با تغییر آب و هوا و پیدا شدن ظواهر بهار، پس از یک دوره سردی، ایرانیان حال و هوای دیگری پیدا میکنند؛ حال و هوایی که آنها را به سوی برنامههای مشترک و هدفی واحد هدایت میکند. مثلا در ماههای پایانی سال، مردم به دنبال خریدهای نوروزی و خانهتکانی میروند. از آنجایی که این اتفاقات و کارها، رسمی دیرینه میان ایرانیان است، آنها به صورت واحد و مشترک پارهیی از وقت خود را برای آن صرف میکنند که به لحاظ اجتماعی چون موجب شادی، افزایش تعاملات و همبستگی اجتماعی میشود، قابل تحسین است. انجام چنین اموری در آستانه بهار نهتنها میان ایرانیان داخل کشور بلکه میان ایرانیها در آن سوی مرزها نیز رواج و طرفداران زیادی دارد. بنابراین، این اتفاق به نوعی موجب وحدت و نزدیکی ایرانیها به یکدیگر نهتنها در داخل کشور بلکه در آن سوی مرزها نیز میشود. بنابراین با نزدیک شدن به نوروز ما دو نوع مراسم آیینی داریم؛ 1- مراسم آیینی گروهی 2- مراسم آیینی جمعی یا اجتماعی.شکل اول، شامل دید و بازدیدهای عید است که همان روزهای ابتدایی عید انجام میشود. این نوع از مراسم (مراسم آیینی گروهی) موجب تعامل، تواصل و گستردهتر شدن ارتباطات درون خانوادگی یا دوستی میشود. اما شکل دوم (مراسم آیینی جمعی یا اجتماعی) کمی فراتر از شکل اول است. یعنی فراتر از خانواده و دوستان و نوعی از مراسم است که کل شهر، روستا، کشور و در نهایت کل ایرانیان در هر جای دنیا را فرا میگیرد، مثل مراسم چهارشنبهسوری. این مراسم (چهارشنبه سوری) آیینی مثل افروختن آتش را به دنبال دارد که نمادی از ایجاد گرما و انرژی مثبت به زندگی است. این مراسمها برای همه کشورها به لحاظ ایجاد همبستگی اجتماعی بسیار حائز اهمیت و مهم است. مثلا در لندن هم مراسمی تحت عنوان هالووین وجود دارد که مردم برای آن مراسم به دور هم جمع میشوند و جشن و پایکوبی میکنند. همچنین از آنجایی که یکی از محورهای مهم ایجاد همبستگی اجتماعی ایجاد شادی است، مسوولان در کشورها، سعی در برگزاری این مراسم به صورت هر چه شادتر دارند.
اما در ایران ما دو نوع از مراسم آیین جمعی یا اجتماعی داریم؛ اول مراسم آیینی مذهبی مانند محرم و برگزاری مراسم عاشورا، دوم هم مراسمهایی مانند چهارشنبهسوری است. در مراسم مذهبی مانند محرم، اساسا شهر یکپارچه شود که این مساله خودش موجب تحکیم همبستگی اجتماعی است و باید تقویت میشود.
معمولا در مراسمهای اینچنینی چه عزاداری و چه شادی انگیزههای جمعی تقویت میشود. در مراسم چهارشنبهسوری هم دیدهایم که در کنار شادی مردم به دلیل برخی بیملاحظگیها و افراطها مشکلاتی به وجود میآید. در ایران پس از انقلاب، با توجه به جهتگیری انقلاب، مراسم جمعی مذهبی بیشتر پذیرفته و تا حدودی هم نسبت به مراسم جمعی شاد کمتر توجه شده یا بعضا مورد غفلت قرار گرفت.
از این رو، به دلیل انکار یا توجه کم به این مراسم، شاهد نوعی رفتار بودیم که آسیبهای این آیین را افزایش داد. حتی در 10 سال گذشته، شاهد بودیم که این مراسم به نوعی نگرانی عمومی تبدیل شده بود تا آنجا که شهر به حالت نیمهتعطیل درمیآمد. اما وقتی از سوی مسوولان این مراسم تا حدودی مورد پذیرش قرار گرفت، از شدت و ابعاد آسیب آن هم کاسته شد.
از نظر جامعهشناسان وقتی رسم یا مراسمی مورد تردید یا انکار قرار میگیرد، جامعه نسبت به آن عکسالعمل آسیبزا نشان میدهد و وقتی آن مراسم مورد پذیرش قرار میگیرد، از عکسالعملهای آسیبزا کاسته میشود. بنابراین اگر بپذیریم که جامعه و مردم نیاز به تخلیه انرژی مثبت خود از طریق شادی دارند، از آسیبهای مراسمهای مختلف در جامعه میکاهیم و باید بپذیریم که ما برای بقای جامعه به این مراسم نیاز داریم.
این همان نکتهیی است که پیشینیان ما، بر اساس آن، این مراسم را بنا کردند. متاسفانه خیلی مسائل از حافظه تاریخی پاک شده است و ما نباید بگذاریم که حافظه تاریخی ما این مراسم را از یاد ببرد که اگر چنین اتفاقی بیفتد، نامبارک است.
بنابراین از آنجایی که مراسم اینچنینی موجب تقویت روابط و همبستگی اجتماعی میشود، باید در کنار دیگر مراسم آنها را پاس داشت. حتی مسوولان نیز باید در جهت تقویت این مراسم با حضور در مراسمهای اینچنینی و بحث و گفتوگو پیرامون آنها حرکت کنند. بد نیست که برای این مراسمها حتی بودجهیی در نظر گرفته شود. چون به اعتقاد ما، هر آنچه موجب تقویت روابط و همبستگی اجتماعی میشود، باید مورد توجه قرار گیرد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران، جامعهشناس
منبع: اعتماد