ریکاردو ردائلی
آمریکا و ایران به هر چیزی که نیاز داشته باشند، قطعا در آستانه انتخابات و آخرین مناظره رامنی و اوباما بر سرسیاست خارجی، به توجه رسانه های بین المللی به موضوع توافق و گفتگو بین دو کشور نیاز ندارند. همه میدانیم که روابط ایران و آمریکا بعد از گروگانگیری در سفارتخانه آمریکا در تهران در سال ۱۹۷۹ توسط جوانان طرفدار خمینی، بطور رسمی قطع شد. اما در حقیقت سال هاست که رابطه دو کشور از طریق کانالهای غیر رسمی، پیچیده و بیخاصیت، ادامه داشته است.
از سال ۲۰۰۹ که دولت اوباما برای ایرانی که در اختلافات داخلی غرق بود، پیام فرستاد که آماده هر نوع گفتگو است. مانع بزرگ تا کنون همواره رهبر ایران، آیت الله خامنه ای بوده است که با هر نوع گشایش در رابطه با شیطان بزرگ، مخالف است و معتقد است که در پس هر پیشنهاد از سوی غرب، یک تله مرگبار نهفته است. اما امسال، به دلیل تحریم هایی که به کندی نتیجه می دهند و راه حل هایی که دائما به بن بست می رسند، لازم است که ایران از بن بست تحریم ها و انزوا از طریق گفتگوی مستقیم با آمریکا عبور کند. تنها حرکتی که می تواند ایران را از این وضعیت بیرون بیاورد. یک تصمیم گیری عذاب آور و احتمالا تردید آمیز: تعداد کسانی که شجاعت گفتگو با خامنه ای را در ایران دارند، بسیار کم است و هر نوع فشار مستقیم این خطر را دارد که منجر به مخالفت یا بدبخت شدن کسی بشود که قصد دارد با خامنه ای نزدیک شود و پیشنهاد گفتگو را بدهد.
حتی در آمریکا هم این موضوع با مشکلات زیادی مواجه است، بخصوص در دوران انتخابات. در میان مشاوران اوباما، ماه هاست که همه تلاش می کنند یک خط مشخص را در مورد ایران دنبال کنند: این خط بین بمباران ایران یا گفتگو، کشیده شده است. در ماه های اخیر به نظر می رسد که مشاوران کاخ سفید در مورد سلاح های کشتار جمعی، گری سیمور مشاور با نفوذ احتمالا در ترکیه با نمایندگان نزدیک به خامنه ای و پاسداران، دیدار کرده است. سیمور یکی از طرفداران راه حل های عملگرایانه و مخالف رسیدن به توافقی با ایران است که منجر به تحقیر آمریکا از سوی ایران شود. لازم به تذکر نیست که در داخل این دو کشور، لابی هایی وجود دارد که مانع از به وقوع پیوستن این گفتگو می شود. در آمریکا، حزب جمهوریخواه همه تلاشش را می کند تا از تحریم ایران نهایت استفاده را بکند و منجر به فروپاشی شود. در ایران، کسانی هستند که می ترسند هر نوع گشایشی در گفتگو ها منجر به یک فرآیند کنترل نشده از درخواست ها و مطالبات بشود. درز کردن خبر گفتگو بین دو کشور در این زمان خاص که اوباما در آستانه انتخابات قرار دارد، یک هدف را دنبال می کند: سوزاندن رابط ها و مجبور کردن دو طرف به تکذیب خبر. این اتفاق قبلا هم افتاده بود با این تفاوت که ایران زمان گفتگو را بعد از انتخابات آمریکا تعیین کرده بود. این رویکرد ایران با توجه به اینکه هنوز مشخص نیست چه کسی به کاخ سفید می رود، کاملا منطقی است.
اگر رامنی برنده انتخابات بشود، تغییر دادن مسیر برای ایران بسیار دشوار است. اما در صورت برنده شدن اوباما، ایران در برابر رئیس جمهوری قرار دارد که نگران دور بعدی انتخابات نیست و می تواند به تصمیماتی که می گیرد آزادانه تر عمل کند. در هر صورت، تفاوت بین مطالبات و پیشنهادات در یک مذاکره بر سر مسائل اتمی ایران، گسترده است. شاید بزرگ ترین خطر این باشد که ایران و آمریکا بعد از سی سال پای میز مذاکرات بنشینند و متوجه شوند که حرف زیادی برای گفتن ندارند.
اونیره، 26 اکتبر