رهبران ایران از چه می‌ترسند؟

نیما نامداری
نیما نامداری

رهبران جمهوری اسلامی از چه می‌ترسند؟ با ادبیات نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی، اصلی‌ترین تهدیدها ‏علیه جمهوری اسلامی کدام است؟ رهبران ایران معمولا با ادبیاتی فضای پیرامون خود را توصیف می‌کنند که ‏انگار خود را مستقر و با ثبات نمی‌دانند. آنها مدام از تهدید، توطئه، دشمنی و براندازی سخن می‌گویند و ‏نهادهای امنیتی، پلیسی و قضائی هم پیگیرانه به سرکوب مشغولند. مشخص است که رهبران ایران احساس ‏آرامش نمی‌کنند. فارغ از اینکه منشا این حس ناامنی موجود در رهبران ایران را واقع‌بینی سیاسی یا فوبیای ‏روانی آنها بدانیم به عنوان یک کنشگر یا تحلیل‌گر سیاسی ضروری است بفهمیم آنها از چه می‌ترسند.‏

قرارگاه ثارالله یکی از قرارگاه‌های عملیاتی سپاه پاسداران است. وظیفه این قرارگاه، مدیریت امنیت پایتخت و ‏کنترل شهر تهران است. می‌توان گفت فرمانده این قرارگاه، فرماندار نظامی تهران است. در ساختار سپاه این ‏قرارگاه اهمیتی ویژه داشته و مهمترین واحد امنیتی درون سپاه شناخته می‌شود. معمولا فرمانده این قرارگاه ‏یکی از سه مقام ارشد سپاه است. در بخش اعظم دوره خاتمی، سردار جعفری فرمانده فعلی سپاه که در آن ‏زمان فرمانده نیروی زمینی سپاه بود با حفظ سمت، فرماندهی این قرارگاه را هم برعهده داشت. در همین ‏زمان بود که او در نامه‌ای به رهبری و روسای سه قوه، تحصن نمایندگان مجلس ششم را مقدمه کودتا خوانده ‏و درخواست مجوز برخورد رسمی قرارگاه ثارالله با نمایندگان شده بود. ‏

‏ در سال 84 پس از انتقال سردار جعفری به دفتر فرماندهی کل قوا، سردار زاهدی که جایگزین او در ‏فرماندهی نیروی زمینی شده بود باز هم با حفظ سمت، فرماندهی قرارگاه ثارالله را برعهده گرفت. در سال 86 ‏با انتصاب سردار جعفری به فرماندهی سپاه می‌شد حدس زد که اهمیت این قرارگاه افزایش خواهد یافت. چند ‏ماه پیش سردار حجازی قائم‌مقام فرمانده سپاه، باز هم با حفظ سمت به عنوان فرمانده قرارگاه ثارالله منصوب ‏شد. نتیجه این انتصابات روشن است فرمانده پیشین قرارگاه اکنون فرمانده کل سپاه شده و فرمانده فعلی ‏قرارگاه هم قائم مقام فرمانده کل سپاه است. اکنون قرارگاه ثارالله در نوک پیکان سپاه قرار گرفته و ماموریتهای ‏این قرارگاه اصلی‌ترین ماموریتهای سپاه شده است. چون ماموریت اصلی این قرارگاه، مدیریت امنیت شهری ‏است از ارتقا جایگاه آن می‌توان نتیجه گرفت که واهمه رهبران ایران از آنچه درون شهرها می‌گذرد افزایش ‏یافته است. اما شواهد دیگری هم وجود دارد.‏

