مهرداد شیبانی
ماه اول زمستان ایرانی که سی سال پیش در چنین روزهائی” شاه رفت” تا بهار شود و “استقلال وآزادی” بجایش بیاید، روزهای آخر رادر سرمائی هولناک می گذراند. “ایران اتمی” که با دو موج اول سرما فلج شد، منتظر موج سومی است و انتخابات هشتم برای مجلس که از حالا پیداست همه دیدگاهای غیر طالبانی به اتهام حمایت آمریکا از شرکت در انتخابات آن محروم خواهند شد.
دکتر ابراهیم یزدی از پیچ سرنوشت سازی خبر داد که “سر راه حاکمیت و اصلاح طلبان” است. و درست سر همین پیچ شیخ مهدی کروبی با ویراژ تندی از عنوانی معمولی در روزنامه خودش به تیتر اول روزنامه ضد ملی کیهان تهران تبدیل شد که هم در “استراتژِی و هم تاکتیک” و صد البته تبلیغات گوبلزی، ارگان اصلی”طالبان ایرانی” است.
شیخ مهدی که اول هفته در مصاحبه با روزنامه خودش صد جور قسم وآیه خورده بود که با راس قدرت معامله ای انجام نداده است، آخر هفته دم خروسش با حروف 84 سیاه از کیهان بیرون زد.
این فاصله چندروزه سخت و حسابی لیز را دو جهت گیری سیاسی بهم پیوند داد. اول: اعلام موضع رهبرجمهوری اسلامی در یزد پایگاه اصلی محمدخاتمی. به نوشته بی بی سی: “آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران، در جدیدترین اظهارات خود درباره انتخابات مجلس در ایران که قرار است دو ماه دیگر برگزار شود، گفت: حمایت آمریکا از هر دسته ای در ایران یک ننگ است.“
اشاره آیت الله خامنه ای به گفته های چند روز پیش جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا، در سخنرانی هفتگی اش است. آقای بوش در آن سخنرانی گفته بود: “از دموکرات ها و اصلاح طلبان از بیروت تا بغداد و از دمشق تا تهران” حمایت می کند.
آیت الله خامنه ای گفت: “هم مردم و هم آن دسته ای که رئیس جمهور آمریکا از آن اعلام حمایت کرده است باید فکر کنند که چرا آمریکا می خواهد از آن دسته حمایت کند و آن دسته چه نقصی داشته که آمریکا را به فکر حمایت از آن انداخته است.”
نامی از آن دسته برده نشد. اما “مردم” که نام مستعار”کیهان” هم هست، در سرمقاله بسیارتندی مصداق آن دسته راروشن کرد و به صراحت یک بولتن امنیتی، خواهان حذف آنها شد: اصلاح طلبان و به ویژه جیهه مشارکت. حکم هم در باره شان صادرگردید: “آمریکا که دشمن شماره یک ملت ایران و اسلام است از این گروه سیاسی اعلام حمایت کرده است. انتخابات مجلس نزدیک است و بدون شک تکلیف ملت انقلابی و پیروان نهضت عاشورای حسینی با آنان روشن!“
و در روز عاشورا که کیهان آن را از “جنبش انقلابی” به “ حرکت اصلاح طلبانه” تغییر ماهیت داده و همین شنبه در راه است؛ “ملت انقلابی” ـ نام مستعار باندهای امنیتی - نه تنها به این دسته، بلکه به گفته منوچهر متکی وزیر امور خارجه به اظهارات این هفته جرج بوش هم جواب خواهند داد. آخر آنقدر حضور “ملت انقلابی” خود جوش است که از یک هفته پیش از وزیر خارجه گرفته تا بازجویان روزنامه نویس خبر دارند که آنها جواب که راخواهند داد وچه خواهند داد.
