ابتدا اسیدپاشیهای سریالی در اصفهان، سپس حمله با چاقو به زنان جهرمی و حالا دو مورد حمله به دانشآموزان تهرانی، باعث ایجاد ترس و وحشت از احتمال وقوع حملات سریالی دیگر شده است.
روز سهشنبه، ۲۵ آذر ماه یک دانشآموز دختر و یک دانشآموز پسر در نازیآباد تهران از سوی یک موتورسوار مورد حمله قرار گرفته و از پشت با چاقو مجروح شدهاند. خبرگزاری ایسکانیوز با انتشار جزئیاتی از این دو حادثه، از “جو نامناسب و نگران کنندهای در مدرسه و بین دانشآموزان” خبر داده است.
به گزارش این خبرگزاری، دختری که مورد حمله قرار گرفته، دانش آموز سال اول دبیرستان مدرسه رشد واقع در نازی آباد(منطقه ۱۶ تهران) است. صبح روز سهشنبه و در نزدیکی مدرسه، موتورسواری از پشت او را با چاقو مورد حمله قرار میدهد که “به دلیل پوشش زیاد و لباسهای ضخیم زمستانی” عمق و شدت جراحت زیاد نبوده است.
دانشآموز مجروح هم به بیمارستان منتقل شد و بعد از انجام پانسمان به مدرسه بازگشت اما این حادثه باعث ایجاد جو نامناسب و نگران کنندهای در مدرسه و بین دانشآموزان شد. به طوری که حتی دخترانی که محل سکونتشان نزدیک به مدرسه است و هیچ وقت از سرویس استفاده نمیکردند دیروز از مدیر مدرسه درخواست کردند برای بازگشت به منزل برای آن ها آژانس بگیرد.
ایسکانیوز همچنین از حملهای با “شرایط مشابه” خبر داده که در جریان آن یک پسر نوجوان که در مدرسه سروش شاهد تحصیل میکند، مورد حمله قرار گرفته است. آسیب وارد شده به این دانشآموز هم زیاد نبوده اما “تاثیر نامناسب و مخرب روانی این ماجرا در مدرسه سروش شاهد در جریان است”.
از سوی دیگر دو روز پیش از این، در یک اسیدپاشی مشابه حملات اصفهان، دو مرد سوار بر موتورسیکلت به روی دختر جوانی که داخل خودرو بود اسید پاشیدند. این حادثه در خیابان سازمان برنامه تهران رخ داد و طبق اعلام پلیس، دلیل اسیدپاشی، اختلافات شخصی بوده و هر دو اسیدپاش دستگیر شدهاند. فرمانده نیروی انتظامی هم در جمع خبرنگاران به این دستگیری اشاره کرد و از شناسایی ۹۵ درصد اسیدپاشان در پروندههای تشکیل شده خبر داد. او بدون اشاره به حادثه اصفهان، مدعی شد که “در برخی پروندهها با تاخیر توانستیم افرادی را که اسید پاشی کردند شناسایی و دستگیر کنیم.”
حملات سریالی اصفهان و جهرم
از مهر ماه که اسیدپاشیهای سریالی اصفهان به رسانهها راه پیدا کرد، چند مورد اسیدپاشی دیگر نیز رخ داده و توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده است. از جمله موارد رخ داده، اسیدپاشی یک پزشک به صورت همکارش و مدیر بیمارستان ضیائیان تهران بود.
مشخص نیست که تب اسیدپاشی در ایران بالا گرفته و یا حساسیت افکار عمومی و رسانهها باعث توجه بیشتر به این نوع خشونتها شده است. رسانهای شدن حوادث اصفهان هم از روز نخست با مقاومت و مخالفت مقامات مختلف مواجه بود و دستگیری چند روزنامهنگار و تهدیدهای مکرر، باعث شد تا پیگیری آن حوادث از دستور کار رسانههای داخلی خارج شود.
