خانواده دانش پور مقدم در مصاحبه با “روز” گفته اند پس از درخواست عفو، تاکنون هیچ پاسخی به آنها داده نشده و نمیدانند پرونده این پدر و پسر کجا است.همزمان وکیل یوسف ندرخانی در مصاحبه با “روز” اعلام کرد همچنان منتظر پاسخ بیت رهبری به سئوال قاضی پرونده است و نمیداند بیت رهبری پاسخی به استعلام قاضی پرونده داده یا نداده است.
محسن و احمد دانش پور مقدم، از بازداشت شدگان عاشورای 88 هستند که به اعدام محکوم شده اند، یوسف ندرخانی اما مسیحی غیرتثلیثی است که از پاییز 88 به اتهام ارتداد در بازداشت به سر می برد و به اعدام محکوم شده است.
روزهای پایانی سال 90 برخی وب سایت ها در حالی خبر از صدور دستور اجرای حکم اعدام یوسف ندرخانی دادند اما وکیل او با رد این اخبار به “روز” می گوید چنین دستوری تا این لحظه صادر نشده است.
آقای ندرخانی در 19 سالگی به مسیحیت گرویده و دادگاهی در رشت او را به اتهام ارتداد به اعدام محکوم کرده است. این حکم اما به گفته وکیل او از سوی دیوان عالی کشوربه دلیل ناقص بودن تحقیقات، نقض شده و دیوان عالی کشور در رای خود بر تحقیقات بیشتر تاکید و اعلام کرده در صورت اثبات عدم اظهار اسلام، “استتابه” شود.
محمدعلی دادخواه، وکیل آقای ندرخانی توضیح میدهد: دو سال پیش حکم اعدام صادراما در دیوان عالی کشور نقض شد. سال گذشته چند جلسه دادگاه برگزار شد و رئیس دادگاه از آقای ندرخانی درخواست توبه کرد که موکلم نپذیرفت و توبه نکرد. پس از آن قاضی نامه ای به بیت رهبری نوشت و از رهبری در این زمینه استعلام کرد. یعنی در اصل پس از نقض حکم اعدام توسط دیوان عالی کشور تاکنون حکمی صادر نشده است.
او می افزاید: با توجه به دلایلی که ارائه داده بودیم، از جمله بر اساس نظرات تخصصی آیت الله منتظری، آیت الله اردبیلی و آیت الله غروی، که در این زمینه تحقیقات بسیار گسترده و فراوانی دارد،و حتی بر اساس شرع موکل من نباید اعدام شود. خوشبختانه قاضی پرونده از دلایل ما قانع شد اما در نامه ای از بیت رهبری استعلام کرد و ما همچنان منتظر نتیجه این استعلام هستیم و نمیدانیم پاسخ بیت رهبری چیست و آیا اصلا پاسخی داده اند یا هنوز هیچ جوابی نداده اند. در هر صورت فعلا حکم نقض شده و حکم جدیدی صادر نشده و هر حکمی هم صادر شود باز ما می توانیم اعتراض کنیم و پرونده به دیوان عالی کشور برود.
آقای دادخواه پیشتر نیز با رد برخی ادعاها درباره اتهامات موکلش به “روز” گفته بود : تنها اتهامی که متوجه موکل بود ارتداد و بازگشت از دین اسلام بود و من نیز در دادگاه از او در این زمینه دفاع کرده ام و هیچ اتهام دیگری نبوده.
بلاتکلیفی زیر حکم اعدام
محسن و احمد دانش پور مقدم اما با حکم اعدام در بند 350 زندان اوین هستند؛ حکمی که تایید شده و آنها درخواست عفو داده اند. با این حال میثم دانش پور مقدم به “روز” میگوید هنوز هیچ پاسخی به درخواست آنها داده نشده و نمیداند پرونده پدر و برادرش کجاست.
محسن و احمد دانش پور مقدم به همراه مطهره بهرامی ، ریحانه حاج ابراهیم و هادی قائمی روز عاشورای 88 بازداشت شده و به اعدام محکوم شدند. دادگاه تجدید نظر حکم اعدام مطهره بهرامی، ریحانه حاج ابراهیم و هائی قائمی را نقض و آنها را به حبس های طولانی محکوم کرد اما حکم اعدام احمد و محسن دانش پور مقدم تایید شد.
بعد از مدتی دادستان تهران از درخواست عفو توسط این پدر و پسر خبر داد؛درخواست عفوی که تاکنون هیچ پاسخی بدان داده نشده.
میثم دانش پور مقدم، فرزند و برادر محسن و احمد دانش پور مقدم در مصاحبه با “روز” می گوید: پدر و برادرم همچنان حکم اعدام دارند ما درخواست عفو دادیم اما تاکنون هیچ جوابی نداده اند. آنها وکیل نداشتند وقتی هم به وکیل مراجعه کردیم گفتند که دیگر از نظر حقوقی هیچ کاری نمی توان کرد.
او می افزاید: وضعیت پدر و برادرم گنگ و نامعلوم است و ما نمیدانیم پرونده هایشان کجاست اما امیدواریم با درخواست عفو موافقت کنند و آنها به زندگی بازگردند. پدرم 69 سال دارد و به شدت بیمار است نیاز به جراحی دارد اما متاسفانه چنین امکانی نیست و ما به شدت نگران ایم. از طرفی مادرم هم که در بند نسوان اوین است وضعیت خوبی ندارد تاکنون بارها تقاضای مرخصی کرده تا بتوانیم او را مداوا کنیم اما متاسفانه موافقت نمیکنند دلیلش را هم نمیدانیم چیست چون سایر هم بندیهای مادرم به مرخصی می آیند.
آقای دانش پور مقدم سپس می گوید:امیدوارم امسال ، سال آزادی همه زندانیان باشد. تنها پدر و مادر و برادر من که نیستند؛ امیدوارم همه به آغوش خانواده هایشان بازگردند.
یکی از برادران میثم در پایگاه اشرف در عراق به سر می برد و همین نسبت فامیلی مبنای انتساب اتهام محاربه و صدور حکم اعدام برای دیگر اعضای خانواده اش شده است.
او پیشتر به “روز” گفته بود: متاسفانه یکی از برادران من در عراق به سر می برد اما ما هیچ ارتباطی با او نداریم. ما نه تنها علاقه ای به سازمان مجاهدین نداریم بلکه این سازمان را گروهی تروریستی میدانیم. در تمام این سالها تنها ارتباط ما با برادرم سفر مادرم به عراق بود. او به هر حال یک مادر است و برادرم عضو هر گروهی باشد بچه اوست. مادرم در سفری به عراق با برادرم دیدار کرد و بعد به ایران بازگشت. نه موقع بازگشت و نه تا ماهها بعد از آن هم هیچ مشکلی برای مادرم پیش نیامد و حتی سئوالی نیز از او نکردند اما یکباره در روز عاشورا مادر، پدر، برادر، دوست نزدیک پدر و یکی از اقواممان را بازداشت کردند و وقتی من به منزل آمدم تنها با یادداشتی مواجه شدم که روی آن نوشته شده بود از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شده اند. در حالیکه آنها هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشته اند و ندارند.