سال ۱۳۸۱ لیلا حاتمی در جشنواره مونترال کانادا، اولین جایزه جهانیاش را برای فیلم “ایستگاه متروک” گرفت. بیش از یک دهه از آن تاریخ گذشته و در این فاصله، زندگی سینمایی لیلا حاتمی با جوایز و افتخارات مختلف داخلی و خارجی پر شده است؛ از نشان شوالیه دولت فرانسه گرفته تا داوری در جشنوارههای کشورهای مختلف: از ترکیه تا دوبی، از دوبی تا مراکش، از مراکش تا رم و از رم تا کن…
لیلا حاتمی فقط یکی از برجستهترین چهرههای سینما و فرهنگ ایران نیست. بلکه فرزند علی حاتمی و زری خوشکام (زهرا حاتمی) است؛ و همچنین همسر علی مصفا ، یکی از بازیگران و فیلمنامه نویسان مطرح سینمای ایران. به این شکل او در حلقهای از درخشانترین نامهای فرهنگ و سینمای این سرزمین قرار دارد.
لیلا حاتمی و علی حاتمی / در سایه والدین
لیلا حاتمی در سال ۱۳۵۱ در خانوادهای هنری متولد شد. مادرش زری خوشکام، چهرهی به نام سینمای سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۱ بود. خوشکام بعد از آشنایی و ازدواج با همسرش، علی حاتمی، از بازیگری بتدریج فاصله گرفت و تنها در معدود نقشهایی در آثار همسرش بازی کرد. با این وجود همچنان در تهران است و با دقت تمام، مدیریت آثار باقیمانده از همسرش را برعهده دارد.
علی حاتمی، کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده سینما و تلویزیون بود. خاطرههای آثار او، همیشه بر ذهن جمعی ایرانی خواهد ماند. حسن کچل، سلطان صاحبقران، سوتهدلان، هزاردستان، حاجی واشنگتن، کمالالملک و مادر از مشهورترین آثارش هستند. در کمالالملک بود که اولین بار، دختر کوچکاش نقشی بازی کرد: لیلا. نقشی که کوچک بود اما توانست خاطرهای خوش از او به یادگار بگذارد و او را در خاطرهها، زنده نگه دارد و حتی تا به امروز، نشانهای باشد از یک شروع موفق بازیگری.
لیلا حاتمی در سن یازده سالگی در نمایی از فیلم کمال الملک ساخته علی حاتمی
لیلا حاتمی در کودکی بازیگری را در خدمت پدر آموخت. دیپلم خود را در رشته ریاضی فیزیک گرفت برای تحصیل به لوزان در کشور سوییس رفت. بعد هم در دانشگاه پلیتکنیک رشته برق را شروع کرد ولی بعد دو سال آن را رها کرد و به تحصیل ادبیات فرانسه در دانشگاه لوزان مشغول شد. سال ۱۳۷۵ با اوج گرفتن بیماری پدر به ایران برگشت. در همان سال در اولین فیلمی بازی کرد که پدرش آن را کارگردانی نکرده بود. فیلم هم “لیلا” از داریوش مهرجویی بود. فیلمی که بعدها، هم خود و هم بسیاری از منتقدها، آن را یکی از بهترین نقشهای لیلا خواندند.
وسواس پدری در او مانده است، وسواسی که از دلِ آن آثاری به یادماندنی ظاهر میشوند. خود کارگردان، فیلمنامه و نقشی را که قرار است برعهده بگیرد، مهمترین عوامل برای انتخاب یک اثر میشناسد. معتقد است نقشی را که خوب نوشته باشد، میتوان خوب بازی کرد.
هرچند او در سایه یکی از برجستهترین خانوادههای هنری ایران بزرگ شده است، اما در سایه آنها باقی نمانده است. او سبک هنری خود را یافت و توانست این صورت خجالتی را تبدیل به یک نشان جهانی کند برای سینمای ایران.
لیلا حاتمی و علی مصفا / هنر در کنار هنر
علی مصفا نیز در یکی از خانوادههای برجسته فرهنگ و ادب ایران به دنیا آمده است. متولد ۱۳۴۵ است و فرزند مظاهر مصفا (متولد ۱۳۱۱) استاد دانشگاه، شاعر و مصحح برجسته ایران. مادرش امیربانو کریمی (زاده ۱۳۱۰ در تهران) استاد ادبیات فارسی و متخصص در سبک هندی و صائبشناسی است. او در سال ۱۳۸۳ بهعنوان چهره ماندگار ادبیات و زبان فارسی، انتخاب شد.
علی مصفا در کنار تمامی اینها، همسر لیلا حاتمی است. ادبیات در هنر، هنر در ادبیات گره خورده است. هرچند علی مصفا فارغالتحصیل رشته عمران از دانشکده فنی دانشگاه تهران است. به جز بازیگری، کارگردانی سینما هم در میان آثارش دارد، دو فیلم “سیمای زنی در دوردست” و “پله آخر” که در هر دو، لیلا حاتمی نیز بازی کرده است.
در “سیمای زنی در دوردست” لیلا حاتمی در کنار مادرش ظاهر میشود. فیلم تقاطع چندین داستان از هم گسیخته است: مردی که از طریق اینترنت سعی دارد با فرزندش صحبت کند، بعد هم قرار است برای استقبال همسر و فرزندش به فرودگاه برود. زنی در این میان سر میرسد و داستان را تغییر میدهد.