خبرگزاری فارس که متعلق به سپاه است یک ماه قبل به نقل از سردار حجازی خبر داد که رزمایش عاشقان ‏ولایت، به فرماندهی قرارگاه ثارالله از صبح جمعه 19 مهر در استان تهران آغاز خواهد شد. او این رزمایش ‏را در راستای “ارتقای آمادگی یگان‌ها و تداوم تمرینات نیروها برای مقابله با حوادث طبیعی و غیرمترقبه و ‏بکارگیری نیروهای مردمی و نظامی در اجرای برنامه‌های امدادی و افزایش توانمندیهای دفاعی و نیز ‏برخورد هوشمندانه با هرگونه تهدید علیه شهروندان تهرانی در تهران، کرج، اسلامشهر، شهرری، رباط کریم ‏و ورامین” خواند. مشخص نیست چگونه یک رزمایش می‌تواند هم در امداد و نجات بلایای طبیعی به کار آید، ‏هم توانمندیهای دفاعی قوای مسلح را افزایش دهد و هم تهدید (کدام تهدید؟) علیه شهروندان را خنثی کند.‏

چند روز بعد خبر کوتاهی بدین مضمون از سوی روابط عمومی سپاه در رسانه‌ها منتشر شد:‏‎ ‎‏”رزمایش ‏عاشقان ولایت، با شرکت بخشی از نیروهای سازمان رزم قرارگاه ثارالله، نیروهای سازمانی سپاه‌های ‏محمدرسول الله و سیدالشهدا، گردان های بسیجی عاشورا و الزهرا و همچنین سازمانها و دستگاه‌های مسوول ‏در امر امداد و نجات استان تهران با هماهنگی کامل انجام شد. این رزمایش که بمدت دو روز در شهرهای ‏تهران، کرج، اسلامشهر، رباط کریم، شهرری و ورامین برگزار گردید دقت و سرعت عمل نیروهای عملیاتی ‏در برخورد موفق با حوادث غیرمترقبه و نیز هوشمندی و آمادگی قاطعانه آنان با هرگونه تهدید و توطئه ‏دشمنان، در سطحی بود که هیچگونه نگرانی برای شهروندان عزیز تهرانی در شرایط بروز حادثه باقی ‏نخواهد گذارد”.‏

لشکر محمد رسول‌الله و لشکر سیدالشهدا متشکل از نیروهای کادر و وظیفه سپاه بوده و گردانهای عاشورا و ‏الزهرا شامل نیروهای داوطب مرد و زنی هستند که در قالب بسیج ادارات، دانشگاهها، مدارس، ورزشکاران ‏و… سازماندهی شده‌اند. به نظر می‌رسد هدف از این رزمایش ایجاد هماهنگی میان نیروهای داوطلب و کادر ‏نظامی برای انجام عملیاتهای درون شهری بوده است. ‏

به فاصله یک ماه پس از رزمایش قرارگاه ثارالله، اینک نیروی انتظامی بزرگترین رزمایش درون شهری خود ‏با تمرکز بر شهر تهران را برگزار می‌کند. فرمانده نیروی انتظامی هدف از رزمایش “امنیت و آرامش” را ‏تمرین عملیات‌های احتمالی در آینده دانسته و با اشاره به این که تا پایان سال جاری رزمایش‌های دیگری در ‏مناطق مختلف کشور اجرا خواهد شد هدف از آن را عملیات‌های احتمالی پلیس در رابطه با تروریسم، پدافند ‏غیرعامل، همچنین مقابله با بحران‌های اجتماعی و حوادث طبیعی اعلام کرده است. جالب ایتکه باز هم مقابله ‏با حوادث طبیعی پوششی برای پنهان کردن هدف واقعی رزمایشی مدیریت سرکوب شهری شده است.‏

