نگاه ♦ سینمای ایران

نویسنده
پرستو سپهری

ekhrajiha2_1.jpg

‎ ‎پارو کردن پول با فرهنگ لومپنی…‏‎ ‎

اخراجی های 2 در ادامه نسخه اولیه خود پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران شد.فیلمی که با استفاده از فرهنگ ‏لومپنی، سیل مخاطبان را به سالن های سینمای ایران کشانیده و این روزهادرصدرجدول فروش سینمای ایران قرار ‏دارد.‏
‏” هنر روز” این پدید ه را از نگاه نویسندگان خود و دیگر منتقدان سینمائی، ‏

ekhrajiha2_2.jpg

‎ ‎پیام رهنما: شوخی های تکراری‎ ‎

کارگردان دراین اثر با گروه محوری داستان فیلم راهکارهای بی شماری را برای تماشاگران خودارائه می دهد تا ‏مخاطبان عمومی را با خود همراه سازد.استفاده از اقشار مختلف جامعه وعلی الخصوص طبقه متوسط و فقیر ادبیات ‏وزبان فیلم را برای اغلب تماشاگران قابل هضم و راحت ترمی نماید.رویارویی اغلب کاراکترهای فیلم درموقعیت های ‏متفاوت باعث به وجودآمدن تضادهای رفتاری وکلامی می شود و این همان دست مایه نهایی ده نمکی به عنوان ‏کارگردان اخراجی های دو است. حضور شخصیت ها که می توانست نگاه مخاطب را از سطح و حضور فیزیکی ‏کاراکتر به لایه های درونی ترارجاع دهد، در حد یک تیپ نگه می دارد.‏

‏ رد و بدل شدن اصطلاحات اقشار پائینی درفیلم بن مایه کمدی ساخته شده توسط زنجیر بدست سابق است که به یمن ‏دولت امام زمانی جایگزین ابراهیم حاتمی کیا ورسول ملاقلی پور شده است.‏

ekhrajiha2_3.jpg

تکرار بر مسیر چنین شوخی هایی که حتی بکر هم نیستند به قدری همه چیز را تحت تأثیر قرار می دهد که مثلاً در ‏کاراکترهای فرعی که در جبهه هم طراحی شده اند، شاهد تکرار همین شوخی هاهستیم.اخراجیها درقیاس با فیلم های ‏جنگی تولید شده در ایران دارای داستان و ساختاری است که برای عمده مخاطبان خود باورپذیر نیست.این جریان ‏درست از لحظه ای اتفاق می افتد که دومسیروماجرای درون هواپیما و اردوگاه اسراء به صورت موازی و همزمان ‏پیش می روند.غیرطبیعی بودن این وقایع در لحظه برخورد این دوگروه با یکدیگر شکوفا می شود.یعنی زمانی که ‏مسافرین هواپیمای ربوده شده در داخل اردوگاه اسرای ایرانی دیده می شوند و با آنها ارتباط برقرار می کنند.‏

فیلم “اخراجی ها” علاوه بر تم ذکرشده یک مفهوم زیرساختی مهم را هم یدک می کشد. رسیدن از یک معشوق مادی به ‏عشقی معنوی که تحول نهایی را واجد ابعادی خاص می کند. طبعاً در امتداد هم قرار دادن این دو تم و پیوند آنها می ‏توانست منجر به اثری کامل و همه جانبه شود. اما چگونه است که “اخراجی ها” بیش از هر چیز یک اثر مفرح با نیم ‏نگاهی به واقعیت های جدید از دفاع مقدس تلقی می شود بیش از آنکه بتوان رد پای تغییر و تحول چندجانبه را در آن ‏برجسته نمود؟

ekhrajiha2_4.jpg

‎ ‎مسعود فراستی: در باره اسارت‏‎ ‎

مسعود فراستی تنها منتقدی است که صراحتاً اخراجی‌ها را اثری قابل قبول می‌داند: «”اخراجی‌ها2” قدمی به جلو است ‏و به نظرم بعد از “عیار14” بهترینِ‎ ‎جشنواره امسال. فیلمی کمدی- سیاسی و جنگی؛ ‌که ما را می‌خنداند و سریعاً جدی ‏می‌شود‎ ‎و باز طنز و باز جدی و این اصلاً کار کمی نیست. صحنه اول جنگ قبل از عنوان‌بندی را‏‎ ‎در هیچ فیلم جنگی ‏دیگر ندیده‌ایم. بازی‌ها غالباً خوب‌اند و کارگردان توانسته خیل‎ ‎عظیم بازیگران را خوب هدایت کند و کنترل؛ که کار ‏بسیار سختی است‏‎.‎