“پله آخر” فیلمی مطرحتر است. توانسته است چندین جایزه مختلف را از آنِ خود کند. خلاصه رسمی فیلم میگوید: لیلا ستاره سینماست و به تازگی شوهرش را از دست داده است. سر صحنه فیلمبرداری ناگهان مقابل دوربین خندهاش میگیرد و از کار باز میماند. هیچکسی نمیتواند دلیل خندههایش را حدس بزند.
فیلم با هزینه شخصی علی مصفا ساخته شده است. جشنواره فیلم فجر، فیلم کارلووی واری، جشنواره کرالا و جشنواره مد فیلم ایتالیا، روی خوشی به اثر نشان دادند و جوایزی را به این فیلم اهدا کردند. از جمله جایزه گوی بلورین بهترین بازیگر زن از چهل و هفتمین دوره جشنواره فیلم کارلووی واری برای لیلا حاتمی.
او هم در سینما و تلویزیون نوشته است، هم بازی کرده است و هم کارگردانی را در سابقهاش دارد. هرچند او در کنار همسر خود، لیلا، پلههای ترقی را پیمود اما هرکدام تبدیل به سبکی جدا در فرهنگ و سینما شدهاند. لیلا را به معصومیت میشناسند و به آرامش. نمادی است از زن ایرانی معاصر. علی مصفا هم در کنار آنکه چهرهای است از مرد معاصر ایران، به کنکاشهای خود هم مشغول است.
کنکاشهایی که ریشه در گذشته فرهنگی و ادبی خانوادهاش میگیرند. شهرت جهانیاش هم بیشتر مربوط به بازیاش در “گذشته” است از اصغر فرهادی. هرچند برخلاف لیلا، نتوانسته است در سینمای جهان دیده شود و گامهایی آرامتر برمیدارد و بتدریج خود را نشان میدهد. در اینجا البته مصفا کمک فراوانی میگیرد از لیلا برای اینکه بتواند لحجه درستی از کلمات و جملات فرانسوی داشته باشد.
برخلاف سنت مردسالانه ایرانی که همیشه زن در سایه مرد خود قرار میگیرد، در اینجا سنت، کاملا کنار گذاشته شده است. لیلا بر علی سایه افکنده است و علی بر لیلا. هر دو جایگاه خودشان را دارند و هر دو مسیر حرفهای خودشان را در کنار گامهایشان در زندگی خانوادگی، ادامه میدهند. هنر را در ادبیات، ادبیات را به سطح زندگی میرسانند.
لیلا حاتمی، لیلا حاتمی / خود بودن
لیلا بیشتر از همه، با داریوش مهرجویی همکار بوده است تا با دیگر اعضای آشنا خانواده. یکی از مشهورترین نقشهایش را هم برای فیلم “لیلا” بازی کرده است به کارگردانی مهرجویی. هرچند در کنار علی مصفا، فریدون جیرانی، علیرضا رئیسیان و علی مصفا هم نقشهای ماندگار کم از خود به یادگار نگذاشته است.
نقشهایش را هم میتوان این چنین خلاصه کرد: زنی از طبقه بالا یا متوسط اجتماعی، با وضعیت فرهنگی و اقتصادی مناسب، با روحیهای خونسرد و شخصیت مستقل و محکم. چنین تصویری را در زندگی او هم میتوان دید: زنی که با خونسردی، از جایگاه اجتماعی و فرهنگی خودش دفاع میکند، چهرهای برای خودش ساخته است و تبدیل به خودش شده است.
لیلا حاتمی، با جایگاهی مستحکم در کنار پدر، مادر و همسر خود، بدون آنکه در سایهای از دیگری غرق شده باشد تبدیل به لیلا حاتمی شده است. جایگاهی که سفارت فرانسه، در زمان اعطای نشان ادب و هنر درجه شوالیه توسط وزیر فرهنگ و ارتباطات این کشور به لیلا حاتمی، آن را چنین ارج نهاد: “این نشان به خاطر خلاقیت هنری یا ادبی و یا به خاطر مشارکت در تلالوی هنر و ادب، در فرانسه و جهان به هنرمندان اعطا میشود.” نشانی که به جز او، در دستان شهرام ناظری هنرمند ایرانی قرار دارد و پنج سال قبل از لیلا حاتمی، آن را دریافت کرده است. لیلای حاتمی، به پنج زبان زنده دنیای امروز، صحبت میکند.
لیلا حاتمی در مصاحبهاش با بیبیسی فارسی میگوید: “من فکر میکنم بهترین فیلم من لیلا ست که در آن نقشم هم به خودم نزدیکتر است. رویهمرفته نقشم در لیلا و فیلم سیمای زنی در دوردست که علی (شوهرم) کارگردانی کرده از بقیهی نقشهایی که بازی کردهام به خودم نزدیکتر است. البته منظورم از نزدیکی نقش به خودم نوع جملهها و دیالوگهای داستان فیلم است. چون من اصولاً معتقدم که هر آدمی، هر داستان و هر فیلمی را که میبیند، به هر حال از نقشهای فیلم چندان دور نیست. اما آنچه که من رو به نقشم نزدیک میکند ادبیات داستان و سناریوست. یعنی جملههایی که در دیالوگها وجود داره بیشتر از جنس جملههایی است که خودم به طور معمول به کار میبرم. به همین خاطر حس میکنم نقش به خودم نزدیکتر است.”