انتخاب دکتر زهرا رهنورد به عنوان سومین متفکر تاثیر گذار سال 2009 از سوی مجله فارین پالیسی، خشم حامیان محمود احمدی نژاد را برانگیخت. در همین راستانشریات وابسته به جناح راست با چاپ مطالب یکدستی از این انتخاب به عنوان “شوخی مجله امریکایی” یاد و دور دیگری از حمله به خانم رهنورد را آغاز کردند.
روزنامه رسالت در مطلبی با عنوان یادداشتی درباره “زهرا رهنورد”: “روشنفکرترین زن ایرانی!” به توهین به میرحسین موسوی و زهرا رهنورد پرداخته و نوشته است: “حسی که پس از شنیدن این خبر برانگیخته شد، ما را یاد شنیدن خبر اهدای جایزه صلح نوبل به شیرین عبادی انداخت و یاد این جمله که ” فقط انگل ها به جهل و تعصب توده دامن میزنند” ؛ و تا وقتی موجود جانداری باشد که محمل زیست و تکثیر انگل باشد، انگل به حیات خود ادامه می دهد. انگل ها موجودیت قابل ذکری ندارند. آنها از جهل و هیجان متعصبانهی مردم ارتزاق می کنند. حیات آنها بالعرض است و تا وقتی محملی برای رواج جهل باشد، به حیاتشان ادامه می دهند. سالهاست روشنفکری مغرور و متبختر ایرانی در کنج تاریک جهل از بدن بخشی از اقشار روشنفکرزده ارتزاق کرده و هرگاه فرصتی یافته، مدعی رهبری توده شده است.”
یادداشت روزنامه رسالت به طور همزمان در سایت رجانیوز، متعلق به فاطمه رجبی هم منتشر شده است.
همزمان روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود از این مساله با عنوان “خالی بندی مجله هانتینگتون و پیدا شدن مغز متفکر برای جنبش سبز!” یاد کرد. روزنامه حسین شریعتمداری در ادامه به مصاحبه خانم رهنورد با شبکه بی بی سی که چند روز بعد از کودتای انتخابایی 22 خرداد صورت گرفته اشاره کرده ونوشته است: “بلافاصله پس از اعلام نتایج انتخابات و معلوم شدن ناکامی بزرگ موسوی و جبهه پشت پرده حامی وی، زهرا رهنورد (مغز متفکر جنبش سبز!!) به مصاحبه با شبکه بی بی سی پرداخت و مدعی شد چون من لرستانی و همسرم آذربایجانی است پس معنی ندارد موسوی حتی در این دو استان رأی نیاورده باشد. این مغز متفکر!! در توضیح اظهارات عالمانه!! خود گفت: مگر می شود مردم لرستان به داماد خود!! رأی ندهند؟! و توضیح نداد که وقتی مردم غیور لر به کروبی که فرزند لرستان است بی محلی می کنند، شوهر زهرا رهنورد و به قول وی «داماد» آنها که جای خود دارد”.
سابقه برخوردها با زهرا رهنورد
این اولین بار نیست که خانم رهنورد آماج حملات و هتاکی های رسانه های محافظه کار و حامیان محمود احمدی نژاد قرار می گیرد. بعد از دعوت خانم رهنورد از شیرین عبادی برای سخنرانی در دانشگاه الزهرااو به شدت مورد انتقاد جناح محافظه کار قرار گرفت و زمینه های کنار گذاشتن او از دانشگاه الزهرا آغاز شد.
اما شاید اوج این حملات در مناظره انتخاباتی میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد صورت گرفت که احمدی نژاد، در مقابل دیدگان میلیونها بیننده تلویزیون، با در دست گرفتن برگه ای که ادعا میکرد پرونده تحصیلی خانم رهنورد است مدارک تحصیلی او را زیر سوال برد. امری که انتقادات و واکنش های بسیاری را به دنبال داشت و بسیاری از زندانیان سیاسی رفتار و لحن احمدی نژاد را با بازجویان خود در زندان مقایسه کردند.این برخورد، جمله معروف میرحسین موسوی را به دنبال داشت که گفت: “من برای پایان بخشیدن به این پرونده سازیها آمده ام”. موسوی چند روز بعد در واکنش به همین موضوع اظهار داشت “ادب مرد به ز دولت اوست”.
اما خانم رهنورد با برگزاری کنفرانسی مطبوعاتی، ازاحمدی نژاد خواست به خاطر توهین و بی حرمتی که در مناظره به او کرده، عذرخواهی کند در غیر این صورت همراه با وکیلش برای پیگیری به دادگاه مراجعه خواهد کرد.
