من که هرچه فکر می کنم نمی فهمم، یعنی خدائی اش، ابالفضلی، به همین سوی چراغ هر چی فکر می کنم نمی توانم بفهمم که جمهوری اسلامی، یعنی آقای خامنه ای، تعارف که نداریم، کلا جمهوری اسلامی یعنی آقای خامنه ای، چه حالی دارد؟ مثل کامپیوتری که هنگ کرده و هیچ عملی انجام نمی دهد، همین طور دارد پشت سرهم قل می خورد و می رود ته دره. موضوع جمهوری اسلامی هم فقط نیست، اگر آدم فکر می کرد که جمهوری اسلامی با این برنامه ها تغییر می کند، دوهزار و هفتصد و چهل و دو بار خدا را شکر می کرد، ولی با این وضع اقتصادی، با این وضع نظامی، با این وضع سیاسی بلاتکلیف، آقا چطوری سکته نمی کند، مانده ام حیران و سرگردان. امروز اروپا با تحریم نفت ایران و تحریم بانک مرکزی موافقت کرد. حکومت هم دست پس را گرفت که از پیش نخورد، چون اگر می خواست دست پیش را بگیرد، لابد زودتر باید صدور نفت را متوقف می کرد. یک دفعه یکی اعلام کرد که “ ایران صدور نفت را به اروپا متوقف می کند.” بگو آخر مرد حسابی! او که خودش تحریم کرده، تو چه چیزی را متوقف می کنی. ماشینی که بنزینش تمام شده که ترمز گرفتن ندارد. از طرف دیگر، دولت اعلام کرد که “ بانک مرکزی ایران یک ریال هم در اروپا ندارد.” خوش به حالش، همه پولهای ایران در بانک های چینی و بانک های امارات و افغانستان است و هر روز هم وزیر دارایی، اگر هنوز چنین وزیری وجود داشته باشد، می رود به حساب ها سرکشی می کند که مبادا دو دلار از آن کم شده باشد. البته بسیج، یعنی همان آقای نقدی که احتمالا حالا دیگر نقدی نیست و رایگان است، یک پیشنهاد خیلی مهم برای حل مشکل اروپا داد و گفت: “ دولت، واردات از تحریم کنندگان را ممنوع کند.” دولت هم دارد فکر می کند که آیا واردات را از اروپا قطع کند و از این طریق علاوه بر اینکه مشت محکمی به دهان مردم می زند، مشت محکمی هم به دهان وزیر بازرگانی بزند، یا اینکه مشت محکمی به دهان بسیج بزند و واردات را با پولی که نمی تواند به اروپا ببرد، ادامه دهد. البته یکی از کارشناسان مربوطه گفت “ تحریم نفتی حمله نیست، مقدمه حمله نظامی است.” ولی دبیرکل ناتو گفت “ قصد حمله به ایران را نداریم.” ناتو برای اثبات اینکه قصد حمله نظامی به ایران را ندارد، شش ناو خودش را همراه با چند ناو آمریکایی وارد تنگه هرمز کرد. آگاهان معتقدند که این ناوها اصلا قصد جنگ ندارند و فقط آمدند به ایران اطلاع بدهند که چون تلفن ها خراب است، مستقیما با ناوگان جنگی خبر می دهند که هیچ خبری نیست، بیخودی نگران نباشید. البته آقای احمد توکلی پیش بینی کرد که “ وضع طلا و ارز اقتصاد را به ورشکستگی می کشاند.” با همه این اوضاع و احوال و مقدمه و موخره، برادر رایگان( نقدی سابق) که گفته بود سه ماه قبل اروپا و آمریکا با شورش مستضعفان اروپایی و آمریکایی سقوط می کند، قرار است اول اقتصادش سقوط کند، بعد اگر چیزی باقی ماند، مستضعفان وال استریت ترتیبش را بدهند. سردار رایگان گفت: “ اقتصاد درمانده آمریکا و اروپا در آستانه فروپاشی است.” وی گفت: “ زمان اش را نمی گوئیم که غربی های بی ناموس نتوانند جلوی فروپاشی را بگیرند.”
