دلفین مینویی
در حال حاضر، مسایل در رأس حکومت ایران به خوبی پیش نمی روند. دیدار ولادیمیر پوتین از تهران، به هدف خارج کردن پرونده هسته ای ایران از بن بست نیز، تنها باعث شد تنش های بین دو فراکسیون از جناح محافظه کار برای ادامه یا توقف غنی سازی تشدید گردد: تندروها گرد رییس جمهور احمدی نژاد جمع شده اند و عملگرایان گرد علی لاریجانی، مذاکره کننده سابق پرونده هسته ای که خواستار مصالحه با غرب بود.
ظاهراً این دو شخصیت ویژگی های مشترک بسیاری دارند: فعالیت در سپاه پاسداران در گذشته و مبارزه با تعلیق فعالیت های هسته ای. علی لاریجانی 49 ساله، سه سال پیش در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی با زیر سؤال بردن تیم مذاکراتی ایران خود را مطرح کرد. او مذاکره کنندگان را به سازش پذیری متهم نمود و اظهار داشت که آنها می خواهند “مروارید” هسته ای را با ”شکلات” اروپایی [همکاری های اقتصادی، سیاسی و صلح آمیز اتمی] معاوضه کنند.
رضا تقی زاده، استاد دانشگاه گلاسکو و کارشناس امور ایران، در این خصوص می گوید: “ولی او از دو سال پیش، یعنی از زمان انتصاب به ریاست شورای عالی امنیت ملی، از خود چهره ای سازش پذیر برجای گذاشته است.”
وی در ادامه می افزاید: “او در خلال دیدارهایش با خاویر سولانا، رییس دیپلماسی اروپا، و محمد البرادعی، رییس آژانس اتمی، نشان داد که آماده برای مذاکره و گفتمان است.” ولی احمدی نژاد با اظهارات تحریک کننده خود پیرامون مسأله هسته ای، مانند ”پرونده بسته شده” و “قطار بدون ترمز”، گویی مسؤولیت خراب کردن مذاکرات را برعهده دارد. تقی زاده همچنین می گوید: ”احمدی نژاد متقاعد شده که فرو رفتن سربازان امریکایی در باتلاق عراق او را از حمله امریکا مصون خواهد داشت.“
در اصل، قدرت رییس جمهور ایران از چارچوب مسؤولیت هایش گذشته است. او زمانی که مجتبی [ثمره] هاشمی، نماینده خود را برای مذاکره پیرامون پرونده هسته ای به فرانسه اعزام کرد [ماه ژوئیه]، به اختیارات و وظایف علی لاریجانی، به عنوان مذاکره کننده اصلی، تعدی نمود. در زمان دیدار پوتین نیز مخالفت احمدی نژاد با گفته علی لاریجانی مبنی بر “ارائه یک پیشنهاد خاص از سوی رییس جمهور روسیه” نشان از آخرین مانع تحمیل شده به علی لاریجانی بود. دلیل احمدی نژاد برای دادن منصب لاریجانی به یکی از نزدیکان خود، سعید جلیلی، این بوده است که دست خود را در کلیدی ترین پرونده امروز ایران باز گذارد.
قدرتمندتر از رهبر؟
جلیلی 42 ساله، معاون سابق وزارت امور خارجه، به داشتن مواضع قاطع در فعالیت های غنی سازی شهرت دارد. او چندین بار به رسانه های ایرانی اظهار داشته که “این موضوع قابل مذاکره نیست”. تقی زاده در این رابطه می گوید: “احمدی نژاد با در دست گرفتن کنترل همه جانبه پرونده هسته ای در کنار دیگر مسایل کلیدی، مانند امور خارجه و نفت، قصد دارد خود را به عنوان قدرتمندترین رییس جمهور تاریخ جمهوری اسلامی مطرح نماید.” تا جایی که حتی می خواهد به طور غیرمستقیم علی خامنه ای، آخرین تصمیم گیرنده مسایل نظام را به چالش بطلبد. این استاد و کارشناس امور ایران همچنین می افزاید: “در چنین شرایطی، ممکن است رهبر صرفاً به یک مهره نمادین تبدیل شود تا یک شخصیت تصمیم گیرنده.“
با این حال، پیچیدگی و عدم شفافیت در ساختار نظام جمهوری اسلامی پیش بینی رویدادهای آتی را بسیار سخت کرده. شایعاتی در خصوص کناره گیری منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران، شنیده شد، ولی این مسأله تاکنون تنها به پیچیده تر شدن موضوع انجامیده است. ازطرف دیگر، به نظر می رسد که علی خامنه ای، در برابر فشارهای بین المللی، تصمیم دارد همچنان زمام امور را در دست داشته باشد و حاکمیت خود را حفظ کند. او نمی خواهد که تصویر یک نظام سیاسی تضعیف شده در اذهان داخلی و بین المللی شکل گیرد. دلیل حمایت لاریجانی از سعید جلیلی و همراهی کردن او در رم نیز از همین نیت رهبر سرچشمه می گرفت.
سعید لیلاز، کارشناس و تحلیلگر، می گوید: “ولی ایجاد پیچیدگی در این مسأله را همچنین می توان یکی از تاکتیک های جدید حکومت به حساب آورد.” او در ادامه می افزاید: “اطرافیان رهبر به تدریج دارند تهدیدهای غرب را جدی می گیرند. تغییر تیم مذاکره کننده می تواند به هدف منحرف کردن مخاطبان غربی و استفاده بیشتر از زمان انجام شده باشد.“
منبع: فیگارو، 25 نوامبر 2007
مترجم: علی جواهری