او گفت: “آنهایی که برای من پرونده ساختهاند، برای زن ایرانی پرونده سازی کردهاند و میخواهند بگویند زن ایرانی نباید دو رشته همزمان خوانده باشد و هنرمند بودن، سیاستمدار بودن و روشنفکر بودن زن ایرانی جرم است! این آقا با این پرونده سازی نشان داد که داشتن تمامی این ویژگیها مثبت از نظر او غلط است و زن ایرانی غلط میکند که بخواهد با سواد باشد و تنها پروفسور زن رشته هنر در ایران باشد”.
اما نه تنها احمدی نژادپوزش نخواست بلکه وزارت علوم دولت وی نیز با انتشار بیانیه ای علیه زهرا رهنورد، اعتبار قانونی مدارک تحصیلی وی را زیر سوال برد؛ در مقابل دانشگاه آزاد با صدور اطلاعیه ای علاوه بر رد ادعاهای احمدی نژاد و وزارت علوم، با ارائه اسناد و مدارک تحصیلات زهرا رهنورد، ریاست وی در دانشگاه را قانونی و بدون نقض اعلام کرد.
این در حالی بود که برخی رسانه ها از انتشار تصاویر خصوصی خانم رهنورد در سطح تهران خبر می دادند. گفته می شد که این تصاویر توسط افراد وابسته به ستادهای تبلیغاتی محمود احمدی نژاد منتشر شده و سه تن از این افراد هم توسط ماموران امنیتی دستگیر شده اند. البته بعدها مشخص نشد این سه نفر چه کسانی بودند، سرانجام آنها چه شد و این سوال بی پاسخ ماند که این افراد تصاویر مزبور را از کجا آورده و آمران بالادستی آنها که هزینه و امکان چاپ و توزیع گسترده این تصاویر را فراهم کردند، چه کسانی بوده اند؟
بعد از کودتای 22 خرداد نیز حامیان احمدی نژاد تلاش کردند با خبرسازی وجهه زهرا رهنورد را در افکار عمومی زیر سوال ببرند. همان زمان در حالیکه برادر زهرا رهنورد در بازداشت به سر می برد و افکار عمومی بازداشت مهندس کاظمی را نوعی گروگانگیری ارزیابی میکرد، روزنامه جوان، که پایگاه رسانه ای سپاه محسوب می شود، مدعی شد: “زهرا رهنورد (زهره کاظمی) با اشاره به عدم توانایی میرحسین در پیگیری قضیه برادرش (شاپور کاظمی) که در بازداشت به سر می برد به وی (میرحسین موسوی) گفته که شما که توانایی استیفای حقوق اعضای خانواده خود را نداری چطور می خواستی رئیس جمهور شوی و حقوق یک ملت را پیگیری کنی!؟”
ایرنا، خبرگزاری رسمی دولت جمهوری اسلامی نیز مدعی شد: “اختلافات بین محمود احمدی نژاد رییس جمهورایران و “میر حسین موسوی”رقیب سرسخت وی در انتخابات دهم اکنون به حدی زندگی خانوادگی موسوی را تحت تاثیر قرار داده که همسر وی حاضر نشده زندگی کردن در کنار موسوی را حتی برای لحظه ای ادامه دهد”.
ایرنا در ادامه ادعای خود افزوده بود: “اختلافات میرحسین موسوی با همسرش زهرا رهنورد اکنون به مرحله ای از ضرب و شتم، پرخاشگری و طلاق احتمالی بین طرفین رسیده است”.
مصاحبه های خانم رهنورد قبل و بعد از انتخابات با تلویزیون بی بی سی به دستاویز دیگری برای تخریب او از سوی حامیان احمدی نژاد بدل شد.
تمام این تخریب ها در حالی صورت گرفته و همچنان ادامه دارد که خانم رهنورد تا پیش از اعلام کاندیداتوری میرحسین موسوی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، به عنوان یک هنرمند و شخصیتی علمی شناخته می شد و بارها رسانه های محافظه کاری که امروز به او نسبت های مختلف می دهند، از خدمات علمی و جایگاه علمی و هنری او سخن گفته بودند.
چرا تخریب؟
با اعلام کاندیداتوری میرحسین موسوی در انتخابات، هرچند خانم رهنورد دیرتر از سایر همراهان میرحسین موسوی وارد کارزار انتخاباتی شد اما عملا به صورتی فعال پا به عرصه سیاسی کشور گذاشت؛ و از همان زمان آماج حملات چهره ها و رسانه های راست و در صدر آنها محمود احمدی نژاد قرار گرفت.