اکنون بیش از دو ماه از علنی شدن حوادث اصفهان میگذرد و با وجود ورود عالیترین مقامات کشوری از سه قوه به این پرونده، هنوز خبری از دستگیری متهمان و اسیدپاشان نیست.
در همان روزهای نخست خبری شدن اسیدپاشیها، این فرضیه مطرح شد که به زنانی که پوشش آنها از نگاه مسئولان و مقامات مذهبی “نامناسب” خوانده میشود به صورت سازمان یافته حمله شده است. پس از آن مقامات دولتی و انتظامی و نمایندگان مجلس اظهارنظرهای مختلف و حتی متضادی عنوان کردند. نیروی انتظامی اصفهان اعلام کرده بود که چند دستگیری انجام داده و فرد اسیدپاش را دارای اختلالات روانی معرفی کرد. در حالی که وزیر دادگستری این حادثه را یک اقدام خرابکارانه و تروریستی دانست. اما همه یک موضوع مشترک داشته و دارند؛ این حملات ربطی به بدحجابی نداشته و اسیدپاشها هم ممکن نیست از نیروهای مذهبی باشند. مسئولان در حالی با قطعیت امکان رابطه این حملات با امر به معروف و نهی از منکر رد میکنند که هنوز سرنخی به دست نیامده و عاملان دستگیر نشدهاند
حوادث جهرم، دومین مورد از حملات خشونتبار علیه زنان ایرانی بود که بار دیگر باعث حساسیت افکار عمومی شد و از آنجایی که ضارب، فرزند یک پاسدار بود، در ادامه حملات اصفهان تعبیر و تفسیر شد.
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، روز هشتم آذرماه ضمن تایید حمله به دستکم ۶ زن که پنج نفر آنها دانشجو هستند از قول حجتالله رضایی، سرپرست فرمانداری ویژه جهرم نوشت که ضارب در کمتر از ۷۲ ساعت دستگیر شده و به “عمل قبیح” خود اعتراف کرده است. رضایی عنوان کرده که “علت اصلی حمله به این زنان هنوز مشخص نیست”.
وبسایت سحامنیوز در گزارشی در همین زمینه با اشاره به اینکه ضارب جوانی ۲۲ ساله به نام “محمد بهشتیفر” و عضو سازمان بسیج قطب آباد از توابع شهر جهرم است، عنوان کرده بود: “ضارب در اعترافات خود گفته حمله با چاقو به زنان و دختران جهرم را پس از شنیدن صحبتهای یکی از روحانیون که ریختن خون بدحجاب را مباح شمرده است انجام داده و هدف او اقدام عملی برای نهی از منکر بوده است.” به نوشته این وبسایت “پس از شناسایی وی، بلافاصله گزارشی مبنی بر عدم سلامت روانی او تهیه و برای تایید به پزشکی قانونی ارسال شده تا از هرگونه مجازات شدید قضایی جلوگیری به عمل آید.”
استاندار فارس هم ضارب را دارای “اختلال شخصیتی” و “انحراف اخلاقی” معرفی و تاکید کرد که “هیچگونه کار تیمی، گروهی و یا تشکیلاتی در این ماجرا دخیل نبوده” است. اما چندی بعد همسر یکی از قربانیان با تکذیب این که متهم “بیماری جنسی و بیماری روانی” دارد، گفت که “او در هوشیاری کامل است و در اعترافاتش هیچانگیزهای را عنوان نکرده”.
در این مدت، مقامات امنیتی و انتظامی هرگونه نگرانی از بروز حوادث مشابه را بیمورد دانسته و بر توان بالای خود تاکید کرده اند. کوچک جلوه دادن حوادث اصفهان هم یکی دیگر از سیاستهای مقامان مختلف بوده است. از جمله فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در آبان ماه عنوان کرد که اسیدپاشیهای اصفهان تنها به دلیل پوشش وسیع رسانهای به چشم آمده وگرنه از ابتدای سال چند صد اسیدپاشی دیگر نیز در کشور رخ داده است.