خب ما الآن یک مشکل مهمی داریم : صداقت علی جنتی دارد میکشد ما را. ایشان رفته در تلویزیون نشسته، ازش پرسیدهاند آیا «نهادهای امنیتی چیزی در مورد افراد ممنوع القلم به شما ابلاغ میکنند؟»، گفته: بله!… بله؟؟؟… واقعاً ابلاغ میکنند؟؟؟… جان من؟؟؟… دوربین مخفیه؟؟… به همین راحتی نهادهای امنیتی ابلاغ میکنند تو هم اعلام میکنی؟
خب شکر خدا در این مملکت تمام سازمانها و نهادها و ارگانها، همه مثل قوه قضاییه مستقل هستند. الآن وزارت اطلاعات بیست سی سال است که از دولت مستقل است، نیروی انتظامی، تشکر، تشکر… ببخشید، نیروی انتظامی از وزارت کشور مستقل است، وزارت ارشاد که از همان دوره میرسلیم به بعد کلاً از مخ مستقل است، بعد خب اینها طبق وظیفهی مستقل خود یک کارهایی هم میکنند که ما گاهی تعجب میکنیم. مثلاً وزارت اطلاعات برای خودش اسم چند نفر «ممنوع القلم» را میدهد به وزارت ارشاد، میگوید اگر از این افراد کتابی چاپ بشود خلاصه ممکن است اسید و اینها. تا اینجا چیز عجیبی وجود دارد؟ نه.
مشکل وقتی شروع میشود که علی جنتی برمیدارد بطور مستقل میگوید «سیاست کلی این است که محتوای کتاب بررسی بشود». یعنی ما کاری به اسم افراد نداریم، اگر الآن سلمان رشدی هم یک کتابی بفرستد وزارت ارشاد، ما اول نگاه میکنیم ببینیم چی نوشته بعد به اسمش توجه میکنیم. تا این حد سوییس! بعد همین علی مورد نظر گفته «بسیاری از کتابهایی که در گذشته تنها به دلیل نام مولف یا ناشر رد شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و برخی با اصلاحات و برخی بدون اصلاحات مورد تائید قرار گرفته و اجازه چاپ داده شده است».
مثلاً کتاب «کلنل» محمود دولت آبادی را بدون در نظر گرفتن اسم نویسنده یا ناشر، اول گرفتند خوب خواندند، بعد خواستند یک اصلاحاتی بکنند، دیدند اصلاحات کتاب از خود کتاب طولانیتر میشود. گفتند ولش کن، اصلاحات اگر خوب بود که ملت بعد از خاتمی نمیرفتند به احمدینژاد رأی بدهند. اینطوری میشود که هم حرف معاونت صدور «لیست» وزارت اطلاعات شهید نمیشود، هم وزارت ارشاد بدون در نظر گرفتن اسم افراد کتابها را اصلاحات میکند، نتیجه میشود همان چیزی که باید میشد.
همینطوری میشود که اواخر پارسال وزارت ارشاد و وزارت اطلاعات یک جلسهای گذاشتند، قرار شد این «ممنوع القلم»ها را یک جوری اصلاحات بکنند که همهشان بطور خودجوش بشوند «صریح القلم». البته آدم قیافه این محمود علوی را که یادش میآید با خودش فکر میکند این «هل بوی» اگر در عمرش فقط یک جلد کتاب خوانده بود واقعاً الآن وزیر اطلاعات میشد؟ ولی خب مهم این است که از اول دولت تدبیر و اسید، وزارتخانههای مختلف تا حالا هر وقت با هم دیدار کردهاند، به توافق هم رسیدهاند و نمونهاش اینکه خود علی جنتی گفت وزارت اطلاعات دوباره برداشته یک لیستی داده گفته کتابهای اینها چاپ نشود.
تازه ارشاد و مجلس هم بعله….به سه سوت توافق کردند که سر هشت فیلم را ببرند که کلیشان در زمان دکتر احمدی نژاد ساخته شده بودند.
این وسط ما باخبر شدیم که «محمد سرافراز» هم با حکم مقام معظم رهبری که با رأی غیر مستقیم ما توسط خدا انتخاب میشود، شده رییس سازمان صدا سیما. رفتیم گشتیم ودیدیم این آدم به اندازه دویست تا علی جنتی و محمود علوی سابقه صریح القلم کردن افراد دارد. خدا گواه است این اعترافات تلویزیونی که همین آدم پخش کرد، عمراً اگر اعتراف کننده در حالت عادی میتوانست اینقدر صریح درباره خودش حرف بزند. ایشان اصلاً دو سال قبل از اینکه صدا سیمای ایران شبکه ماهوارهای داشته باشد، «معاون برون مرزی» صدا سیما بوده.
خب از این معاونتها که وزارت اطلاعات گونی گونی دارد، وزارت ارشاد هم که دیگر اسم افراد برایش مهم نیست، مهم این است که صریح باشند یا اگر نبودند با یک اصلاحات مختصری، صریح القلم بشوند. خب چه کاری است؟ شما وزارت ارشاد و وزارت اطلاعات و صدا سیما را یک تیکه بده به همین ممد آقا، شکر خدا «سرافراز» هم که هست، خودش یکجوری در درون و برون مرزها همه چیز را صریح بکند که نادر نکرد!