“شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد” و “جبهه متحد کرد”، دو گروه سیاسی اصلاح طلب در مناطق کردنشین، روز دوشنبه، دوم اردیبهشت ماه، با صدور بیانیهای در مورد یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران، از کاندیداتوری سید محمد خاتمی، حمایت کردهاند. آنها در این بیانیه گفتهاند در صورت ممانعت از حضور خاتمی، از فرد شایسته دیگری که مورد اجماع اصلاح طلبان باشد پشتیبانی میکنند.
این دو تشکل کرد، حمایت خود از گزینههای غیر از خاتمی را نیز که مورد اجماع سایر اصلاح طلبان هم باشد مشروط به پایبندی وی به “مطالبات مشروع، قانونی و حقوق انسانی آحاد ملت و همه قومیتها و پیروان مذاهب مختلف هم میهن” کردهاند.
در بیانیه “شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد” و “جبهه متحد کرد” جز این تاکید ضمنی، آنهم خطاب به نامزد جایگزین خاتمی، رد دیگری از مطالبات مشخص از نامزد مورد حمایتشان وجود ندارد. این درحالیست که سابقه حمایت اصلاح طلبان کرد از نامزدهای ریاست جمهوری و اجماع آنها بر یک گزینه معیین، همواره مشروط به پذیرفتن مشروح مطالبات از سوی آن نامزد بوده است.
در آستانه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، اصلاح طلبان کرد گرچه در نهایت به دو بخش حامیان موسوی و کروبی تقسیم شدند، اما شناخته شدهترین چهره های آنها، پیش از انتخابات در بیانیهای که به امضای ۷۶ نفر رسید، با طرح مشروح مطالبات بر شرکت در انتخابات تاکید کردند.
با وجود اینکه هیچ یک از نامزدها حاضر به پذیرفتن این مطالبات نشدند، برخی از امضاکنندگان که ترکیبی از جبهه متحد کرد، فراکسیون نمایندگان کرد مجلس ششم، نمایندگان ادوار کرد، اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کرد و برخی از اصلاح طلبان کرد بودند، در بیانیهای جداگانه با طرح مجدد این مطالبات، حمایت قاطع خود را از مهدی کروبی ـ که به خاطر بیانیهاش در مورد اقوام مورد توجه کردها قرار گرفته بود-ـ اعلام کردند.
اما بیشتر اعضای شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد که از مدافعین سرسخت حضور دوباره خاتمی بودند، با استعفای وی از نامزدی برای انتخابات سال ۸۸، حمایت خود را از سیاستهای میرحسین موسوی اعلام کردند.
بعد از انتخابات مناقشه برانگیز ۸۸، با اینکه بیشتر احزاب، تشکلها و گروههای اصلاح طلب کشور، بر “تقلب و مهندسی” انتخابات، تاکید کردند، اما اصلاح طلبان کرد به هر چند فردای روز انتخابات با انتشار بیانیهای از مردم کردستان خواسته بودند که در “دفاع از حقیقت و استیفای حقوقشان هیچ گونه یاس و هراسی به خود راه ندهند”، اما در نهایت به صف معترضان اصلاح طلب در مرکز نپیوستند.
به دنبال برگزاری انتخابات، عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات و از اعضای برجسته شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد دستگیر و بعد از مدتی، محمد علی توفیقی، دیگر عضو موثر این گروه هم از کشور خارج شد. بدین ترتیب آن دسته از اصلاح طلبان کرد که از موج بازداشتها در امان مانده بودند، فاصله میان دو دوره انتخابات ـ با نادیده گرفتن چند بیانیه محدود در زمینههای مختلف از جمله اعدامها در کردستان ـ تا انتشار بیانیه اخیر را با سکوت نسبی سپری کردند.
در این میان، پس از گذشت دو سال، تشکل جبهه متحد کرد، با انتشار بیانیه و معرفی نامزدهایی که بیشترشان رد صلاحیت شدند،از شرکت در انتخابات مجلس نهم در اسفند ماه سال ۹۰ حمایت کردند. آنها که ابتدا از مردم خواسته بود با حمایت از چند نامزد مشخص در انتخابات شرکت کنند، پس از اعلام نظر شورای نگهبان در مورد تعیین صلاحیت نامزدها، به موج تحریمیها پیوستند؛ هر چند مدتی بعد جمعی از بنیانگذاران این تشکل اعلام کردند که جبهه متحد کرد از سال ۱۳۸۸ فعایتهای خود را متوقف کرده و هر گونه اظهار نظر تحت عنوان جبهه، فاقد رسمیت است.
شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد نیز پیش از برگزاری انتخابات با انتشار بیانیهای اعلام کرد که در این انتخابات شرکت نمیکند و هیچ نامزدی را هم مورد حمایت قرار نمیدهد. این شورا، پیش از صدور این بیانیه، شرکت در انتخابات را مشروط به تحقق شروطی کرده بود که سید محمد خاتمی، از چندین ماه قبل از انتخابات مجلس، بر پذیرفتن آنها جهت شرکت در انتخابات تاکید کرده بود.