سبزبازی انتخاباتی
یک مشکل اتاق فکر داشتیم که آن هم حل شد. وزارت اطلاعات ممکن است نتواند جلوی تروریست ها را بگیرد، نتواند نظرسنجی بکند، نتواند مانع جاسوسی شود، حتی نتواند مانع شود که آقای طائب با کامیون اسناد و مدارک وزارت اطلاعات را ببرد بیت رهبری که آقا مجتبی با اسناد محرمانه موشک کاغذی درست کند و بچه سرش گرم باشد، ولی فرضا هیچ کدام از این کارها را نتواند بکند، حداقل می تواند نظر سبزها و اصلاح طلبان و سایر دشمنان نظام را جمع آوری و تنظیم کند و در حالی که آقای امیرارجمند بقول دوستان در پاریس در حصر خانگی است، به جای اتاق فکر سبزها به آنها بگوید که در روزهای انتخابات باید چه کنند. الحق هم برادر مصلحی تمام تلاش و کوشش خودش را کرده و از هیچ زحمتی فروگذار نکرده. دستش درد نکند. به نظرم برنامه پیشنهادی آقای مصلحی برای روزهای انتخابات، خیلی هم برنامه خوبی است. من فقط پیشنهاد می کنم تعدادی تجمع هم در فاصله 25 بهمن تا 12 اسفند به آن اضافه شود. آقای حیدر مصلحی اعلام کرد دشمنان( یعنی خودمان) قصد دارند( یعنی قصد داریم) این برنامه های پانزده گانه( با یکی که من پیشنهاد دادم شد شانزده تا) را در روزهای انتخابات اجرا کنند:
اول: زیر سووال بردن سلامت انتخابات( بطور منظم از طریق اینترنت و دیوار نوشته و بصورت ارسال ای میل و کار در رادیو و تلویزیون و سایر رسانه ها)
دوم: ایجاد جنگ سخت سیاسی اطلاعاتی( البته نه به این سختی، کمی نرم تر.)
سوم: دامن زدن به اغتشاشات اجتماعی در قالب نارضایتی ها( سبزها لازم نیست برای این کار خیلی تلاش کنند، چون با این موج تحریم و برنامه هایی که تیم احمدی نژاد دارد، این قسمت برنامه را قرار شد اسنفندیار اینها انجام بدهند.)
چهارم: ترویج روحیه بی اعتمادی به نظام( این کار مدتی است شروع شده، برادران با نامه نویسی این کار را ادامه دهند، لطفا نامه ها را در شهر هم پخش کنید و بصورت ای میل های دسته جمعی بفرستید.)
پنجم: تعمیم برخی ضعف ها به کل نظام( کار زیاد سختی نیست، هر نقطه ضعفی را بررسی کنید می بینید دلیل آن یکی از کارهای آقای خامنه ای است، همین کار انجام شود.)
ششم: کشاندن موج بی ثباتی منطقه به داخل کشور( به عبارت دیگر همین بیداری اسلامی که تا حالا از ایران به جهان صادر شده بود، حالا که بهار عرب تمام شده، از بیداری اسلامی به بیماری اسلامی تبدیل شده و به ایران برمی گردد.)
هفتم: راه اندازی جنگ روانی برای کاهش مشارکت عمومی در انتخابات( این کار را وزارت کشور شروع کرده و شورای نگهبان ادامه داده و قرار است صدا و سیما زحمتش را بکشد، لطفا برادران همه اطلاعیه ها و ای میل های شان را برای صدا و سیما و وزارت کشور هم بفرستند که آنها نیاز به مواد خام دارند.
هشتم: سوء استفاده از اختلافات قومی و قبیله ای( در این مورد سبزها قرار نیست خودشان کاری بکنند، تیم احمدی نژاد مسوولیت این کار را به عهده گرفته و آن را انجام می دهد.)
نهم: تشدید تحریم های اقتصادی( این بخش را آمریکا و اروپا آغاز کرده و بسیج ادامه می دهد. خودتان را اذیت نکنید، فقط در این مورد خبررسانی کنید.)
دهم: فضاسازی جنگ رسانه ای برای ایجاد رعب و وحشت در ملت( قسمت اول پروژه را سبزها انجام داده و قسمت دوم را وزارت اطلاعات عهده دار است، یعنی ما فقط باید فضاسازی در اینترنت و رسانه های مختلف بکنیم، وزارت اطلاعات هم رعب و وحشت ایجاد کند.)
یازدهم تا پانزدهم ندارد: حیدرمصلحی پنج مورد آخر را اعلام نکرد. از این وزیر اطلاعات درخواست می شود هر چه سریع تر برنامه های مردم را برای روزهای انتخابات اعلام کرده به اطلاع آنان برسانند.
