نگاه

علی اصغر رمضانپور
علی اصغر رمضانپور

نگاهی به نمایشگاه حسین خسروجردی در لندن

حسین خسروجردی و رستن از خاک

 

 

گالری بروندزی پراجکت در دومین نمایشگاه انفرادی “حسین خسروجردی” در لندن، تجربه های تازه و متفاوتی از این هنرمند را به نمایش گذاشته، که در فاصله ۱۲ سال گذشته خلق شده است.

۱۲سال پیش تجربه های تازه خسروجردی در بهره گیری از امکانات دیجیتال برای عینیت بخشیدن به آثارش در بینال بین المللی شارجه توجه منتقدین را به خود جلب کرد و جایزه نخست این نمایشگاه را به خود اختصاص داد. از آن زمان تاکنون حسین خسروجردی به عنوان یکی از پر تحول ترین هنرمندان معاصر ایران راه طولانی را پشت سر نهاده است.

او با میراثی از آمیختن نگاه و تکنیک نقاشی مدرن با چارچوب ها و مضامین هنر گذشته ایران و با کوله باری از تجربه ها و زخم هایی از پیوستن به جنبش های سیاسی و فرهنگی حالا کارگاه خود را در لندن بنا نهاده است تا تصویری تازه از زندگی و هنر زندگی را بازآفرینی کند.

نمایشگاه تازه حسین خسروجردی نشانه های راهی است که یک هنرمند جان آمده از فضای بسته زندگی و هنر و فرهنگ در تهران در کوچی ناخواسته پیموده و به زندگی در تبعیدگاهی خاکستری و نمناکتن داده است. به گمان من، زندگی در دنیای پرهیاهوی هنر لندن و دریافت بی واسطه تجربه های هنرمندان غرب الهام بخش نگاه های تازه در آثار حسین خسروجردی است. هر یک از آثار نمایشگاه نشان دهنده تجربه های تازه از بازنمایی شکل ها و رنگ ها و حس هاو انرژی ها و نقش هاست که در قالب یک شی یا رخداد به دام ایستایی می افتند.

در قدیمی ترین آثار، تجربه ی سال ها کار گرافیک در آثار فیگوراتیو خسروجردی خود را نشان می دهد. این آثار نخستین بهره گیری های نقاش از امکانات دیجیتال است. در این آثار اگرچه آدم ها در مرکز توجه نقاش هستند اما آدم ها بیشتر به شیی می مانند در محیط. گاه پیچیده در باندی که در مرز مرگ و زندگی است. گاه مستحیل شده در خاک. آدم هایی که در حالت های غالبا گذرای خویش به دام افتاده اند. آدم ها در این آثار اجزایی هستند که به فضا به معنای “زمان مکان خاص” گره زده شده اند و نه موجوداتی دارای هویتی مستقل. فضا اما تنها زمان و مکان نیست و حس های نهفته در پس اشیا در رنگ بازنمایی می شود از این رو رنگ در این آثار خسروجردی اغلب معنایی نمادین متمایز و گاه صریحی دارد که تجربه های گرافیکی هنرمند را به یاد می آورد.

آن چه بیش از هرچیز برای من در پرسه زدن در میان این آثار تازگی داشت کارهای تازه حسین خسروجردی در شکستن مرزهای حرکت و ایستایی و در هم آمیختن نظم و بی نظمی در یکدیگر بود. در این تجربه های تازه که نسل تازه ای از کارهای دیجیتال خسروجردی است، امکانات دیجیتال در اختیار هنرمندی قرار گرفته است که کوله بار آگاهی های خود از بازی های فرمی و رنگ را گشوده است تا بتواند بر محدودیت های ابزاری نقاشی غلبه کند و تصاویری خیالی خود را در زمینه ای از طبیعت بی جان زندگی بخشد. در این آثار فرم های همواره در حال حرکت در طبیعت مانند فرم های گرداب، باد، موج، واگشت و پراکندگی بی نظم یا هرج و مرج به مرزهای رسیدن به حالات خاص نزدیک می شود که دیگر بی جان نیست. این تجربه در آثاری که پس زمینه ای از حرکت ها و فرم های انسانی را در خود دارد بیشتر نمود یافته است. به این ترتیب این آثار انتزاعی نوعی رهایی از کارهای فیگوراتیو پیشین خسروجردی را نشان می دهد. در این آثار تازه رنگ ها از کارکرد ها نمادین کار های پیشین رها شده اند و به نمایش آمیزش پیچیدگی و سادگی نزدیک می شوند. دراین کارهای انتزاعی رنگ ها بیش از ان که نمادی از حس یا حالتی باشند خود موجودی در حال تحول اند.

به این ترتیب در این نمایشگاه کارهایی که نشان دهنده پایان راه نقاش در ایران است آغاز راه است. آثار بعدی نشان دهنده تحول در تصاویر ذهنی نقاش است. تصاویری که از دلمشغولی رابطه انسان و خاک فاصله می گیرد و به دنیای بی واسطه اشیا و رنگ ها پیوند می خورد. دنیایی که به همان میزان که واقعی و بیرونی است؛ درونی و خود ساخته است. در این آثار اشیا بیش از آن که به خاک گره خورده باشند به دنیای خیالی حسین خسروجردی گره خورده اند. به همین دلیل اگر قرار باشد نامی برای این نمایشگاه بگذارم، من آن را “رستن از خاک” می نامم. هم رستن به معنای رها شدن و هم به معنای روییدن.

رستن از خاک به نظر من نه فقط از نظر شخصی و درونی بلکه به معنای اجتماعی. تحول آثار خسروجردی نشان می دهد که جدا شدن از انقیاد های زیستن درجامعه و فرهنگی پر از تنش های سیاسی و اجتماعی زمین گیر کننده، این فرصت را به نقاش داده است تا به زندگی و طبیعت و دنیای ذهنی خود با معیارهایی جهانی و آزاد تر بنگرد که او را از واماندگی در زادبوم می رهاند بی آن که رنگ و بوی زادبوم را از دست بدهد.