تهران؛ حملات دیپلماتیک ریاض

حسین علیزاده
حسین علیزاده

کم نیستند قطعنامه های رنگارنگی که تاکنون توسط نهادهای بین المللی علیه ایران تصویب شده اند ولی تصویب قطعنامه ای به پیشنهاد عربستان در انتقاد از اقدامات “غیرسازنده و نابجا”ی جمهوری اسلامی در بحران سوریه، با نام بردن از مداخله سپاه قدس، حزب الله لبنان، عصائب اهل الحق و  لشگر ابوالفضل العباس، جداً “نوبر بهار” است.

قطعنامه عربستان در محکومیت دخالت ایران در سوریه در حالی در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل از تصویب گذشت که این قطعنامه از نظر تعداد آرای بالای موافقان نیز قابل تأمل است. این قطعنامه با ۱۱۵ رای موافق و تنها ۱۵ رای مخالف نشان بارزی از مانور فعال “دیپلماسی سازمانی ” عربستان  نه تنها در این قطعنامه، بلکه طی سال های جاری است.

به کار بستن مانور دیپلماسی سازمانی توسط عربستان  علیه سوریه (متحد تهران) در سال های پیش موجب شده بود که با حضور رِییس دولت وقت ایران ( احمدی نژاد)، عضویت سوریه در سازمان همکاری اسلامی تعلیق شود. پیش از آن نیز عربستان موجبات تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب را فراهم آورده بود. اینک عربستان با به کار گرفتن ابزار حقوق بشر در سازمان ملل،  قطعنامه ای را با آراء بالا از تصویب گذرانده که نه تنها محکومیت سوریه را در بر دارد بلکه مداخله سپاه قدس و گروه های وابسته به آن (حزب الله لبنان، عصائب اهل الحق و  لشگر ابوالفضل العباس) را نیز محکوم کرده است.

 

پیروزی واقعی عربستان

ابعاد فاجعه دیپلماتیکی که برای جمهوری اسلامی رقم خورده منحصر در محکوم شدن دولت اسد، سپاه قدس و گروه های وابسته به آن با آراء بالا نیست.

موفقیت واقعی ریاض از هنگامی شکل گرفت که کشوری با کارنامه حقوق بشری عربستان توانست برای اولین بار ریاست گروه مشورتی شورای حقوق بشر سازمان ملل را نصیب خود کند.

ریاض در حالی خود را نامزد چنین مقامی کرد که سال قبل، پس از کسب کرسی عضویت غیر دایم شورای امنیت ( که موقعیتی ممتاز برای هر کشوری است) از قبول آن خودداری کرده بود. چنین اقدامی در طول عمر سازمان ملل سابقه نداشت. پیامی که عربستان پس از انصراف از قبول کرسی شورای امنیت صادر کرد ضربه ای تکان دهنده برای جهانیان بود. عربستان اعلام کرد به دلیل ناکامی شورای امنیت در فیصله دادن به بحران سوریه از قبول کرسی شورایی که فاقد توان تاثیرگذاری است، انصراف می دهد.

انصراف عربستان از قبول چنان کرسی مهمی از یک سو و تلاش برای به دست آوردن ریاست مشورتی شورای حقوق بشر سازمان ملل از سوی دیگر موجب شد  نه تنها اینک ریاض موجبات تصویب قطعنامه ای علیه دمشق و تهران را فراهم آورد بلکه مانع تصویب هرگونه قطعنامه ای علیه مداخله نظامی خود در یمن شود؛ اقدامی که که دکتر عبدالکریم لاهیجی (رییس فدراسیون نهادهای حقوق بشر) آن را “پیروزی واقعی عربستان” نام نهاده است.

 شرح ماجرا از این قرار است که به موازات طرح پیش نویس محکومیت دولت اسد به پیشنهاد عربستان، دولت هلند هم پیش نویس قطعنامه ای را در شورای حقوق بشر سازمان ملل پیشنهاد داده بود که مداخله عربستان در یمن را محکوم می کرد.

جالب است بدانیم عربستان  توانست پیش نویش قطعنامه هلند را از دستور کار شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج نماید و بعد از فراغت از اینکه مداخله نظامی اش در یمن هیچ محکومیتی دریافت نخواهد کرد، مقدمات تصویب قطعنامه علیه اسد و مداخله ایران را با آراء بالا به تصویب برساند.