تیپ‌های این کمدی انتقادی خوب از کار درآمده‌اند. دکوپا‍‍‍‍ژ فیلم‎ ‎درست است و فیلمبرداری بسیار خوب. زاویه‌ها، اندازه ‏قاب‌ها، حرکت‌های دوربین، رنگ و‎ ‎نور کار شده‌است و پخته. تدوین و موسیقی خوب‌اند. ضعف‌های طبیعی فیلم دوم را ‏دارد‎ ‎اما بسیار جلوتر از مدعیان‎.‎

‎”‎اخراجی‌ها 2” درباره اسارت است نه شهادت. درباره وحدت ملی است و‏‎ ‎سرود آخرش نیز مؤثر و بجا‎.‎
مهم‌تر از همه “اخراجی‌های2” مثل “اخراجی‌ها” فیلم مخاطب عام است؛ تنها فیلم‎ ‎مخاطب عام این جشنواره و همین ‏است که دوستان را خوش نمی‌آید و حسودی می‌کنند و سعی‎ ‎در اخراجش کرده‌اند و خواهند کرد. سیاسی بودنش هم مزید ‏علت است و جشنواره‌بازان‎ ‎برمی‌آشوبند، چرا که آن‌ها دنبال زندگی‌اند؛ دنبال نان و کاسبی، نه دنبال خطر. خزعبلاتی ‏چون “شبانه‌روز”، “می‌زاک”، “همه خوابند” را ترجیح می‌دهند؛ خنثی بودن را‏‎ ‎تبلیغ می‌کنند و سترونی را.»‏

‎ ‎خسرو نقیبی: سطحی…‏‎ ‎

دیدگاه خسرو نقیبی در مورد فیلم “اخراجی‌ها 2” در مقابل دیدگاه مسعود فراستی قرار دارد و این فیلم را فیلمی سطحی ‏و بی‌ارزش می‌داند. او فروش میلیاردی “اخراجی‌ها2” را اینگونه ارزیابی می‌کند: «این میزان فروش محصول شرایط ‏اجتماعی ـ سیاسی و سینمایی ماست که آشفته و ملغمه است و می‌تواند در یک جشنواره، دو خروجی مانند “اخراجی‌ها” ‏و “درباره‌ی الی…” در کنار هم داشته‌باشد که اگر فیلم “درباره‌ی الی…” نیز اکران شود احتمال می‌رود در گیشه موفق ‏باشد. اما یکی کلاس درس سینما است و دیگری محصولی مبتذل. احساس می‌کنم در این ملغمه‌ای که در فضای اجتماعی ‏ـ سیاسی هست مردم سلیقه‌ی واحدی ندارند و نمی‌توانی بگویی چه فیلمی می‌فروشد. یعنی مردم می‌توانند هم فیلم ‏‏”اخراجی‌ها” را دوست داشته‌باشند و هم “درباره‌ی الی…” و این حاصل نوعی بی‌سلیقگی است. به طور کلی طبقه‌ی ‏متوسط و پایین جامعه‌ی ما ابتذال را دوست دارد و این همان سلیقه ایست که فیلم‌فارسی‌ها را می‌پذیرفت و پرفروششان ‏می‌کرد. به نظرم آن زحماتی که جهت ارتقای سلیقه‌ی مردم در دهه‌های 60 و 70 کشیده شد، در این چند سال کاملاً از ‏بین رفته‌است.»‏

‏”اخراجی‌ها2” فیلمی شعاری است و آنچه بیش از همه در خصوص دلایل استقبال مردم از آن مطرح می‌شود ‏شوخی‌های متعدد و سطحی آن و عبور از خط قرمزها است. ضمن اینکه احساسات در این فیلم با لودگی در می‌آمیزد و ‏به سادگی به تصویر کشیده می‌شود. ستارگان سینما هر کدام به نوعی سعی می‌کنند مردم را بخندانند و در این مسیر از ‏رقصیدن هم ابایی ندارند.‏

این فیلم به غیر از چند بازیگر جدید هیچ چیز تازه‌ای برای مخاطبانش ندارد اما ابراهیم حاتمی‌کیا پس از تماشای ‏‏”اخراجی‌ها2” اعلام کرد: «تماشاگران بسیاری برای دیدن فیلم سینمایی “اخراجی‌ها2” به سینما آمده‌اند که نفسشان به ‏انسان انرژی می‌دهد و از این لحاظ به مسعود ده‌نمکی غبطه می‌خورم.»‏