شانزدهم: بنا به خبری که فردا توسط وزیر اطلاعات منتشر می شود، دشمنان از مردم دعوت کردند با شرکت در تجمعات در همه میادین تهران و بخصوص مراکز اجتماع نامزدها در همه شهرها به دادن شعار بپردازند. در تجمع احمدی نژاد شعار “ احمدی بت شکن بت بزرگ رو بشکن” و در تجمع اصولگرایان شعار “ احمدی احمدی استعفا استعفا” داده شود.
جلسه سران سه قوا
راست و دروغش گردن پیک نت، البته خبرش را پیک نت ننوشته، ولی هر خبری را که به ما بدهند ولی منبع آن را نگویند حتما پیک نت نوشته است. بنا به این خبر، محمود احمدی نژاد در جلسه سران قوا شرکت کرد، در جلسه لاریجانی اعلام کرد که باید به تخلفات مالی رحیمی معاون احمدی نژاد رسیدگی شود، احمدی نژاد گفت: موافقم، بشرط اینکه به تخلفات شما هم رسیدگی شود. لاریجانی گفت: ما تخلفی نکردیم، احمدی نژاد هم اعلام کرد: تخلف کردید، ما هم مدرک داریم، نوار داریم، فیلم داریم و چیزهای دیگر. من فکر کنم از فردا فیلمهای استریپ تیز لاریجانی در یوتیوب پخش شود. فقط آن را برای من نفرستید، من تحمل فشار قلبی را ندارم.
اس 300 مالید
آخرش می ترسم حمله نظامی به ایران توسط روسها و چینی ها انجام شود. لامروت ها انواع نامردی و زیرآب زنی را در دوره استالین یاد گرفتند و درست بموقع آدم رو می دوشند و وقتی دوشیدند یک لگد در باسن طرف می زنند و ده برو که داری. نخست وزیر بود، رئیس جمهور بود، صدر بود، صدر هیات رئیسه چین بود، یادم نیست، ولی اسمش هواکوفنگ بود، درست 25 دقیقه قبل از انقلاب رفت به دیدن شاه ایران در سال 57 و تنها کسی بود که در آن اواخر از او حمایت کرد، بعد هم رفت قاطی یک میلیارد چینی، حالا مگر می شد پیداش کرد، همه شان شبیه هم. روسیه غرامت اس 300 را به ایران پرداخت. ترجمه اش به فارسی دری این است که موشکها را تحویل نداد. حالا پول را داده باشد یا نه خدا می داند.
صهیونیست خیلی چیز خطرناکی است
واقعا صهیونیست چیز خطرناکی است. من به این نتیجه رسیدم که توی این دنیا یکی اژدهای آبی اسکاتلندی، یکی عقرب کاشان و یکی صهیونیست، خیلی خطرناک است. همین دو روز قبل “ رژیم اسرائیل دو مقام دیگر حماس را ربود.” در همین راستا به کرونولوژی صهیونیسم دقت کنید:
1384، احمدی نژاد با خالد مشعل دیدار کرد.
هفت ساعت بعد، عماد مغنیه در اثر خوردن زیتون زیاد دل درد گرفت و منفجر شد.
1385، احمدی نژاد گفت: اسرائیل را نابود می کنیم.
سه ماه بعد، یکی از دانشمندان هسته ای ایران در حال نیمرو پختن غیب شد.
1386، معاون احمدی نژاد گفت: ما با مردم اسرائیل دوست هستیم.
یک ماه بعد، یکی از دانشمندان هسته ای ایران در حال پریدن از جوی آب در استانبول، به زندانی در تل آویو افتاد.
1387، احمدی نژاد گفت: هولوکاست افسانه بوده، بروید جلو بوق بزنید.
دو ماه بعد، یکی از مسوولان حماس در اثر لیز خوردن در حمام بخار شد.
1388، ایران اعلام کرد یک مرکز غنی سازی در قم ایجاد کرده است.
سه روز بعد، یکی از دانشمندان فیزیک ایران در اثر انفجار موتورسیکلت شهید شد.
1389، احمدی نژاد در دیدار با حسن نصرالله هلو را پوست کند و به او داد.
یک ماه بعد، یک دانشمند هسته ای ایران کشته و یکی دیگر از مرگ حتمی نجات یافت.
1390، ایران اعلام کرد غنی سازی را بشدت ادامه خواهد داد.
