مقامات ‏ایران از آنها می خواهند بازگردند. هیچ مشکلی تا حالا به گوش نرسیده است.“‏

وقتی این روزنامه در سال 2005 قضیه یکی از بازگشتگان را به طور محرمانه تحت نظارت قرار داد، مادر ‏آن شخص از فقدان کمک های رسمی گله مند بود. اما شکایتی از دخالت دولت در این مورد نشده بود. ‏

اخیراً مریم رجوی، در صفحه دیدگاه های روزنامه کریستین ساینس مانیتور، ادعا کرد در ایران از وی ‏حمایت های زیرزمینی می شود و گفت قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب در فهرست سازمان های ‏تروریستی، پیمانی آشکار و مقدمه ای انکار ناپذیر بر تغییرات دموکراتیک ایران است. ‏

اما تحلیلگران منکر حمایت های اینچنینی از سازمان شده اند. اروند ابراهیمیان، تاریخ شناس ایرانی در ‏دانشگاه نیویورک و نویسنده رساله “مجاهدین ایران”، می گوید: “آنها به قدری در ایران بی اعتبار هستند که ‏من حتی فکر نمی کنم هیچ گونه پایگاه اجتماعی داشته باشند.“‏

گزارش تروریسم منتشر شده از سوی وزارت خارجه آمریکا در سال گذشته اعلام نمود سازمان مجاهدین خلق ‏همچنان “به عنوان گروه بالقوه برای ارتکاب ترور در اروپا، خاورمیانه، ایالات متحده، کانادا و سایر نقاط ‏باقی می ماند.“‏

آمریکا از قبول تعویض رهبران اصلی سازمان مجاهدین با چند تن از اعضای القاعده که در ایران نگهداری ‏می شوند سرباز زد.‏

یکی از مقامات وزارت خارجه ایران که نخواست نامش فاش شود گفت: “سیاست جمهوری اسلامی در قبال ‏سازمان مجاهدین مشخص است. از نظر ما آنها صاحب یک تفکر تروریستی هستند. وقتی قضیه از نوع تفکر ‏است، رهبران مسوول هستند و بقیه افراد قربانی محسوب می شوند.“‏

سازمان مجاهدین و برخی افراد در کنگره آمریکا و پنتاگون، عنوان تروریست رابرای این گروه به چالش ‏کشیده اند. افسران عالیرتبه ایرانی هم نیروهای آمریکایی را متهم کرده اند که از اعضای سازمان برای ‏بازپرسی از بازداشت شدگان ایرانی در عراق استفاده کرده اند. اخبار موجود در غرب هم می گوید بعضی ‏عوامل اجرایی سازمان هم احتمالاً به نمایندگی از ایالات متحده دست به انجام عملیات در این سوی مرزها می ‏زنند. ‏

در واقع وقتی مامور فدرال ایالات متحده در سال 2003 در اردوگاه اشرف، صادقی را مورد بازپرسی قرار ‏بوده پیشنهاد چنین همکاری را به صادقی داده بود.او پس از آزاد شدن از زندان ایران در دهه 1980 به کانادا ‏رفته بود. در آنجا سازمان او را پیدا کرده و نامه ای را از سوی رجوی به دست او رسانده بود: “حالا تو در ‏تورنتو هستی و زندگی خوبی می کنی. تو خواهران و برادرانت را فراموش کرده ای. تو آزادی و دموکراسی ‏را فراموش کرده ای.“‏

صادقی همسر کانادایی اش را ترک کرد و با شکستن قانون حضانت، به سازمان اجازه داد پسرش را به دست ‏والدینش در ایران برسانند. سازمان او را به لس آنجلس فرستاد. قرار بود دیدار او از عراق کوتاه مدت باشد. ‏اما به گفته او، سازمان پاسپورت آمریکایی او را گرفته و به او گفتند پاسپورت را نابود کرده اند.‏

وقتی آمریکا سازمان را در سال 2003 خلع سلاح نمود، “اف بی آی” با تک تک اعضا دیداری برگزار کرد. ‏صادقی می گوید به او گفته اند آمریکا قصد سرنگونی رژیم ایران را دارد و به کمک او نیاز دارد. آنها به او ‏اطمینان داده اند می تواند به آمریکا بازگردد. آنها گفتند باقی ماندن در کنار سازمان به این معنی خواهد بود که ‏‏”هرگز آمریکا را نخواهد دید.“‏

صادقی گفت: “من باور نکردم آمریکا می خواهد مرا به آمریکا برگرداند، من هم خیلی مشتاق نبودم.” صادقی ‏که از جلسات خود انتقادی روزانه سازمان خسته شده بود، سرانجام به آمریکایی ها می گوید می خواهد به ‏ایران بازگردد. 22 سال بود که او والدینش را ندیده بود. پسرش الان 16 ساله و به شدت دل آزرده بود. او می ‏گوید: “پسرم از من پرسید کجا بودی؟ در این 10 سال نه تلفن کردی و نه کارت پستالی فرستادی.” او اضافه ‏کرد زندگی اش توسط سازمان از هم پاشیده شد. “برای همین پسرم از من متنفر است.“‏

منبع: کریستین ساینس مانیتور – 10 فوریه 2008 ‏