خانواده زندانیان: اعتصاب غذا می کنیم

لیلا طیری
لیلا طیری

» تحمل ها به پایان رسید

تجمع خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل ساختمان دادگستری، اعتصاب غذای فریبا پژوه و تماس تلفنی احمد زیدآبادی بعد از 45 روز بی خبری که خبر از انفرادی بودن این روزنامه نگار میداد از مهم ترین اخبار زندانیان سیاسی و مطبوعاتی در روز گذشته بود.

 

تاج زاده، شریعتمداری را به مناظره فرا خواند

مصطفی تاج زاده، حسین شریعتمداری را به مناظره فرا خواند. این فعال سیاسی در ملاقات با خانواده اش به مدیر مسول روزنامه کیهان پیغام داد که “اگر در خود اعتماد به نفس لازم را می بیند برای مناظره ای زود هنگام در هر محل و ساعت و شرایطی که خود پیشنهاد دهد، آماده کند و اینجانب حاضرم از همین سلول انفرادی مستقیم به محل مناظره بیایم و بدون اینکه نیاز به تهیه و جمع آوری سند و مدرکی داشته باشم ثابت کنم که چه کسی طی این سی سال بیشترین خدمت را به آمریکا و اسرائیل کرده است”.

تاج زاده همچنین از خانواده خود خواسته است که “هیچگونه شکایتی از هیچ یک از اتهام زنندگان به او توسط وکلایشان نشود”.

همسر تاج زاده در عین حال از امضای وکالت نامه توسط این زندانی سیاسی خبر داده و گفته است: “ایشان آمادگی کامل برای حضور در دادگاه و دفاع از خود دارد ولی متأسفانه هنوز با وجود ارجاع پرونده به دادگاه، پرونده در اختیار وکلای ایشان قرار نگرفته و ملاقاتی هم با موکل خود نداشته اند.”

همزمان هوشنگ پوربابایی، وکیل مصطفی تاج زاده و محسن میردامادی خبر داده که پرونده دبیرکل و عضو شورای مرکزی حزب مشارکت  بعد از گذشت بیش از 4 ماه به شعبه 15 دادگاه انقلاب ارسال شده است.

این وکیل دادگستری به خبرگزاری ایلنا گفته است: “اخیرا خانواده‌های موکلانم با آقای لطفی رئیس دادگاه انقلاب دیدار کرده‌اند که در آن جلسه به آنها گفته شده که پرونده‌های اتهامی موکلانم به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی ارسال شده است”.

آقای پوربابایی از تعیین وقت جلسه رسیدگی به اتهامات موکلان خود، اظهار بی‌اطلاعی کرده است.

 

چهار و نیم ماه انفرادی

احمد زیدآبادی، روزنامه نگار سرشناس ایرانی  بعد از 45 روز بی خبری مطلق، روز گذشته با خانواده خود تماس کوتاه تلفنی گرفت. این روزنامه نگار گفته است که همچنان در سلول انفرادی نگهداری می شود.

زیدآبادی چهار و نیم ماه است که در سلول انفرادی به سر می برد. مهدیه محمدی، همسر آقای زیدآبادی گفته است که این تماس تلفنی کمتر از دو دقیقه بوده و همسرش گفته است به او قول داده اند هفته آینده با خانواده اش ملاقات کند.

خانم محمدی که روز گذشته به دادستانی تهران مراجعه کرده بود گفته است: “از طرف دیگر از دفتر دادستانی به من گفتند که می‌توانم همین امروز با همسرم ملاقات کنم که این مساله بار دیگر با مخالفت بازجو روبرو شد”.

 

فریبا پژوه اعتصاب غذا کرد

فریبا پژوه روزنامه نگار زندانی، از چهل و هشت ساعت قبل دست به اعتصاب غذا زده است. این روزنامه نگار که از دو ماه پیش در بند 209 زندان اوین به سر می برد در اعتراض به بلاتکلیفی خود دست به اعتصاب غذا زده است. پیش از این مینا جعفری، وکیل فریبا پژوه از ممنوع الملاقات شدن او خبر داده بود.

هنگامه شهیدی، دیگر روزنامه نگار زندانی هم که از سه روز پیش به بند عمومی زندان اوین منتقل شده و پیمان عارف، دانشجوی محروم از تحصیل، دو زندانی سیاسی دیگری هستند که دست به اعتصاب غذا زده اند.

 

سه سال حبس برای ایمان سهراب پور

علیرضا جعفریان، وکیل مدافع ایمان سهراب‌پور، از صدور سه سال حبس قطعی برای موکلش خبر داده است.

