دو دختر کرد بر اثر انفجار یک نارنجک باقیمانده در محل یک پاسگاه انتظامی قدیمی و متروکه، جان خود را از دست دادند. روزنامههای تهران میگویند غزال و لیلا فیروزی در حین بازگشت از چرای دامهای خود، در فاصله ۱۰ متری خانه شان دچار این حادثه شده اند.
عثمان مزین، وکیل دادگستری و پژوهشگر حقوق قربانیان جنگ در مصاحبه با روز میگوید این دو خواهر در حین بازی با یک شیء در دستشان و بر اثر بی اطلاعی از چیستی و خطرات آن جان خود را از دست داده اند.
آقای مزین بر این باور است که “اتخاذ تدابیرعملی فوری در خصوص آموزش شهروندان خصوصا کودکان خردسال در مواجه با ادوات نظامی به جای مانده از دوران جنگ مورد غفلت قرار گرفته.” روزنامه بهار، از روزنامه های صبح تهران در گزارشی پیرامون این حادثه نوشته است: “غزالِ ۲۰ ساله و لیلا ۱۴ ساله از اهالی روستای شریفآباد از توابع منطقه قوچی ارومیه. دو خواهر آن روز رفته بودند گوسفندها را به جایشان برگردانند که جسمی زردرنگ در خاک توجهشان را جلب کرده است. کنجکاوی همان و حادثه همان. آنها نمیدانستهاند که همین جسم زردرنگ قرار است بشود بلای جانشان، بشود تمامکننده زندگیشان، راهِ بستن نفسشان.”
جسم زردرنگی که بر اثر آن، دو خواهر جان از دست دادهاند، از نوع نارنجکهای ۴۰میلیمتری بوده است. پس از حادثه لیلا در دم جان داد و غزال هم در راه انتقال به اورژانس درگذشت.
بر اساس گزارش روزنامه بهار، به دنبال این حادثه “مادر غزال و لیلا حالا دیوانه شده است، افتاده گوشه خانه. بدن پدرشان خونریزی داخلی کرده و در بیمارستان بستری شده است. غزال میخواسته تازه کنکور بدهد، در رشته حسابداری. لیلا هم بهتازگی مقطع دوم راهنمایی را تمام کرده بوده؛ حالا همکلاسیهای آنها دیگر غزال و لیلا ندارند.”
در سالهای پس از جنگ نهادهای مدافع حقوق بشر و فعالان حوزه مین بارها گزارشهایی از مرگ شهروندان بر اثر انفجار مین منتشر کرده اند که به ندرت از سوی رسانهها و مقامات رسمی تائید و یا به آنها توجه شدهاست. استانهای کردستان، ایلام، کرمانشاه، آذربایجان غربی و استان خوزستان اصلی ترین مناطق آلوده به مین در ایران هستند.
عابران محلی، کشاورزان، کولبران و حتی افرادی که بعضا از سایر شهرها برای تفریح به این استانها میآیند قربانی جنگ افزارهای به جا مانده از جنگ ایران و عراق و درگیری های داخلی هستند.
برنامهها موثر نیستند
غزال و لیلا اولین قربانیان مین و نارنجک در روستای شریفآباد نیستند. به نوشته روزنامه بهار از اول انقلاب تاکنون شش نفر از اهالی این روستا به دلیل انفجار مین جانشان را از دست دادهاند.
عثمان مزین میگوید در ایام نوروز امسال دو کودک دیگر در شهرستان سقز دچار حادثه مشابهی شده و در نتیجه آن صدمات جبران ناپذیری برآنها وارد شده است. در مهرماه سال ۹۱ نیز سه شهروند ساکن بخش سرشیو همین شهرستان هنگام عبور از منطقه مرزی “باشماق” در مریوان، در اثر انفجار مینهای به جا مانده از جنگ عراق و ایران کشته شدند.
