نوبت به خانواده زندانیان سیاسی رسید

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» احضار، محاکمه و محکومیت

فشار بر اعضای خانواده های زندانیان سیاسی از طریق احضار، محاکمه و صدور حکم برای آنها طی روزها و ماههای گذشته افزایش یافته است.

شهنار سگوند، همسر علی نجاتی طی روزهای گذشته در دادگاه حضور یافت و مورد محاکمه قرار گرفت و مریم النگی، همسر محسن دگمه چی به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.

مصاحبه های آنها با رسانه ها و اطلاع رسانی درباره اعضای زندانی خانواده خود مبنای اتهاماتی چون تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و تشویق اذهان عمومی قرار گرفته است. یکی از نزدیکان خانم النگی در مصاحبه با “روز” میگوید که حکم صادره از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب عینا در دادگاه تجدید نظر تایید شده و خانم النگی می بایست دوران محکومیت اش را در زندانی در تبعید به سر ببرد.

او میگوید که همسر آقای دگمه چی را “روز تشییع جنازه محسن، در بهشت زهرا بازداشت کردند. اورا پس از مصاحبه هایی که با برخی رسانه ها انجام داده بود، احضار و تهدید به بازداشت کرده بودند.همچنین تعهد گرفتنه بودند که نه مراسمی برگزار شود نه مصاحبه ای انجام گیرد. بعد آزادش کردندولی خانواده پس از آن کلا تحت فشار بود. البته پیشتر و زمانی که محسن زندان بود هم مریم را برای تحت فشار قرار دادن او بازداشت کرده بودند.بالاخره هم پرونده را به دادگاه فرستادند و حکم سه سال دادند که اکنون دادگاه تجدید نظر هم تایید کرده است”.

محسن دگمه چی، بازاری سرشناس که به ده سال حبس تعزیری در زندان رجایی شهرمحکوم شده بود فروردین ماه سال ۹۰ در زندان درگذشت. همسر او پیشتر در مصاحبه با “روز” گفته بود: “روز تشییع پیکر همسرم از بهشت زهرا که می آمدم مرا بازداشت کردند و ابتدا تعهد گرفتند که هیچ مراسمی برای ختم برگزار نکنیم. به خانواده هم گفته بودند تااز خانه بیرون نروند و چراغ های آن خانه خاموش نشود مرا آزاد نمیکنند. وقتی آزادم کردند دیگر اجازه نداشتم به خانه برگردم. پیش از آن هم ۱۰ مهرماه ۸۸ بازداشت و بعد از ۷۰ روز یعنی ۲۵ آذر ماه همان سال با قرار وثیقه آزاد شدم. اتهام اقدام علیه امنیت ملی را به من تفهیم کردند. من هیچ فعالیتی نداشتم و در ارتباط با پرونده همسرم مرا بازداشت کرده بودند و میخواستند او را بیشتر تحت فشار قرار دهند.”

علت مرگ آقای دگمه چی سرطان خون اعلام شد. همسرش در این مورد به “روز” گفته بود: “بیماری در شهریور ۸۹ یعنی دقیقا یکسال بعد از بازداشت و در زندان شروع شد. سه ماه در بردن او به پزشک تعلل کردند و رسیدگی نشد وقتی تصمیم به بردن او پیش متخصص گرفتند که دیگر کار از کار گذشته بود. او را به بیمارستان بردند و جراحی شکم انجام دادند. بخشی از لوزالمعده اش را درآوردند و همان موقع تشخیص دادند که سرطان دارد. اما مساله این است که هیچ کسی در این مدت کوتاه جانش را از دست نمیدهد و با دارو و رسیدگی پزشکی، بیماری کنترل می شود اما همسر من از درمان محروم بود و ظرف ۹۵ روز از آغاز بیماری اش جان باخت. می توانست با جریان رسیدگی پزشکی اصلا چنین فاجعه ای رخ ندهد. بارها رفتم و گفتم با هر میزان وثیقه ای که میخواهید فقط چند روز مرخصی بدهید؛ مرخصی روی تخت بیمارستان تا تحت مداوا قرار گیرد و باز او را به زندان ببرید، اما تا این حد را هم موافقت نکردند. خودتان از همین می توانید بفهمید چه اتفاقی افتاده. همسر من تنها ۶ ماه دوره شیمی درمانی داشت، اگر انجام می شد این اتفاق نمی افتاد…”

شهناز سگوند، همسر علی نجاتی از فعالین کارگری زندانی نیز که متهم به تبلیغ علیه نظام از طریق ارتباط و مصاحبه با رادیوهای بیگانه و نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی شده، روز دوشنبه پس از احضار به شعبه ی دوم دادیاریِ دادگاه شوش مورد محاکمه قرار گرفت.

تارنمای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری گزارش داده که تنها جرم او دفاع از همسر کارگرش است.خانم سگوند اکنون با قرار کفالت آزاد است.

علی نجاتی رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه به علت فعالیت سندیکایی از کار اخراج و به یک سال زندان محکوم شده است.

 همین تارنما همزمان از وخامت وضعیت جسمانی یکی دیگر از فعالان کارگری زندانی خبر داده و نوشته است که “علیرضا عسگری، فعال کارگری دربند از بیماری‌های متعددی رنج می‌برد بیماری مزمن و حاد روده، آسیب دیدگی شدید لگن و مهره‌های تحتانی کمر، ناراحتی قلبی که بیشتر اوقات دست چپ او را تحت تاثیر قرار داده و بی‌حس می‌کند، کم خونی شدید که غالباً او را می‌آزارد و حتی ایستادن را برای او سخت می‌کند و بیماری‌های پوستی (قارچ و دمل‌های چرکین زیر پوستی) که خارش بسیار آزاردهنده‌ای دارد، از جمله مشکلاتی است که ضرورت رسیدگی و معالجهجدی و فوری را در مراکز ویژه درمانی می‌طلبد”.

براساس این گزارش کادر پزشکی زندان نیز با توجه به وخامت حال علیرضا عسگری و نبود امکانات لازم جهت معالجه او در زندان، اعزام هر چه سریع‌تر او را به مراکز درمانی جهت انجام معالجه‌های مربوطه و عمل‌های جراحی لازم و ضروری دانسته اند اما تا این لحظه هیچ گونه اقدامی از طرف کارگزاران مربوطه جهت رسیدگی به وضعیت وخیم او صورت نگرفته است.