موضع گیری دوم متعلق به شیخ مهدی بود که هم با اصلاح طلبان مرزبندی کرد و “آنها را تندو روهایی خواند که حالا دارند ناله می کنند”؛ و باین ترتیب روی پاس رهبری آبشاری زد که راهش را برای ریاست جمهوری هموار کند؛ و هم در لابلای حرف هایش خبر بسیارمهمی را به شیوه آخوندی جاداد که می توان بزبان فارسی چنین ترجمه اش کرد:” کوشش های محمد خاتمی در مذاکره با علی خامنه ای در باره رد صلاحیت ها نتیجه بخش نبوده است. به ویژه آنجا که رهبر از خاتمی سئوال می کند«خود شما چه می خواهید بکنید؟» و خاتمی برای فرار از چاله ای که رهبر با این سئوال بر سر راه او می خواهد بکند، می گوید« من پیر شده ام».“
بن بستی که در اوج یخبندان سبب شد یاران هاشمی رفسنجانی ناگهان از ثبت نام برای انتخابات صرفنظر کنند و موسوی لاری بگوید: “هیزم انتخاباتی نخواهیم شد که خودمان درآن سهمی نداشته باشیم” و مهدی کروبی سر از کیهان در بیاورد. خاتمی سفرهای نوبتی خود به استان ها، برای تشویق مردم به شرکت درانتخابات را متوقف کند. هاشمی رفسنجانی نیز در پایتخت بماند و از سفرهای انتخاباتی چشم پوشی کند. رهبران موتلفه اسلامی هم که تاکنون مثل توپ میان دولتی ها، روحانیون سنتی، جامعه روحانیت، دفتر رئیس مجلس خبرگان و… سرگردان بودند و گوشه چشمی هم به اصلاح طلب ها نشان می دادند، ناگهان جهت باد را تشخیص داده و کلمات قصار رهبر درباره حمایت بوش از اصلاح طلب ها را تکرار کنند.
حالا مانده اند “ژنرا ل های دو جناح” که به نوشته سایت “امروز” روز آخر آمده اند و تیغ برهنه چهار، پنج تاپیرمرد- بقول محمدخاتمی - بالای هشتاد سال. پیش بینی خیلی دشواری نیست که همه از دم تیغ استصواب خواهند گذشت، غیراز “ژنرال” های واقعی که فقط 50 نفرشان در ماههای اخیر از سپاه پاسداران استعفاء کرده اند. اینها باید صندلی های قرمز مجلس را اشغال کنند تا “مافیای ثروت وقدرت” که تنها 14 میلیارد دلار مازاد نفتی را در دو سال اخیر بالا کشیده بتواند همچنان ترکتازی کند. و بر تعداد این قرارگاهها بیافزاید: “قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء یکی از بزرگترین و مهمترین بخش های سازندگی در کشور است که دهها طرح مهم و استراتژیک در بخش نفت و گاز، حمل و نقل، بنادر و تونل را در دست اجرا دارد و تاکنون بیش از 1500 پروژه در سراسر کشور را اجرا کرده است. فرمانده این قرارگاه، فرمانده کل سپاه است.”
ودرست درحالیکه رئیس جمهور خدائی داشت با انتقال “وحی” به لشگر 300 هزار نفری مداحان آنها را برای مغزشوئی مردم در دهه عاشورا اماده می کرد، شورای امنیت ملی دو دستور به رسانه های کاملا آزاد ایران داد. اول اینکه این سخنان را منتشر نکنند. و دوم سفر بوش به خاورمیانه را شکست بخوانند. آخر جرج بوش سفر خود را آغاز کرده بود. حتما از متن مذاکرات دو نفره رهبرجمهوری اسلامی ومحمدالبرادعی هم خبر داشت، هرچند ملت مثل همیشه در بی خبری مطلق ماند و فقط فهمید دیگر آشکارا این “مقام معظم رهبری” است که شخصا دیدارهای مهم را انجام می دهد و تصمیمات لازم را اتخاذ می کند.
سران کشورهای عرب منطقه که به نوشته رویتر “نگران روابط اعراب و اسرائیل نیستند، نگران ایرانند” یکایک ”دشمن بزرگ مسلمانان” را در آغوش گرفتند و به سخنان بسیار تند او علیه جمهوری اسلامی گوش دادند: “تهران با صدها میلیون دلار پول، تامینکننده مالی نیروهای افراطی در سراسر جهان است. ایران با اظهارات تهدیدآمیز خود همسایگانش را میترساند و با پنهان کردن اهداف برنامههای اتمی خود منطقه را بیثبات میکند. ایالات متحدهی امریکا و متحدان عرب آن بطور مشترک باید با خطر ایران مقابله کنند، پیش از آنکه خیلی دیر شود. ایران امنیت ملت ها را در همه جا تهدید می کند. ایران در صدر کشورهایی که مسئول تروریسم هستند قرار داد”.
بوش خطاب به ملت ایران هم گفت: “روزی خواهد آمد که مردم ایران دولتی خواهند داشت که آزادی و عدالت را محترم می شمارد و ایران به جمع کشورهای آزاد جهان خواهد پیوست و در آن روز خوب، شما هیچ دوست بهتری از آمریکا نخواهید داشت.”