نه ثانیه بعد، یکی از مسوولان مرکز غنی سازی در اثر انفجار اتومبیل به ملاء اعلی رفت.
نتیجه گیری اخلاقی: حرف زدن باعث انفجار می شود.
نتیجه گیری نظامی: در دوئل یک خالی بند با کسی که از صداخفه کن استفاده می کند، معمولا صدا از یک طرف می آید، ولی همان طرف کشته می شود.
مردمی ترین هنر
حیف که خودتان می دانید که حرف هایش مزخرف است، وگرنه هزار تا دلیل داشتم که ثابت کنم که هنر تعزیه اصلا مردمی ترین هنر نیست، بلکه شعر مردمی ترین هنر است. یک دلیلش اینکه از هر ده نفری که در ایران زندگی می کنند حداکثر یک نفر تعزیه دیده است، ولی از هر ده نفر حداقل نه نفر شعر می گوید و حداقل دو نفرشان می دانند شعر یعنی چی. یا مثلا موسیقی در ایران بیست میلیون و سینما در ایران مثلا ده میلیون مخاطب دارد، ولی تعزیه صدهزار نفر هم مخاطب ندارد. البته 998 دلیل دیگر هم دارم، ولی همین که احمدی نژاد گفته است که “ هنر تعزیه مردمی ترین هنر است.” خودش نشان می دهد که تعزیه مردمی ترین هنر نیست. مگر اینکه ثابت کنیم صدهزار نفر صد برابر ده میلیون نفر است.
نامزدی نادر و سیمین
و سرانجام سلحشور به رحمت ایزدی رفت. من فکر کنم این فرج گشاده سلحشور تا وقتی فرهادی از آمریکا برگردد، سکته ناقص می کند. البته ماشاء الله قیافه که به سکته ناقص کرده می خورد و کمپوزیسیون قیافه به راست انحراف اساسی دارد، ولی اینکه هر روز یک خبر بشنود که نادر رفت بالا، سیمین رفت بالاتر، واقعا آینه دق است. فوق فوق فوقش انتظار داشتیم که اصغرجان فرهادی مان نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی شود، ولی بقول خارجی ها واووووو( ادامه و در صفحه های بعد) نامزد بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم خارجی شد. فعلا که سه روز همه رسانه ها تعطیل است، که نه خبر تحریم به گوش مردم برسد، نه گیس و گیس کشی سران قوا، نه خواستگاری نادر از سیمین و غیره. فرج گفت “ خط سینمای ایران دست ساواکی هاست.” بیایید فکر کنیم. موقعی که ساواک از بین رفت اصغر فرهادی شش سالش بود. با فرض اینکه حدود 4500 کارمند در ساواک کار می کردند و سن متوسط شان زمان انقلاب حدود چهل سال بود، الآن ساواکی زنده کمتر از دویست تا باید داشته باشیم. چرا این فرج چیز بهتری به ذهنش نرسید. ساواکی؟ یعنی چی؟ به نظرم همین طور پیش برود فردا پس فردا با سنگ شیشه های خانه فرهادی را می شکند و سرش را آنقدر به دیوار می زند که خون از آن جاری شود. البته اصغر هم بچه سده است، کم نمی آورد که. فعلا سینمای ایران در روزهای خوشش به سر می برد. حالا خوب است که فرج می خواست با اسپیلبرگ رقیب شود و بر او پیروز شود، بیا که اصغر اسپیلبرگ را لوله کرد.
قدرت و ثروت
گاهی اوقات کلمات وقتی تکرار می شوند، معنی خودشان را کاملا از دست می دهند. بعد یکی که به نظر می آید سالها قبل عاقل بوده بروبر نگاهت می کند و انتظار دارد بفهمی منظورش چیست. حداد عادل گفت: “ مراقب باشید! تکیه کنندگان به قدرت و ثروت، رای مردم را نخرند.” ببین حداد جان! کلا سه تا گروه در انتخابات شرکت دارند، یکی شان احمدی نژاد و دوستانش هستند که اگر قدرت و ثروتی داشتند با اتکاء به رهبر بود. یک جناح هم جبهه پایداری است که انجمن گدایان مقیم مرکز است و هر پدرسوختگی داشته باشند ثروت ندارند. تنها جناحی که هم قدرت دارد هم ثروت، همان جبهه اصولگرایان است که خودت نماینده اول و آخرش هستی، مرد حسابی! آدم علیه خودش تبلیغ می کند؟