ekhrajiha2_6.jpg

‎ ‎سعید مروتی: لودگی‎ ‎

سعید مروتی که بر سطحی بودن فیلم “اخراجی‌ها” تأکید کرده و شوخی‌های این فیلم را “سبک و جلف” می‌داند، در ‏مطلبی تحت عنوان «فتح گیشه با شوخی‌های سخیف» با اشاره به سخن ابراهیم حاتمی‌کیا بر بی‌اهمیت بودن نحوه‌ی ‏جذب مخاطب در سینما از سوی سازندگان فیلم‌ها و مسئولان سینمایی کشور نوشته‌است: «جذب مخاطب چقدر اهمیت ‏دارد؟ وقتی ابراهیم حاتمی‌کیا با دیدن انبوه تماشاگرانی که به تماشای “اخراجی‌ها2” شتافته‌اند می‌گوید به مسعود ده‌نمکی ‏غبطه می‌خورد، جدی‌تر می‌شود به این سؤال فکر کرد. ظاهراً میزان اهمیت جذب مخاطب در سینمایی که سال‌هاست ‏تماشاگر با اغلب محصولاتش قهر کرده، آن‌قدر اهمیت دارد که دیگر زیاد مهم نیست از چه راهی و به چه روشی ‏تماشاگر به تماشای فیلم‌ها ترغیب می‌شود. این اهمیت ندادن را هم می‌شود در فیلم‌های پرمخاطب این سال‌ها مشاهده کرد ‏و هم در شیوه برخورد مسئولان سینمایی. در چند سال اخیر، سطحی‌ترین کمدی‌ها با سبک‌ترین و جلف‌ترین شوخی‌های ‏ممکن روی پرده آمدند و پرفروش شدند و جالب اینکه مدیران بلندپایه سینمایی هم یا چشم به چنین فیلم‌هایی می‌بندند و یا ‏حتی تاییدشان می‌کنند. زیر استاندارد بودن اغلب فیلم‌های پرفروش ایرانی، این سؤال را به ذهن می‌آورد که “آیا ‏تماشاگر ایرانی خواهان سینمایی سهل‌انگار، سطحی و سرشار از لودگی است؟”‏

اگر چنین است پس چرا در سال‌های نه‌چندان دور، فیلم‌‌هایی مثل “آژانس شیشه‌ای”، “میم مثل مادر”، “کافه ستاره” و… ‏پرفروش شدند؟ چه روندی طی شد که سینمای کمدی ایران که در حال حاضر پرچمدار ابتذال در سینماست از ‏‏”اجاره‌نشین‌ها” و “لیلی با من است” به “چارچنگولی” و “اخراجی‌ها” رسید؟ چگونه شوخی‌های چاله‌میدانی پرده سینما ‏را به اشغال خود درآوردند؟ آیا نمی‌توان تماشاگر را با رعایت استانداردها جذب کرد؟ آیا خنداندن تماشاگر با شوخی‌های ‏سخیف جایی برای غبطه خوردن باقی می‌گذارد؟
سینمای ایران برای جذب تماشاگر بهای سنگینی را می‌پردازد‎.‎‏»‏

‎ ‎نعمیه دوستدار: قمه کشان‏‎ ‎

نعیمه دوستدار نیز در وبلاگ شخصی‌اش در مطلبی تحت عنوان “تحول در قمه‌کشی” بخشی از مصاحبه‌ی ده‌نمکی با ‏روزنامه‌ی اعتماد ملی (17 فروردین 88) را آورده است که طی آن ده‌نمکی عنوان کرده: «…اما نهایتاً می بینیم مجید ‏سوزوکی که ابتدای فیلم برای دفاع از ناموس خودش در خیابان زنجیر می کشد، آخر فیلم برای دفاع از ناموس جمع قمه ‏می کشد‏‎. ‎این برای من معنی تحول بود نه بلند شدن ریش و بستن دکمه یقه.»‏

این روزنامه‌نگار در ادامه می‌نویسد: «اصلاً جای تعجب ندارد که “اخراجی‌ها2” سه میلیارد تومان بفروشد و مردم تا ‏صبح برای دیدنش صف بکشند. مسعود ده‌نمکی مردم را خوب شناخته است. مردمی که از طنز جز لودگی چیزی نمی ‏فهمند، کارگردانشان هم باید آدمی باشد که مفهوم تحول در نظرش این است. اما نکته‌ی دیگر اینجاست که روزنامه‌های ‏به اصطلاح اصلاح‌طلب به جای اینکه درباره فیلم ده‌نمکی صحبت کنند، درباره ی خود ده‌نمکی حرف می‌زنند و در این ‏میان به جای این که ضعف‌های واقعی کارش به رخ کشیده شود، تنها جنبه‌های به ظاهر اسرارآمیز شخصیت او کاویده ‏می‌شود که اتفاقاً خیلی هم پیچیده و اسرارآمیز نیست و ثابت می‌کند که ده نمکی امسال همان ده نمکی ۱۰ سال پیش ‏است!»‏