در جریان کیفرخواست ارائه شده در دادگاه نمایشی رسیدگی به اتهامات معترضان انتخاباتی، ایمان سهراب پور متهم شده بود که با حضور در محل‌هایی که در کیفرخواست “محل اغتشاش” خوانده می‌شد اقدام به پخش سی‌دی و اعلامیه‌های تحریک‌آمیز بین مردم کرده است.

براساس گفته این وکیل دادگستری “اقدام علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام، ایجاد شبهه جعل در نتیجه انتخابات، سلب اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت، اخلال در نظم عمومی و ایجاد ترس و وحشت در جامعه” اتهامات موکلش بوده است.

آقای جعفریان  گفته است که در فرصت ۲۰ روزه قانونی به حکم صادره اعتراض خواهد کرد.

 

تجمع خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل دادگستری

خانواده های زندانیان سیاسی که پیشتر با انتشار بیانیه ای از تجمع در مقابل ساختمان دادگستری تهران خبر داده بودند، روز گذشته در حالیکه عکس عزیزان خود را در دست داشتند، در مقابل این ساختمان واقع در خیابان 15 خرداد تجمع کردند. “منتقدان را به بند نکشید”، “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”، “دادگاه فرمایشی ملغا باید گردد” و “استقلال قوه قضائیه کجاست” پلاکاردهایی بود که در دست خانواده های زندانیان به چشم میخورد.

براساس گزارشها بیش از 200 نفر از مردم نیز به حمایت از خانواده های زندانیان ایستاده بودند اما ماموران نیروی انتظامی و لباس شخصی با محاصره خانواده های زندانیان، از نزدیک شدن آنها به خانواده های زندانیان ممانعت کردند.

خانواده های زندانیان سیاسی با انتشار بیانیه ای در پایان این تجمع اعلام کردند: “امروز تجمع ما یک اعتراض دسته جمعی بود به همه تخلفات صورت گرفته از ابتدای بازداشت‌ها تا کنون که عزیزانمان، جگرگوشگانمان، یاران وفادارمان، پدران و مادرانمان دربندند و بعضا در سلول انفرادی و تحت فشار بازجو یا به قول آقایان کارشناس؛ و کاش کارشناسی هم در سیستم قضایی ما وجود داشت که درد خانواده ها را می فهمید و به مسئولین آموزش می داد که باید رعایت حال خانواده زندانی بشود. آن هم خانواده زندانی سیاسی بی گناه که به دلیل ماه ها دوری و تحمل ظلمی آشکار، آستانه تحملش پایین آمده و لبریز از درد و خشم است. کاش کسی بود به آقایان آموزش می داد که اگر التیام بخش دل های دردمند نیستند، با رفتارشان و نیش کلامشان آتش درون آنان را شعله ور نکنند”.

آنها با بیان اینکه خواهان آزادی عزیزان دربند خود هستند، نوشته اند: “ماه هشتم امسال را روزه سیاسی خواهیم گرفت و در هنگام افطار باز هم برای آزادی زندانیان بی گناهمان و رهایی کشور عزیزمان از فتنه کینه توزان دعا خواهیم کرد”.

خانواده های زندانیان سیاسی با اشاره به دیدار هفته قبل شان با دادستان تهران نوشته اند: “قول رسیدگی داده شده بود به شرط سکوت و حفظ آرامش ما خانواده‌ها. ما بنای سکوت داشتیم و پناه بردن به درگاه خالق احد و واحدمان و التجاء و استعانت به حضرتش. اما زیاده خواهان زورمدار خلوتمان با محبوب را نیز نپسندیدند و با هجومی سبعانه و توهین آمیز به منزل شخصی برگزار کننده مراسم، زن و مرد را دستبند زدند و شبانه همراه بردند با ادعای داشتن حکم دادستان که امروز دروغین بودن این ادعا روشن شد. ما را به دفتر دادستان خواستند و تصور ما این بود که قرار است از همسران، مادران، پدران و فرزندان بازداشت شدگان بی گناه دلجویی شود اما دریغ از یک کلام محبت آمیز و استفاده از واژگان مهرآمیز”.

این خانواده ها سه روز قبل از تجمع دیروز خود خبر داده و هشدار داده بودند که “چنانچه مسئولان، تظاهر به ندیدن و نشنیدن “پیام آنان بکننددر مرحله بعدی دست به “تحصن” خواهند زد.

آنها همچنین تصریح کرده بودند که “چنانچه با تجمع و اعتصاب به نتیجه‌ای نرسند، در مرحله بعدی اعتصاب غذای دسته جمعی ترتیب خواهند داد تا “آنانکه قدرت؛ چشم و گوش شان را بسته است، شاید به خود آیند.”