خادم الحرمین و ام القرای اسلام

حسین علیزاده
حسین علیزاده

بنا به اعلام کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، تعداد پناهندگان ثبت نام شده سوری نزد این سازمان ۷/۱ میلیون در ترکیه، ۱/۱میلیون در لبنان، ۶۲۸ هزار در لبنان، ۲۴۹ هزار در عراق و ۱۳۴ هزار در مصر هستند. این آمار تنها بخشی از خسارتی است که سوریه بر تن خود دیده است.

تصاویر دریافتی از سیل آوارگان پناهجوی سوری که برای یافتن سرپناهی به اروپا روان شده اند، جهان را در بهت فرو برده است. سوریه ویران را در خیل عظیم این آوارگان می توان درک کرد که از ماندن در کشورشان حتی اندک امیدی را نیز با خود ندارند و بعضا با قبول خطرات هولناک راهی اروپا شده و چه بسیار در این مسیر جان باخته اند. اما، آنچه مهم است اینکه این آوارگان بی پناه عرب و عمدتا مسلمان حتی به مخیله شان عبور نمی دهند که به دلسوزی خادم الحرمین دل ببندند یا لطف و عنایت ولی امر مسلمین جهان.

نکته مهم در گزارش کمیساریا، آن است که این کمیساریا هیچ اشاره ای به پذیرای حتی یک پناهجوی سوری توسط جمهوری اسلامی یا عربستان ندارد. این در حالی است که جمهوری اسلامی خود را “ام القرای اسلام” و رهبر خود را “ولی امر مسلمین جهان” می داند. از سوی دیگر، پادشاه عربستان که خود را “خادم الحرمین” یعنی مکه و مدینه می داند نیز عیناً پذیرای حتی یک آواره بی سرپناه سوری نشده است. از این بدتر اینکه حتی دیده نشده این کشورهای ثروتمند، اندک پولی را برای التیام نهادن بر زخم میلیون ها آواره سوری اختصاص داده باشند.

از این بالاتر، آنچه موجب تاسف بیشتر است اینکه این رهبران حتی در حد یک کلمه با سیل آوارگان سوری همدردی نیز نکرده اند. این در حالی است که پاپ، رهبر کاتولیک های جهان طی پیامی از تمامی صومعه ها و کلیساهای جهان خواسته یک خانواده آواره سوری را پذیرا باشند. او گفته که: “در برابر حوادث تأسف باری که طی آن دهها هزار متقاضی پناهندگی جان خود را از دست می دهند و قربانی جنگ و گرسنگی می شوند، نمی توان سکوت کرد.” او همچنین گفته: “من از همه برادران خود و اسقف های اروپا می خواهم از درخواست من برای پذیرش آوارگان حمایت کنند.”

در سوی دیگر آلمان اعلام کرده به تنهایی ۸۰۰ هزار پناهجوی سوری را خواهد پذیرفت. اتریش نیز درهای خود را برای پذیرش پناهندگی این آوراگان اعلام کرده است. بریتانیا و استرالیا با تجدید نظر در سیاست های خود، اعلام کرده اند به طور محدود پناهندگانی را خواهد پذیرفت. نخست وزیر فنلاند خانه شخصی خود را به پناهندگان داده و از مردم کشورش خواسته با اقدامی مشابه دولت را در پذیرش هرچه بیشتر پناهندگان سوری یاری رساند.

 

اتحادیه عرب، سازمان همکاری اسلامی

شعله های جنگ داخلی اینک در سوریه، لیبی و یمن زبانه می کشد. جالب اینکه گزینه اول این آوارگان سوری و لیبیایی مهاجرت به اروپاست همچنان که گزینه آوارگان عراق و افغانستان نیز مهاجرت به اروپاست. هیچ استبعادی ندارد که شاهد باشیم آوارگان یمنی نیز به خیل مهاجران اروپا افزوده شوند.

کافی است فرض کنیم که اروپا اگر مانند استرالیا درهای خود را بر روی مهاجران بسته بود چه بر سر این همه مهاجر عرب و مسلمان می آمد. حال، پرسشی که مطرح است اینکه آیا دیده شده که اتحادیه عرب، در برابر چنین بحران بزرگی در جهان عرب واکنش نشان دهد؟ آیا سازمان همکاری اسلامی هیچ فراخوانی برای اجلاس اضطراری جهت رسیدگی به این بحران جهان اسلام داده است؟

شگفت انگیزتر اینکه نه تنها اتحادیه عرب یا سازمان همکاری اسلامی رأساً مباردت به رسیدگی به وضعت میلیون های آواره سوری نمی کنند بلکه از ابزار سازمان ملل نیز بهره نمی جویند تا با فراخوانی در این سازمان مثلا از طریق کمیساریای عالی پناهدگان کمک هایی را به آوارگان مهاجر اعطا کنند یا صندوق ویژه ای را برای جمع آوری کمک مالی برپا کنند.

به راستی جای شگفتی است که این همه انفعال و بی خیالی را در سر تا پای اتحادیه عرب و سازمان کنفراس اسلامی و تک تک اعضاِ آن ها مشاهده می کنیم.

آیا غیر از این است که اینک اروپا متحمل بحرانی است که در جهان عرب و جهان اسلام رخ داده است؟ چگونه است که نه رهبران عرب و نه رهبران مسلمان هیچ مسئولیتی در برابر این بحران احساس نمی کنند؟ آیا حتی یک پیام همدری مشابه آنچه پاپ بر سر زبان آورده، ارسال کرده اند؟ اگر نه چگونه یکی خود را خادم الحرمین می داند و دیگری خود را ولی امر مسلمین جهان؟

در مقابلِ این سکوت مرگبار رهبران پر ادعای جهان اسلام، آدمی در برابر شهروندان آلمانی و اتریشی که با دسته های گل و هدایا به استقبال مهاجران در ایستگاه قطار رفتند و ورود آنان را به خاک کشورشان خوشآمد گفتند، سر تعظیم فرو می آورد.

بنگرییم که فرق از کجا تا کجاست. یک شهروند عادی آلمانی اندک داشته خود را در طبق اخلاص به مهاجر عرب و مسلمان تقدیم می کند ولی رهبران ثروتمند عرب و مسلمان حتی از یک پیام همدردی دریغ می ورزند.

تاریخ سکوت مرگبار این رهبران پر ادعا را فراموش نخواهد کرد. زمستان خواهد رفت و سیاهی بر زغال باقی خواهد ماند. آن وقت شاهدیم که علی خامنه ای سال پیش در چنین ایامی نامه به جوانان اروپا و امریکا می فرستد و آنان را به مطالعه اسلام فرا می خواند؛ اسلامی که ام القرای آن جمهوری اسلامی است.