از این رو شاید بتوان، بیانیه روز دوم اردیبهشت ماه گروههای اصلاح طلب کرد را که در آستانه انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری منتشر شده، اولین اعتراض جدی آنها به رویدادهای پس از انتخابات ۸۸ و نخستین عرض اندامشان برای ورود و تاثیر گذاری بر انتخابات خرداد ماه ۹۲ دانست.
“شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد” و “جبهه متحد کرد” در بیانیه اخیر خود با “تاسف بار” خواندن رویدادهای پس از انتخابات، تاکید کردهاند که “یاد صدمه دیدگان آن حوادث و زندانیان بیگناه و رهبران محصور شده معترضین” را فراموش نخواهند کرد.
فعالان سیاسی و اصلاح طلبان کرد در بیانیه خود گفتهاند پس از رایزنی قصد معرفی یک نامزد مستقل مانند عبدالله رمضانزاده را داشتهاند، اما “به منظور حفظ وحدت و هماهنگی کلیه نیروهای تغییرخواه قانونمدار و اصلاح طلب کشور” با اجماع بر محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران، از وی خواستهاند تا جهت “تشکیل دولت نجات ملی” وارد عرصه انتخابات شود.
این دو تشکل سیاسی گرچه در این بیانیه، خود را از جمله تشکلهای اصلاح طلب معرفی کردهاند، اما آنطور که از پسوند و اساس نامه و فعالیتهایشان در گذشته پیداست، ماهیت وجودی آنها، دفاع از حقوق سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کردهای ایران در چهارچوب یک دولت، شورا و مجلس اصلاح طلب است.
شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد، از جمله تشکلهای سیاسی کردستان، در زمان زمامداری دولت اصلاحات اعلام موجودیت کرد. این تشکل، توسط برخی از چهرههای شاخص اصلاح طلب کرد مانند جلال جلالیزاده، عبدالله رمضانزاده، خالد توکلی، دکتر محمد علی توفیقی پایه ریزی شد.
جبهه متحد کرد نیز هدف خود را پیشبرد برنامههای توسعه اقتصادی اجتماعی کشور، تامین رفاه مردم و جلوگیری از تبعیض اعلام کرده است. این تشکل توسط جمعی از فعالان سیاسی شناخته شده کرد از جمله بهاءالدین ادب، صالح نیکبخت، عبدالله سهرابی و بایزید مردوخی و حسین شاه ویسی در اوایل سال ۱۳۸۴ در سنندج تشکیل شد. بعد از درگذشت بهاء الدین ادب، این جبهه، با فراز و فرودهای فراوانی روبرو شد.
از هر دو طیف اصلاح طلبان کرد برخی از چهرههای آنها توانستند در دورههای ششم و هفتم وارد مجلس شورای اسلامی شوند. در همین دوره فراکسیون نمایندگان کرد و اهل سنت مجلس تاسیس شد. برخی از این نمایندگان اقدام به انتشار نشریات دو زبانه کردی/ فارسی کردند. در این فاصله، زبان کردی نیز به عنوان یک درس اختیاری برای اولین بار در دانشگاهها تدریس شد.
رویهمرفته به اعتقاد بسیاری از ناظران کرد، حضور اصلاح طلبان کرد در مجلس و نهادهای دولتی در سالهای اصلاحات، تاثیراتی بر گشایش نسبی فضای سیاسی و فرهنگی کردستان در آن دوره برجای گذاشت، اما عملکرد این دسته از فعالان سیاسی کرد در هشت سال گذشته و خصوصا در فاصله بین انتخابات ۸۸ تا کنون، جایگاه آنها را در جامعه کردستان تنزل داده است.
در همین حال “شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد” و “جبهه متحد کرد” به علت ممنوعیت فعالیت حزبی مستقل از احزاب سراسری، تا کنون فرم سیاسی و تشکیلاتی مشخص با سلسله مراتب منظم نداشتهاند. از این رو، در طول سالهای فعالیت خود همواره به لحاظ سیاسی و تشکیلاتی تا حدود زیادی وابسته به جریانهای اصلاح طلب سراسری بودهاند.
کمتر از دو ماه به زمان برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران مانده است. تحولات سالهای گذشته و به ویژه شدت گرفتن اختلافات جناحهای سیاسی در ایران، این انتخابات را با پیچیدگیهای فراوانی روبرو کرده است؛ پیچیدگیهایی که امکان گمانه زنی در مورد نحوه برگزاری و نتایج انتخابات را به حداقل رسانده است.
با این همه، نیم نگاهی به فعالیت گروه اصلاح طلب کرد، نشان میدهد که آینده آنها به سرنوشت اصلاح طلبان مرکز گره خورده و به هر میزانی که اصلاح طلبان مرکز در آینده کارایی داشته باشند، اصلاح طلبان کرد نیز از کارکرد در صحنه سیاسی ایران و کردستان برخوردار خواهند بود.
علاوه بر اصلاح طلبان در کردستان احزاب، جریانها و طیفهای دیگری هم در داخل و خارج از ایران فعالیت میکنند که طی چند دهه گذشته بر روند انتخاباتهای جمهوری اسلامی تاثیر گذار بودهاند، اما هیچ یک از آنها تا کنون مواضع خود را به صورت رسمی در قبال انتخابات ریاست جمهوری پیش رو اعلام نکردهاند.