پدافند غیرعامل نوعی سازماندهی نظامی اما بدون استفاده از جنگ‌افزار برای حفاظت از نقاط کلیدی در مقابل ‏حملات غافلگیرانه به ویژه حملات هوائی و موشکی است. معولا استتار، فریب در مکان‌یابی و لایه‌بندی ‏حفاظت نقاط حساس از اوصل اصلی این نوع پدافند است. پس از حمله آمریکا به افغانستان و ایجاد نگرانی از ‏حمله‌ای مشابه به ایران، کمیته دائمی پدافند غیرعامل تشکیل و سازمانی به همین نام فعال شد. نکته جالب اینکه ‏هفته گذشته داوود احمدی‌نژاد برادر رئیس‌جمهور که سابقه معاونت قرارگاه ثارالله را دارد به عنوان دبیر ‏کمیته دائمی پدافند غیرعامل کشور منصوب شد. در سال 86 بر اساس بند ر تبصره 20 قانون بودجه کشور ‏مبلغ 2874 میلیارد ریال و در سال 87 1700 میلیارد ریال در اختیار این کمیته قرار گرفت که غیر از 5 ‏درصد اعتبارات در اختیار استانداران است که باید صرف این فعالیت شود. ‏

به گفته معاون عملیات فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، در روز اول رزمایش یعنی دوشنبه 20‌آبان، چهار ‏هزار خودرو در بزرگراه آزادگان و نیروهای پلیس به 55 گروه تفکیک و در میادین اصلی شهر مستقر شده‌اند. ‏این رزمایش شش روز به طول خواهد انجامید که سه روز اول بیشتر جنبه نمادین و تبلیغاتی داشته و سه روز ‏آخر یعنی پنجشنبه، ‌جمعه و شنبه بخش عملیاتی رزمایش خواهند بود. نیروهای پیاده پلیس از روز پنج‌شنبه در ‏شهر مستقر شده و در روز جمعه در مقرهای یدکی مستقر خواهند شد. برای هر واحد انتظامی موجود، سه ‏مقر یدکی در مساجد، مدارس و ادارات دولتی در نظر گرفته شده است. هواناجا پشتیبانی هوایی رزمایش را ‏برعهده داشته و اقدامات هلی‌برد با مشارکت نیروهای چترباز در 12 نقطه تهران انجام خواهد شد. ‏

در روز آخر یعنی شنبه، ستاد فرماندهی پلیس ماموریت‌های فرضی را اعلام خواهد کرد و ماموران این ‏سناریوهای پیش‌بینی شده را اجرا خواهند کرد. این سناریوها تا آن روز محرمانه بوده و در همان روز اعلام ‏خواهند شد. فرماندهی این رزمایش با قرارگاه امام رضا و شش قرارگاه تحت پوشش آن بوده و 30 هزار ‏پلیس به همراه پلیس‌یاران با بیش از چهار هزار دستگاه خودرو و موتورسیکلت در این رزمایش شرکت دارند. ‏انتقال نیرو بین شهرها و پایتخت از اهداف اصلی این رزمایش است. نیروهای پلیس استانهای مازندران و ‏اصفهان نیز در این رزمایش مشارکت دارند. از ساکنان تهران خواسته شده در روز پنج شنبه در معابر اصلی ‏شهر با خودروی شخصی تردد نکنند.‏

اینها در حالی است که اخباری در خصوص تغییر ساختار مدیریت امنیت کشور هم شنیده می‌شود. گفته ‏می‌شود کارگروه مشترکی میان دولت و نیروهای مسلح با مسئولیت دبیر شورای عالی امنیت ملی تشکیل شده ‏که احتمالا بالاتر از شورای امنیت کشور به ریاست وزیر کشور و پائین‌تر از شورای عالی امنیت ملی به ‏ریاست احمدی‌نژاد قرار خواهد گرفت. شاید ایجاد این شورا نوعی دور زدن شورای عالی امنیت ملی باشد که ‏فردی نظیر حسن روحانی در آن عضویت دارد. همچنین در حالی که در همه استانها شورای تامین استان با ‏مسئولیت معاون سیاسی و امنیتی استاندار وظیفه ایجاد هماهنگیهای امنیتی را برعهده دارد در استان تهران ‏شورای جدیدی با نام شورای تامین امنیت تشکیل شده که مشخص نیست چه تفاوتی با شورای تامین استان ‏دارد.‏

