دارا با انار سارا را زد!

علی رضا رضایی
علی رضا رضایی

» حرف روز

من الآن یک خبر خوب دیگر شنیدم و واقعاً دارم از شادی توی پوست خودم می‌گنجم درحالیکه قبلاً خبرها یک‌جوری بود که هر کاری می‌کردم نمی‌توانستم در پوست خودم بگنجم. غلامعلی عداد حادل (باز ادیتور اسم نامبرده را اشتباه نوشت) گفته “فرهنگستان زبان آماده است نمونه‌هایی از ادبیات انقلاب را در کتاب‌های درسی ارائه بدهد”. باور کنید دفعه قبل هم که شنیدم قرار است برای اجرا منویات رهبری یک مدرسه داستان نویسی بزنند، باز اینقدر در پوست خودم نگنجیده بودم اکه الآن گنجیدم.

باور کنید تمام مشکل کتاب‌های درسی ما این است که ادبیات انقلاب در آن جاسازی نشده. به همین خاطر هم الآن اگر از یک بچه‌ی پنجم ابتدایی بپرسی “شهرام شب‌پره” فوری می‌گوید “تو میخوای سر سری، از عشق من بگذری” در حالی که این آهنگ را “ناهید” خوانده و شهرام فقط یک صداهایی وسطش ول داده و خب بهرحال بچه است دیگر، گاهی اشتباه می‌کند. در حالیکه اگر از همان بچه بپرسی راه قدس از کجا می‌گذرد؟ می‌گوید قلهک را که رد کردی بعد از سه راه چیذر می‌شود قدس که از اینطرفش می‌خورد به پارک جمشیدیه که تا حالا خواهر من را دو بار بخاطر بدحجابی آنجا گرفته‌اند.

اگر ادبیات انقلاب در کتاب‌های درسی ارائه بشود، من به شما قول می‌دهم پنج سال بعد اگر از یک بچه‌ی ده ساله دیگری بپرسند این شعر حکیمانه از کیست “هر شب به شما من تک می‌زنم، تو جواب ندی پیامک می‌زنم“؟ فوری می‌گوید مداح اهل بیت حاج موسی رضایی درصورتی‌که این‌را یک مداح الدنگ دیگری خوانده و خب بچه است دیگر اشتباه می‌کند. در عوض اگر ادبیات انقلاب خوب ارائه بشود و همان بچه در آینده راننده تاکسی بشود و ازش بپرسند “کریمخان می‌خوره؟” می‌گوید چرا کریمخان بخوره؟ چرا بابک زنجانی بخوره؟ خودم می‌خورم.

الآن ما یک عالمه ادبیات انقلاب داریم که متاسفانه در سی و پنج سال گذشته خوب ارائه نشده. مثلاً ما همیشه در ماجرای بحران “تصمیم کبری گیت” خیال می‌کردیم کبری می‌خواسته برود در حیاط کتابش را از زیر درخت بردارد درحالیکه اگر ادبیات انقلاب خوب ارائه شده بود کبری می‌رفت به‌جای کتاب، چماقش را از زیر درخت برمی‌داشت و تصمیم می‌گرفت در گشت ارشاد مواظب نوامیس دیگران باشد. یا حتی در همین کتاب‌های درسی مورد داشته‌ایم که مشاهده شده “دارا انار دارد” درحالیکه اگر ادبیات انقلاب ارائه بشود، دارا تهش یک آب اناری بالاتر از پل رومی دارد که آن‌هم هر موقع لازم باشد با همان انار می‌زند توی سر و کله‌ی دشمن داخلی.

 یک چیز دیگری هم که متاسفانه جناب آقای هاشمی رفسنجانی خائن قبلاً در مقطع دبیرستان ارائه کرده بود ولی بعداً جمع شد و حالا دوباره می‌تواند بطور انقلابی ارائه بشود، همان طرح کاد بود که هفته‌ای یک‌روز دانش‌آموزان بجای مدرسه می‌رفتند یک کاری یاد می‌گرفتند. بخدا خود ما هم رفته‌ایم، خیلی هم خوش می‌گذشت. الآن اگر ادبیات انقلاب درست ارائه بشود، فرهنگستان انقلاب می‌تواند هفته‌ای یک‌روز دانش‌آموزان را بجای مدرسه بفرستد گشت ارشاد یا بفرستد عین نینجا بروند پشت‌بام مردم دیش ماهواره جمع بکنند یا حتی بفرستد بالای برج میلاد پارازیت بفرستند یا خیلی کارهای انقلابی دیگر که بعداً ممکن است به دردشان بخورد.

در هر حال من امیدوارم با ارائه موفق ادبیات انقلاب در سطح مدارس، مثل سایر چیزهای دیگری که در سی و شش سال گذشته با موفقیت ارائه شده، از نسل‌های بعدی انقلاب، همین دو درصدی هم که یک کمی انقلابی باقی ماندند، همان‌ها هم ضد انقلاب بشوند برود پی کارش!