یکی از خصلت های ما ایرانیان که از اجدادمان به ارث بردیم نمک گیر کردن و یا نمک گیر شدن است؛ بدین معنا که نمک جدا از مصرف غذایی ما ایرانیان کار کردی در روح اجتماعی ما داردوازهمین رو در مهمان نوازی های خود تلاش بسیاری داریم تا طرف مقابل، را نمک گیر خود سازیم؛ بعبارتی ما نمک خوردن و نمک گیر شدن را به تعاملی ارزشی تبدیل کرده ایم و نمک دان شکستن را عملی ضد هنجارمی دانیم. درواقع می توان گفت نمک گیر کردن در فرهنگ ما ایرانی ها همان حکم حق السکوت را دارد که انتظار داریم طرف مقابل در برابر لطف ما تسلیم محض باشد. بر پایه چنین باوری است که در زمان های گذشته خان ها و شاهان از بابت لطفی کهگمان داشتند به رعیت و ملت می کنند، ازمردمان تحت سلطه خود، به اعتبارهمین باوریعنی نمک خوردن و نمک گیر شدن، انتظار فرمانبرداری بدون چون و چرا را داشتند که این خود باعث رواج استبداد و تسلیم پذیری ما ایرانیان در برابر ظلم وظالم شده است.
الغرض نظام جمهوری اسلامی از بدو آغاز زمامداریش بر این کهنه دیار، همواره از همین باور ماجرای نمک گیر کردن نه تنها در مورد مردم تحت سلطه خود سود برده بلکه تعاملات بین المللی خود را بر پایه همین باور بنا نهاده است وازاین روبابذل و بخشش های بی حساب و کتاب، نه تنها به گروه و دسته جات خاص در داخل کشورچون سپاه پاسداران ویا احزابی چون موتلفه، بلکه با کمک های اقتصادی به کشورهایی چون روسیه و چین و حتیبا کمک به دور افتاده ترین کشورهای جهان، برای بقا و پیشبرد اهداف خود بهره هابرده است. اگرچه دربرخی مواقع این روش مرسومه هم، خاصه در تعاملات بین المللی، جواب معکوس داده و کشورهای حمایت شده در بزنگاه های حساس تاریخی، با نمکدان شکستن، از حمایت سرباز زده و شانه خالی کرده اند مانند چین و روسیه درماجرای تحریم ها که در چند نوبت بر خلاف انتظار زمامداران نظام، با جهانیان بر علیه آنها هم صدا و هم رای شدند. اما با این همه نظام کنونی ایران ازرویه و روش نمک گیر کردن دست بر نداشته و کماکان در حال نمک گیر کردن است.
در خبر ها آمده بود که رهبری نظام دردیداربا مسئولان قوه قضائیه در مورد زیر سئوال بردن آمار های مسئولان عالی سه قوه، خاصه قوه قضائیه که مستقیما تحت نظارت حضرت اقا اداره می شود، گله کردهو گفته اند: “هرگونه اقدامی االقای تشکیک برای زیر سؤال بردن فعالیت ها، گزارش ها و آمارهای مسئولان عالی سه قوه به ویژه قوه قضاییه اقدامی نادرست، ضد اعتماد عمومی و خلاف مصالح کشور است.” و این درست همان انتظاری است که خان ها از رعیت خود داشته اند و یا بعبارتی انتظاری که باورمندان به ماجرای نمک گیر کردن، از نمک گیر شده های خود دارند. طرفه آنکه اگرچه بسیاری روی سخن رهبری نظام را در ارتباط با جنگ زرگری داخل نظام میدانند اما واقعیت امر مخاطب این گلایه و شکایت، احاد ملت ناراضی ایران است، زیرا، آنکه امروز، سه قوه تحت نظارت رهبری را در ویترین قضاوت جهانیان قرارداده و افشا کننده آمار و گزارشات غیر واقعی سه قوه حاکم براین آب و خاک است، صرف نظر ازعملکردهای مسئولین نظام، ملت جانبه لب رسیده این کهنه دیاراست که خود را هرگز نمک گیر نظام جمهوری اسلامی نمی داند.
هم قبیله ای می گفت هرگاه با قطار مسافرت می کنم خاصه وقتی به سمت فیروز کوه و ساری میروم هنگام عبور از روی پل ورسک یاد آن حکایت غرور بر انگیز، رضا شاه و مهندس المانی سازنده آن پل می افتم که درروز افتتاح پل ورسک، برای اطمینان از مقاوم بودن پل، مهندس آلمانی و خانواده اش را مجبور به ایستادن در زیر پل می کند تا اگرهنگام عبور قطار، پل، فرو ریخت، مهندس آلمانی و خانواده اش نیز جزاولین کشته شدگان باشند. همین حکایت باعث برانگیختن احترام قلبی من به این دیکتاتور می شود چراکه با همه بد گویی هایی که از او وجود دارد اما با آثاری چون ساختن دانشگاه و راه آهن واساسا تلاشی که در آبادانی کشور داشته و هنوز مورد استفاده ملت قرار دارند، مرا ناگزیر به احترام وا می دارد وبه نوعی خود را نمک گیر خدمات این شاه دیکتاتور می دانم.
بی شک چنین گفته ای بیش از انکه دفاع ازیک دیکتاتورباشد، ارج نهادن بر خدمات زمامداری است که انکارخدمات میهن پرستانه اش جز کور دلی وچشم بستن برواقعیت چیز دیگری نمی تواند باشد. مهمتر از آن، باید در این اندیشه بود که نسل آینده با دیدن کدام یک از مظاهر حکومت اسلامی حاضر، ناگزیر به ادای احترام به زمامداران وقت در نظام جمهوری اسلامی خواهد شد؟ ویا دست کم کدام منشاخیری وجود دارد که حس نمک گیر شدن ازنظام فعلی را، در نسل آینده این آب و خاک القا نماید؟ ایا نظامی که جان مایه رابطه اش با ملت برپایه “النصّربالّرعب” بنانهاده شده است و درسی دو سال گذشته جز کشتارهای بی رحمانه و تاراج ثروت ملی و از بین بردن همه مظاهرایرانی، که چیزی جز یادآوری حمله مغول ها نمی تواند باشد، عملکرد قابل دفاعی ازخود بر جای نهاده است؟ از این رو در پاسخ به نگرانی رهبری نظام که امربه سکوت میدهد و همگان را اززیر سئوال بردن سه قوه تحت اختیارش منع می کند باید گفت حضرت اقا باور کنید ما نمک گیر شما نیستیم ، حتی به اندازه دیکتا توری چون رضا شاه که مظاهر خدمات ان قلدر دست نشانده انگلیس را هنوز از افتخارات کشورمان میدانیم. ما خود را مدیون نظام شما نمی دانیم تا به حرمت نمک خدماتی که هرگزدر طی سی و دوسال در جهت رفاه و آسایش ملت انجام نداده اید، سکوت کنیم و دست ازافشا وزیر سئوال بردن شما و نظام غیراسلامی تان برداریم.