در “شهر” چه خبر است که در عرض یک ماه هر دو بازوی سرکوب امنیتی نظام، بزرگترین عملیاتهای ‏آزمایشی خود را برگزار می‌کنند؟ چرا قرارگاه ثارالله به محور فرماندهی سپاه بدل شده؟ نباید فراموش کرد که ‏یکی از تبعات اجرای طرح امنیت اجتماعی در دو سال گذشته استقرار دائم نیروهای مسلح به سلاح گرم یگان ‏ویژه پلیس در نقاط اصلی شهرها بوده است. نیروی انتظامی در سالهای اخیر در تمام نواحی انتظامی مدیریت ‏جدیدی با عنوان پلیس امنیت ایجاد کرده که فرمانده آن پس از فرمانده کل ناحیه بر دیگر فرماندهان پلیس ‏‏(راهنمائی و رانندگی، آگاهی، اماکن عمومی، مفاسد اجتماعی و… ) ارشدیت دارد. پلیس امنیت تهران که در ‏میدان سپاه (عشرت‌آباد) مستقر است از مدیریت امنیت مسابقات فوتبال گرفته تا برخورد با جنبش زنان را در ‏آن واحد برعهده دارد.‏

به نظر می‌رسد تحلیل و تلقی رهبران ایران از تهدیدها تغییر کرده و ثقل تهدیدها از بیرون به درون منتقل شده ‏است. اگر روزی نگران تهاجم مستقیم از زمین و دریا بودند اینک نگران شورشهای شهری و حمایت هوائی از ‏آن هستند. شورشهایی که می‌تواند بر دوش وندالیزم (اوباشیگری) یا جنبشهای با قدرت بسیج‌کنندگی سوار شده ‏و آشوب بیافریند. شورشهائی که منشا روشنفکری نداشته و بیش از آنکه حامل مطالبات طبقه متوسط باشند ‏بیانگر خواستهای حاشیه‌نشینان شهرها و فرودستان خواهند بود. بی‌تردید بخشی از این نگرانی ناشی از الگوی ‏تهاجمی است که آمریکا در حمله به افغانستان و عراق تعقیب کرد. در هر دو مورد تهاجم ابتدا با موشک‌پرانی ‏و حملات هوائی آغاز و با دامن زدن به شورشهای مردمی و سوار شدن یک اپوزیسیون از پیش معرفی شده بر ‏موج شورشها گسترش یافت. در افغانستان حمله در همین مرحله به پیروزی رسید اما در عراق تهاجم زمینی ‏هم به عنوان تیرخلاص به کار گرفته شد. ‏

می‌توان این تلقی را غلط دانست و مانند بسیاری از تحلیل‌گران احتمال بروز چنین شرایطی را برای حکومت ‏ایران بعید دانست. اما شواهد فوق و بسیاری از فعالیتها و تصمیمهای به ظاهر کم اهمیتی که در بدنه حکومت ‏گرفته می‌شود نشان می‌دهد فعلا این تحلیل بر ذهن رهبران ایران حاکم است. اگر خود را به جای رهبری ‏ایران فرض کرده و با این نگاه به حکومت و کشور بنگریم آنگاه می‌توان فلسفه بسیاری از اقدامات را دریافت. ‏مثلا در چنین جایگاهی و با چنان تحلیلی می‌توان درک کرد که چرا باید از دولت سراپاسپاهی احمدی‌نژاد ‏حمایت کرد و پوپولیسم و توده‌گرائی او را به توسعه‌گرائی میانه‌روها ترجیح داد. دولتی که با نیمه نظامی-‏امنیتی خود طبقه متوسط شهری را سرکوب می‌کند و با نیمه پوپولیست خود به فرودستان و حاشیه‌نشینان ‏آبستن آشوب رشوه می‌دهد. آنها احساس می‌کنند آنکه در مقدم نیروهای خارجی، گوسفند قربانی خواهد کرد نه ‏طبقه متوسط که فرودستان و حاشیه‌نشینان خواهند بود.‏