صفحه ۲۰ / کتاب هفته – کسری رحیمی: صفحه ۲۰ محملی است تا در آن، اهالی کتاب، خاطره های خود را از کتاب هایی که خوانده اند به همراه حواشی آن مرور کنند. این بحث در سینما بسیار متداول است و مخاطبان حرفه ای سینما، اغلب صحنه های مورد علاقه شان را از فیلم هایی که دیده اند برای هم نقل می کنند. کاری که به عنوان نمونه، کاراکترهای جوان و عشق سینمایِ فیلم “خیالباف ها” ساخته برتولوچی می کنند. عنوان صفحه ۲۰ و این که چرا صفحه بیستم هر کتاب را این جا می آوریم، به خاطر بار معنایی عدد بیست، به معنای عالی و برترین است، و این که مشتی نمونه خروار باشد که در انتها بتوان صفحات بیست کتاب های مختلف را کنار هم گرد آورد که هرکدام تلاشی از حسرت است و تابلویی از ادبیات و فرهنگ و هنر.
صفحه 20 از کتاب “افسانه های هفتاد و دو ملت”:
”… پس از آن که پا گذاشت توی هشت سالگی، یک روز که رفته بود سر چشمه تا کوزه هاشان را آب کند، موقع برگشتن شنید که یکی از زن ها به یک زن دیگر می گوید:
“این دختر کوچولو چه خوشگل شده! برادرهایش هم طفلکی ها همه شان پسرهای خوشگلی بودند. خدا می داند پدر و مادرشان، از این که هر هفت تا را آن طور ناگهان از دست دادند، چقدر عذاب کشیدند!”
دختر کوچولو که این حرف را شنید، سر جایش خشک شد و همان جا زیر یک بوته نشست، دل کوچکش پر از غم و اندوه شد.
بعد از این که مدتی گریه کرد، بلند شد و دوید عقب آن زن، و همین که بهش رسید گفت: “مادر! راست است که من هفت تا برادر داشته ام؟”
زن، اول نمی خواست جواب بدهد، اما دخترک آن قدر اصرار کرد که بالاخره مجبور شد.
و قصه هفت برادران را که روز تولد دخترک، از نفرین پدرشان کلاغ شده بودند، برای او تعریف کرد.
دخترک، همین که قصه را شنید، غصه اش صد چندان شد و با خودش گفت: “ای دل غافل، دیدی؟ حالا می فهمم که چرا پدر و مادرم، همیشه…”
آن وقت بدون این که دیگر چیزی بگوید و در دور و برش به منظره تپه ها و درخت ها نگاه کند، اشک ریزان برگشت به خانه شان، کوزه را گذاشت و دوید پیش مادرش، زار زار گریه کرد و گفت: “مادر! من حالا دیگر می دانم که تو و بابام، چرا همیشه غصه دار هستید. اما غصه من، صد برابر از غصه شما بیشتر است، چون علت این بدبختی فقط قدم شوم من بود. حالا هم وظیفه من است که بروم آن ها را پیدا کنم و به خانه برگردانم… من می روم و تا وقتی که برادرهایم را پیدا نکرده باشم بر نمی گردم.”
مادر بیچاره که هنوز دوری هفت تا پسرش، فراموشش نشده بود، از این که حالا می دید دختر کوچولویش هم می خواهد به دنبال آن ها برود، غمش یکی بود و هزارتا شد…”
افسانه های هفتاد و دو ملت
کتاب افسانه های هفتاد و دو ملت، در مجموعه آثار احمد شاملو نیامده است. این کتاب مقدمه ای دارد به امضای بهروز صاحب اختیاری که جدای از آن که مقدمه ای است عجولانه و نامفهوم، اشارات و کنایاتی نیز به اشخاص مختلف از جمله آیدا شاملو دارد که همین اشارات، سوالات بیشتری را در ذهن خواننده ایجاد می کند. احمد شاملو با همکاری همسر دومش، توسی حائری و “م.ک” که نویسنده مقدمه استدلال می کند که اختصار نام مرتضی کیوان است، افسانه های هفتاد و دو ملت را ترجمه کرده است.
افسانه های هفتاد و دو ملت جزو آثاری است که در مجموعه آثار شاملو کمتر به آن توجه شده و بسیاری از خوانندگان آثار شاملو نیز از چاپ مستقل آن بی خبرند. این کتاب، مجموعه دو دفتر و ده قصه است. قصه ها از زبان فرانسوی ترجمه شده اند و اصل آن ها از افسانه های کشورهای فرانسه، رومانی، سودان، استرالیا و ژاپن است. راویان قصه ها کسانی چون هانری پوررا، ژان بروس هارد، وازیل پیرگوانو و بلز ساندرار هستند.
در ترجمه قصه ها سعی بر آن بوده است تا سادگی ذاتی آن ها حفظ شود و زبان از کمترین پیرایه برخوردار باشد.