زهرا رهنورد، اولین زن در تاریخ 30 ساله جمهوری اسلامی است که دوشادوش همسرش، وارد عرصه کارزار انتخاباتی شد. حضور همیشگی او در کنار میرحسین موسوی در سفرهای انتخاباتی و سخنرانی ها و میتینگ های انتخاباتی باعث شد محافل سیاسی و خبری ایران و افکار عمومی جهان از او به عنوان اولین بانوی اول ایران یاد بکنند. در حالیکه مردم ایران با همسران روسای جمهور و سایر شخصیت های سیاسی کشور آشنایی نداشتند، حضور خانم رهنورد در کنار میرحسین موسوی باعث شد که شبکه تلویزیونی انگلیسی زبان الجزیره، او را سلاح مخفی پیروزی میرحسین موسوی مقابل احمدی نژاد معرفی کند.
شبکه خبری سی ان ان نیز زهرا رهنورد را میشل اوبامای ایران نامید و گفت: “پس از انقلاب اسلامی در ایران، برای نخستین بار است که همسر یکی از نامزدهای ریاست جمهوری پا به پای وی در این انتخابات شرکت دارد و همسرش را همراهی می کند”.
روزنامه گاردین بعد ها پا را از این نیز فراتر گذاشت و از تاثیرات زهرا رهنورد بر محمود احمدی نژاد سخن گفت. این روزنامه نوشت: “زهرا رهنورد در تمام زمان مبارزات انتخاباتی میرحسین موسوی در کنار او بود تا بر حقوق زنان در ایران تاکید کند و رای بسیاری از زنان را به سمت موسوی بکشاند. هیچ گاه در تاریخ 30 ساله ایران پس از انقلاب یک زن چنین نقش سیاسی مهمی ایفا نکرده است، تا جایی که برخی زهرا رهنورد را به عنوان یک محقق و شخصیت دانشگاهی با میشل اوباما مقایسه می کنند. حالا آخرین تاثیر زهرا رهنورد هدایت احمدی نژاد به سمت یک حرکت رادیکال است و این خطر را برای وی به همراه دارد که حامیان مذهبی تندرو خود را از دست بدهد”.
اشاره گاردین به معرفی وزیر زن از سوی محمود احمدی نژاد بود.
در ایام تبلیغات انتخاباتی نیز تصویری منتشر شد که در آن میر حسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد دست در دست هم و با یکدیگر گام بر می داشتند؛ تصویری که کلیشه های رایج را در هم شکست. هر چند رسانه های محافظه کار مدعی شدند خانم رهنورد بیمار بوده و میرحسین موسوی جهت جلوگیری از افتادنش، دست او را گرفته است!
سایت سلام در این زمینه نوشت: “تصویر فوق نشانگر رابطه ای است صمیمی، برابر و مهم تر از همه واقعی که در آن یک سیاستمرد جمهوری اسلامی و همسرش نه با فاصله ای دو قدمی که همپا و شانه به شانه حرکت می کنند و ابایی از گرفتن دست همدیگر در انظار ندارند و آنچه در مورد اخیر تازگی دارد علنی شدن و به تصویر درآمدن عنصری از حوزه خصوصی است، در شرایطی که سال ها است فضای عمومی- رسانهای به طور نظام مند از این گونه تصاویر تهی شده است”.
به نوشته این سایت، تصویر ساده ای از میرحسین موسوی در حالی که دست همسر خود را گرفته، جمعیتی را به هیجان می آورد؛ به گونه ای که یکی در وبلاگی می نویسد: “شدیدا ذوق زده شده ام”، دیگری پا را فراتر گذاشته و زیر تصویری که نهایتا چیزی نیست جز زن و شوهری دست در دست، می نویسد: “این عکس راوی بزرگ ترین اتفاق در سه دهه اخیر سیاست ایران است. لحظه ای که عشق به رسمیت شناخته می شود”.
پوشش رهنورد
نوع پوشش زهرا رهنورد هم از دیگر مواردی است که مورد توجه رسانه ها و مردم قرار گرفت، در حالیکه تا پیش از این در جمهوری اسلامی رسم نبود که درباره نوع پوشش شخصیتی سیاسی یا همسر او صحبت شود.
سایت روزنما در مطلبی در این زمینه نوشت: “نحوه لباس پوشیدن خانم رهنورد حتی از بالا بردن طبیعیتر دستهایش از میرحسین، هنگام ابراز احساسات جمعیت، بیشتر جلب توجه میکند”.