به گفته این پژوهشگر حوزه قربانیان جنگ “کودکان در معرض بیشترین تهدیدات مین و سلاحهای باقی مانده از دوران جنگ قرار دارند زیرا با حس کنجکاوی و بدون آگاهی از خطر به سمت اشیای جدید رفته و آن را در دست می گیرند.” هرچند او بر این باور است که “در سالهای اخیر مسوولین آموزش و پرورش تا حدودی متوجه این نقصان و کمبود در آموزش خطرات مین به کودکان شده و دفترچههای چند صفحهای را برای آگاهی دانش آموزان توزیع نموده اند اما این آموزشها بدلیل محدود و نارسا بودن نمی تواند کارساز باشد.”
“آگاهی بخشی کامل به کودکان در مورد خطرات مین مستلزم برگزاری چندین جلسه کلاس، نمایش دادن انواع و اقسام مین های موجود بطور عینی، ارائه تصاویر انفجار و خطرات ناشی از مین و استفاده از ابزارهای آموزشی روز، چاپ و توزیع جزوات آموزشی چند صفحه ای با نوشته هایی که برای کودکان قابل درک هم نیست” مواردی است که به گفته آقای مزین “موثر و وافی به مقصود نخواهد بود.”
نماینده مجلس: ما به انفجار مین و مرگ عادت کرده ایم
در واکنش به مرگ دو خواهردر ارومیه، نادر قاضیپور، یکی از نمایندگان آذربایجان غربی گفته است: “این مینها در منطقه ما زیادند و ما دیگر به این اتفاقات عادت کردهایم.”
به گزارش روزنامه بهار قاضیپور افزوده است: “این مینها را ضدانقلابها در اطراف خانههای مناطق غربی کار میگذارند. قبلا هم آنها را در اطراف پایگاههای نظامی کار گذاشته بودند و حالا باد و باران آنها را جابهجا کرده و به اطراف خانههای مردم آورده است.”
جواد جهانگیرزاده، یکی دیگر از نمایندگان استان آذربایجان غربی و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی نیز گفته: “براساس گزارشی که مسئولان امنیتی در اینباره به ما دادهاند، این دو خواهر به داخل پایگاه قدیمی مبارزه با ضدانقلاب میروند و در آنجا این نارنجک را پیدا میکنند و به خانه میبرند.”
مرگ شهروندان بر اثر مین و سایر ادوات بازمانده از دوران جنگ در حالی ادامه دارد که ظرف سه سال گذشته، مسوولان مرکز جامع مین زدایی از اتمام پاکسازی استانهای کردستان و آذربایجان غربی خبر داده بودند.
فعالان حوزه مین بر این باورند که بازسازی دقیق و کامل، که به معنی برقراری امنیت و آسایش کامل برای ساکنان مناطق مین گذاری شده است هنوز صورت نگرفته. وقوع این انفجارها موید این است که نهادهای مرتبط به طور کامل موفق نشدهاند مناطق را از مین پاکسازی کنند.
عمده مینهای به جای مانده در مناطق مرزی مربوط به دوران جنگ هشت ساله ایران و عراق است. علاوه بر ایران بسیاری از شهروندان کشورهای دیگر با گذشت سالها از پایان جنگ همچنان قربانی می شوند. در سال ۱۹۹۷ پیماننامهای با هدف منع استفاده، نگهداری، تولید و جابهجا کردن مین ضد نفر در اوتاوای کانادا بین چندین کشور امضا شد. از آن سال تاکنون ۱۵۸ کشور جهان به این پیمان نامه پیوستهاند.این پیمان تولید، انبار و نقل و انتقال مین های ضد نفر را ممنوع کرده است.
ایران تاکنون این پیمان نامه و همچنین پیماننامه اسلو (پیماننامه عدم استفاده از بمبهای خوشهای) را امضا نکرده است. براساس یکی از بندهای پیماننامه اوتاوا، دولتها موظفند بعد از ده سال تمام کشتزار ها و مزارع را از مینها پاک کنند. از بین همسایگان ایران کشورهای عراق، افغانستان و کویت عضو پیمان اوتاوا هستند.
مینها علاوه بر خسارات انسانی بر طبیعت نیز تاثیر گذاشته وزمینهای کشاورزی قابلیت خود را بر اثر کاشت مین از دست دادهاند.