ثریا سپه پور اولریش
جوزف جوبرت می گوید: “خیال، چشمان روح است”. با این حال این غافلگیر کننده نبود که لرد کوربت، عضو مجلس اعیان انگلستان، روحش کور شده باشد. لرد کوربت، دلش می خواهد که ما باور کنیم که میلیون ها ایرانی بی صبرانه منتظرند که “مجلس در تبعید، شورای ملی مقاومت”، آزادی را به آنها هدیه بدهد. شاید مشکلی که برای نویسنده این مقاله وجود دارد، بی خبری از اعداد و ارقام باشد.
طبق آمارهای معتبر، اعضای این فرقه تروریستی در حدود ده هزار نفر اند که تعداد هوادارانش روز به روز کم تر می شود و این بدون شک به دلیل ایدئولوژی نظامی و شبه فرقه ای است که آنان را می راند. ایرانیان با توجه به اینکه مجاهدین خلق، اسلحه برداشتند و در کنار صدام حسین، به کشورشان حمله کردند، آنان را خائن و قاتل می داند. در زمانی که تونی بلر کاغذ بازی می کرد تاجورج بوش را قادر بسازد که به عراق حمله کند و برای یافتن سلاح های کشتار جمعی صدام حسین که هرگز وجود نداشتنند و جنگ با تروریسم عراق را اشغال کند، تنها گروه تروریستی که در عراق بود، مجاهدین خلق بودند که موقعیت ویژه ای را کسب کردند و خود را اعضای مجلس در تبعید نامیدند که قرار است آزادی را به ایران تقدیم کند، مگر اینکه دست سرنوشت این آزادی را از سوی اتحاد بین بوش و بلر و با ویران کردن ایران، به آنها تقدیم می کرد.
ممکن است فکر کنید که چطور ممکن است یک لرد انگلیسی در دفاع از تروریست ها برخیزد و از همه مهم تر اینکه به مقام رئیس کمیته آزادی ایران در مجلس انگلستان، برسد؟ باور کردن داستان سامری خوب، یک ماجراجویی است. تجربه ثابت کرده است که سیاست خارجی انگلستان در مواجهه مستقیم با منافع ملی ایرانیان است. می دانیم که سوابق مجاهدین خلق، کاملا فاش شده است و توسط سازمان ناظران حقوق بشر و وزارت کشور آمریکا، تائید شده است و این جیزی است که لرد کوربت هم باید در موقع به خطر انداختن مقامش توسط این گروه، به آن توجه کند.
رولاند ریگان، یک بار گفته بود:« سیاست دومین شغل است. من به این نتیجه رسیده ام که این شغل، شباهت زیادی به اولین شغل دارد». این گفته او به طرز شگفت انگیزی، هوشمندانه است. در سال 1995، لرد نولان به این نتیجه تاسف انگیز رسید که سی درصد نمایندگان، در ازای دادن مشاوره در مورد مسائلی که به نقششان در پارلمان مربوط است، پول دریافت می کنند. در آن زمانی که این موضوع را برملا کرد، نمایندگان محافظه کار توسط لابی های تجاری، مورد مشاوره قرار می گرفتند.
آیا این امکان وجود دارد که مجاهدین خلق هم برای تاثیر گذاشتن روی لرد کوربت از لابی استفاده کرده باشند؟ این گروه منفعل نیست. مسلما آنها در کنگره آمریکا دوستانی دارند. آنها حیله گر اند و در هنر اغفال کردن دیگران، ماهر. مجاهدین جان را وادار کرده اند که اقلیت های مذهبی در ایران توسط اعدام می شوند و این چشم انداز شرقی از بربریت مسلمانان است. این اظهارات به نو محافظه کاران که به ترکیب نیروهای نظامی، عقاید و اخلاق اعتقاد دارند، انگیزه کافی برای حمله به ایران را می دهد.با این حال، این موضوع حقیقت ندارد. اقلیت های دینی در ایران خودشان در براه این موضوع حرف زده اند. یوناتان بتکلیا، رهبر آشوریان مسیحی و نماینده مجلس ایران که آمریکایی ها را در تقلیل یافتن جامعه مسیحیان ایران، مقصر می داند می گوید: “مسیحیان و زرتشتیان به دلیل بیکاری و وضعیت دشوار اقتصادی کشور را ترک می کنند که این مشکلات برای همه ایرانیان وجود دارد. آمریکایی ها دائما به هم کیشان ما گرین کارت می دهند. تنها هدف شان تبلیغات برای این ایده است که اقلیت های مذهبی در ایران، تحت فشار قرار دارند”.
چه کسی از این گروه، حمایت می کند و تدارکات لازم را در اختیارشان قرار می دهد؟ هیلبورن، نو محافظه کار سابق که در حال حاضر سردبیر مجله مرکز نیکسون “منافع ملی” است، ادعا می کند که نو محافظه گرایی به پدیده یهودیت احترام می گذارد، اگرچه همه هوادارانش یهودی نیستند. بعلاوه، نومحافظه کاران، چه یهودی و چه غیر یهودی، در یک نکته اشتراک نظر دارند و آن یکی از بزرگترین مقولات یهودیان است: نجات اسرائیل. بیایید امیدوار باشیم که به بخاطر انگلیسی ها و بقیه هم که شده است، لرد کوربت، در آینده، توسط این گروه منفور، دچار اشتباه نشود.
منبع: میدل ایست آنلاین 4 مارس