این سایت ادامه داده است: “بر خلاف سایر زنان چادری فعال در عرصه سیاست، چادرش کش ندارد؛ بنابراین روی سرش آزادانه حرکت میکند و حتی گاهی از سرش لیز میخورد و میافتد. این چادر آزاد به روسریاش (دقت کنیم که روسری و نه مقنعه) که گل های قرمز و نارنجی دارد، امکان جلوهگری میدهد؛ همچنین مانتویی که طبق رسم معمول جامعه، مشکی یا تیره نیست و جنس آن شبیه مانتوهایی است که زنان جوان در ایران میپوشند. به علاوه او با کیف رنگینی که همیشه در عکس ها از چادرش بیرون زده است، چادر را تبدیل به نمادی آزادانه تر و راحتتر کرده است که تنوع و طراوت لباس پوشیدن این استاد دانشگاه 64 ساله را به نمایش بگذارد؛ البته آرایش ملایمی که لبها و چشم های او دارد، بیشتر کمک میکند تا جوان تر از سناش به نظر برسد”.
همین مساله باعث شد که در دیدار دختران نسل سومی یاریگر میرحسین موسوی با زهرا رهنورد، سه تن از اعضای بسیج دانشجویی با اغتشاش، در صدد برهم زدن جلسه برآیند. آنها نوع پوشش خانم رهنورد را به سخره گرفته و می پرسیدند: “چرا چادر زهرا رهنورد از سرش لیز میخورد”.
زهرا رهنورد در مصاحبه هایش به این امر پاسخ داده است. او با بیان اینکه از بی حجابی به چادر رسیده است تاکید کرده که “کسی حق ندارد برای مردم گشت امنیتی بگذارد؛ آنها را تحت فشار قرار دهند که چه رنگی بپوشند، چه شکلی باشند، چه مدلی را انتخاب کند که اموری سلیقه یی هستند و به رشد و شعور اجتماعی مردم، زنان و جوانان باید اعتماد کرد”.
در کنار مردم و معترض هستیم
زهرا رهنورد پس از کودتای 22 خرداد نیز در کنار میرحسین موسوی به دیدار و دلجویی از خانواده های شهدای سبز و بازداشت شدگان رفت. او 26 خرداد در جمع دانشجویان دانشگاه تهران اعلام کرد که “از پیگیری تخلفات عقب نمینشینیم و همچنان خواهان ابطال آرا هستیم اما راضی نیستیم جان جوانانمان به خطر بیفتد”.
او سه تیر ماه نیز به سایت قلم نیوز گفته بود که “در کنار مردم، ملتزم به قانون و در عین حال معترض هستم”.
خانم رهنورد، کاربرد خشونت، رفتارهای قانون شکنانه، محدود کردن حقوق مردم و رفتارهایی را که باعث رو در رویی حکومت با مردم و طرفداران کاندیداها و یا مردم با مردم شود، غیرقابل قبول خوانده و تصریح کرده بود: “نباید طوری رفتار شود که گویی در خیابان ها حکومت نظامی حاکم شده است”.
وی از حاکمیت خواسته بود که “به حق اعتراض مردم احترام بگذارد، مجاری اعتراض را به رسمیت بشناسد و از حقوق مردم در این زمینه صیانت کند و از هرگونه اعمال خشونت آمیز خودداری ورزد”.
زهرا رهنورد در دیدار با خانواده های زندانیان سیاسی و مطبوعاتی، خواستار آزادی بیقید و شرط همه بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات شده و تصریح کرده است که “در بند کردن زنان آزاد اندیش چه آنان که برای رفع تبعیض مبارزه کرده و زندانی شدهاند و چه آنانکه در جنبش سبز پیشتاز بودهاند، جفای بزرگی در حق آزادی و آرمانهای اسلامی است”.
او پیش از انتخابات 22 خرداد نیز با انتقاد از گشت های ارشاد گفته بود: “رفتار گشت های امنیتی با زنان زشت ترین و کثیف ترین رفتار قیم مآبانه با آن ها است. چه کسی حق دارد دست دختری را دستبند بزند و به بازداشتگاه بیاندازد تا پدرش که قیم اوست در انتظار او بماند که چه بر سر ناموسش خواهد آمد؟ چطور می توان زنی را از شوهر و فرزندش جدا کرد و به بازداشتگاه انداخت تا فرزندش به دنبال مادر گریه کند؟”
زهرا رهنورد، نویسنده، مجسمه ساز و رییس پیشین دانشگاه الزهرای تهران است..