هاچین و واچین
امروزه “قصه” برای ما که به شکلی نظام مند به دنبال دسته بندی مفاهیم و داده ها هستیم، یکی از انواع ادبی است، اما در گذشته دور و دراز بشر، این نوع ادبی چیزی بوده است شبیه خون یا هوا. مردم روزگار گذشته با قصه ها و افسانه هاشان زندگی می کردند و در کنار آتش افسانه یا مثلی، گرم می شدند تا ساعتی از زمهریر نابودگی و گذار در امان بمانند. سادگی و بی پیرایگی افسانه ها تا بدان جاست که شنونده یا خواننده امروزی آن ها را بی معنا و در جرگه آثار کم اهمیت تلقی می کند یا در نهایت با نگاهی نوستالژیک قدری به دامنه های دور از دست آن ها نزدیک می شود. اما حقیقت این است که قصه ها و افسانه های ملل مختلف، ماجرای شکل گیری، بالیدن، تعالی و یا شکست اقوام مختلف را روایت می کنند. نگاه کنجکاو اسطوره شناسی در هرکدام از افسانه ها رمزی از تاریخی بر باد رفته یا فرهنگی به فراموشی سپرده شده پیدا می کند که با نگاه عادی و سرسری خوان قابل شناسایی نیست.
قصه گویان دنیای مدرن با به کارگیری پتانسیل ها و استعدادهای درونی این ژانر ادبی، قصه هایی خلق کردند که دنیا را در نوردید و صدای انهدام، عصیان و یا خفقان یک ملت را جاودانه کرد. نمونه شاخص این نوع افسانه ها، قصه های “صمد بهرنگی” است که به سادگی تمام، در اعماق جامعه ایرانی نقب زده و بسیاری از ناگفته ها و مگوها را در قالب قصه و افسانه نوشته است. قصه های صمد بهرنگ، از تمامی عناصر و موتیف های کلاسیک قصه پردازی استفاده می کند و آن جا نیز که می تواند بدعتی در نوشته اش بیاورد، از آن پرهیز می کند تا همچنان به ساحت “قصه” وفادار و به روان جمعی توده نزدیک بماند. “ماهی سیاه کوچولو” و “بی نام” از درخشان ترین قصه های صمد بهرنگی است.
احمد شاملو خود با نوشتن دو شعر بلند و قصه وار “پریا” و “قصه دخترای ننه دریا”، بهترین نمونه های ادبیات فولکلوریک فارسی را خلق کرده است.
احمد شاملو و ما
چنان که گفته اند، احمد شاملو اگر تنها شاعری بزرگ بود، آسان تر می شد درباره کارنامه و شخصیت ادبی اش سخن گفت. اما زندگی پربار او نشان می دهد که ما نه تنها با بامداد شاعر، بلکه با ادیبی تمام عیار، مترجمی توانا و پژوهشگری دقیق رو به رو هستیم. جنبه های گوناگون شخصیت شاملو از او چهره ای پیچیده، دست نیافتنی و رشک برانگیز ساخته است. این جا مروری اجمالی داشته ایم بر برخی آثار شاخص او:
مجموعه “کتاب کوچه” واژه نامه ای است از ضرب المثل ها، تکیه کلام ها، خرافه ها و اصطلاحات زبان عامیانه مردم ایران. از سال ۱۳۶۰ به بعد با همکاری آیدا شاملو تدوین شد و پس از درگذشت شاملو کار بر روی این کتاب توسط آیدا ادامه دارد. چاپ مجلدات این مجموعه هنوز به پایان نرسیده است.
ترجمه شعر جهان با عنوان “همچون کوچه ای بی انتها”: در این مجموعه شعرهایی از “لنگستن هیوز”، “پل الوار”، “ناظم حکمت”، “فدریکو گارسیا لورکا”، “یانیس ریتسوس”، “کامپانلیس”، “مارگات بیکل” و… ترجمه شده است. بسیاری از شاعران این مجموعه اولین بار است که شعرشان به فارسی ترجمه می شود. یکی از درخشان ترین ترجمه های این مجموعه، ترجمه آثار لورکاست، به خصوص “مرثیه ی برای ایگناسیو سانچس مخیاس” که هم زمان با انتشار کتاب، به همراه شعرهای دیگری از لورکا توسط شاملو دکلمه و منتشر شد. صدای گرم و گیرای شاملو در اقبال فوق العاده کار بی تاثیر نبود.
ترجمه سه نمایشنامه از لورکا با عنوان “عروسی خون”، “یرما” و “خانه برنارد آلبا”. این سه گانه در یک دفتر توسط انتشارات چشمه منتشر شده است.
ترجمه “دن آرام” شولوخف
ترجمه مجموعه داستان هایی از نویسندگان جهان چون ”هربرت لوپوریه”، “بئاتریس بک”، “زاهاریا استانکو”، “ریونوسوکه آکوتاگوا” و “ویکتور آلبا” که در یک جلد توسط نشر نگاه منتشر شده است.
شاملو و دیگران
در این ویدئو که مناسبت سالروز تولد احمد شاملو منتشر شده است، شاعران معاصر جهان از او و آثارش سخن گفته اند.