معافیت عربستان از پاسخگویی در برابر اقداماتش در یمن تا آنجا موجبات نگرانی فردی همچون دکتر لاهیجی را فراهم آورده که نوشته: “سعودی‌ها حالا می‌دانند که می‌توانند برای معافیت خود از مجازات بر نهادهای سازمان ملل اعمال نفوذ کنند و درنهایت نظامِ بین‌المللی حقوق بشر را تضعیف نمایند.”

 

دو قطعنامه علیه ایران در یک روز

دیگر ابعاد فاجعه دیپلماتیکی که برای جمهوری اسلامی رقم خورده این است که به یاد داشته باشیم قطعنامه ای که عربستان در محکومیت دمشق و تهران پیشنهاد داده بود، در روزی به تصویب رسید که همزمان قطعنامه پیشنهادی کانادا در محکومیت نقض حقوق بشر درایران، به روال سال های گذشته نیز از تصویب کمیته سوم مجمع عمومی گذشت.

 به این ترتیب جمهوری اسلامی در یک روز دو لطمه حیثیتی در عرصه بین الملل دید: یکی از کانادا و دیگری از عربستان. شگفت اینکه قطعنامه کانادا با ۷۶ رای موافق و قطعنامه عربستان با ۱۱۵رأی مثبت از تصویب گذشت که این خود پیروزی چشمگیری برای ریاض است.

 

تهران دست بسته در دیپلماسی سازمانی

جمهوری اسلامی در حالی در بحران سوریه خود را حامی دولت مشروع اسد می داند که ریاست جنبش عدم تعهد را در دست دارد. جمهوری اسلامی در حالی متحمل خسارت های جانی و مالی و اینک خسارت حیثیتی حقوق بشری در بحران سوریه می شود که اگر مدعایی قابل قبول در دست داشت لااقل از ریاست خود در جنبش تعهد استفاده می کرد و قطعنامه ای به نفع خود و دولت اسد در جنبش می گذراند.

اینک در حالی که شاهد آن همه دیپلماسی سازمانی عربستان تا سطح سازمان ملل هستیم، حتی اندک تحرکی در سطح جنبش عدم تعهد از سوی جمهوری اسلامی نمی بینیم. این چیزی نیست جز اینکه جمهوری اسلامی در به کار بستن دیپلماسی سازمانی قافیه را “باخته” است.

 

ابعاد قافیه باختن

به شرح آنچه که گفته شد ذیلا ابعاد قافیه باختن جمهوری اسلامی را در روابط خود با عربستان مرور می کنیم:

یکم: جمهوری اسلامی در یک روز دو قطعنامه محکومیت دریافت کرده است: یکی در نقض حقوق بشر در ایران و دیگری مداخله در سوریه با نام بردن از سپاه قدس و گروه های وابسته به آن.

دوم: بانی یکی از دو قطعنامه، عربستان (رقیب منطقه ای ایران) است که خود پرونده تیره ای در نقض حقوق بشر دارد. اما با وجود این پرونده تیره، ریاض دو موفقیت چشمگیر را نصیب خود کرد: یکی خارج کردن پیش نویس قطعنامه هلند در محکومیت مداخله ریاض در یمن و دیگری موفقیت در به تصویب رساندن قطعنامه محکومیت مداخله تهران در سوریه.

سوم: یکی از ابعاد موفقیت عربستان در تصویب قطعنامه محکومیت مداخله تهران در سوریه، آراء زیاد موافقان بود که با ۱۱۵رأی مثبت به تصویب رسید.

چهارم: در حالی که تهران ریاست جنبش عدم تعهد را در دست دارد، ناتوانی تهران در بهره بردن از این ظرفیت دیپلماتیک گواهی است بر اینکه جمهوری اسلامی تا کجا قافیه دیپلماسی سازمانی را، آن هم به کشوری همچون عربستان باخته است.

این همه لطمه حیثیتی جمهوری اسلامی در حالی است که جمهوری اسلامی زیان های هنگفت مالی و جانی در بحران سوریه متقبل شده و باید انتظار داشت با چنین پیروزی چشمگیری که رقیب منطقه ای او به دست آورده، ابعاد فشار و زیان جمهوری اسلامی شدیداً رو به تزاید گذارد. نمونه ای از لطمات حیثیتی که به تهران وارد آمده حادثه خونبار امسال حج است که حتی ریاض حاضر به یک اظهار تاسف کوچک بابت آن نشد.

با این همه زیان مالی، جانی و حیثیتی آیا زمان تجدید نظر جدی در سیاست خارجی ایران فرا نرسیده است؟