در پی رئیس جمهور آمریکا که از اعراب و جهان اسلام تجلیل کرد، نیکلاسارکوزی، رئیس جمهور فرانسه به منطقه آمد تا “سهم فن آوری صلح آمیز انرژِی” هسته ای را در قالب قراردادهای کلان به “جهان اسلام و اعراب” تقدیم کند.
رئیس جمهور فرانسه به روزنامه الحیات چاپ عربستان سعودی گفت: “باید برای حل کشمکش اتمی با جمهوری اسلامی فشار بینالمللی بیشتری بر ایران وارد شود. جمهوری اسلامی سرسختانه از تعهدات بینالمللی خود سر باز میزند و از این رو لازم است شورای امنیت سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا فشار خود بر ایران را افزایش دهند.”
برخی از ناظران سیاسی این جنگ علنی را به دو خبر امنیتی پیوند زدند که هفته گذشته به رسانه ها راه یافت و از طرف جمهوری اسلامی نه تائید و نه تکذیب شد.
خبرگزاری انتخاب گزارش داد: “رسانه های سوئیسی به نقل از منابع روسی و منابع عربی به نقل از عوامل امنیتی آمریکا گزارش می دهند که میان محمود احمدی نژاد و رابرت گیتس مذاکرات محرمانه ای انجام گرفته است. پایگاه های تحلیلی ـ خبری سویسی بنام «تسایت فراگن» با استناد به منابعی روسی که به نوشته نویسنده گزارش موثق هستند، نوشت که در حاشیه اجلاس کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در قطر بین رابرت گیتس و محمود احمدی نژاد ملاقات مخفیانه ای انجام گرفته است. طبق این گزارش، در این اجلاس محرمانه پیمان عدم حمله متقابل بین سپاه پاسداران و نیروهای نظامی آمریکا بسته شد. تحت تاثیر این پیمان و چند ساعت پس از امضای آن، دولت آمریکا اقدام به انتشار گزارش سازمان شانزده گانه امنیتی که تا آن زمان بسیار سری نگه داشته شده بود، کرد.“
برخی از منابع خبری دیگر هم از دیدار محرمانه سردار محمد جعفری فرماند سپاه بامقامات آمریکائی در یک پایگاه نظامی عراق خبر دادند.
روبرت بیر، مامور سابق سازمان “سیا” هم در گفت وگویی با هفته نامه لبنانی “الوطن العربی” با اشاره به سفر احمدی نژاد گفت که “حضور رییس جمهور ایران در واقع اولین گام اساسی در راستای اجرای معامله فراگیر و بزرگی ست که از مدت ها پیش بین ایران و آمریکا و با هدف کنترل خاورمیانه آغاز شده است. یک مقام مهم امنیتی وابسته به یکی از کشورهای خلیج فارس از مدت ها پیش دوهفته ای یکبار برای هماهنگی امور امنیتی با تهران در رفت و آمد است”.
به گفته روبرت بیر: “در چارچوب این معامله بزرگ، آمریکا در ازای حفظ منافع خود توسط ایران آماده سپردن کنترل عراق، سوریه، لبنان، بحرین و کل خلیج فارس به ایران شده است. اجرای این طرح به گفته “بیر” به سیطره امپراطوری جدید و وسیع ایران که بسی فراتر از امپراطوری صفوی است، خواهد انجامید.“
برخی مفسران سیاسی ایرانی هم سخنان جرج بوش در حمایت از اصلاح طلبان ایرانی را در چهار چوب همین سیاست ارزیابی کردند. سیاستی که ادامه وگسترش فضای “صلح مسلح” را به نفع تندورهای مذهبی ایران وآمریکا می داند.
ماه اول زمستان در بن بست کامل سیاسی- اجتماعی رو به پایان است. اگر نسل کشی نخبگان سیره جمهوری اسلامی نبود، شاید شاعران بزرگی می آمدند و زمستان اخوان و بن بست شاملو را به لباس ابدی شعر در می آوردند تا بیاد تاریخ بماند ملتی که به گفته پریچه شعرش فروغ “درآستانه عبور از فصلی سرد” بود، چگونه به زمهریری رسید که برای عبور ازآن به ملتی نیاز دارد که مردان و زنانش جامه “آرش کمانگیر” سیاوش کسرائی رابپوشند و آتش قله خاموش البرز رادوباره بر فرازند.
دریغا مردم که به نوشته سایت تبریز نیوز: “از رییس جمهور محمود احمدی نژاد میخواهند در دومین دور از تور ایرانگردی رسیدگی به مشکلات مردم این بار از استانهای اردبیل، زنجان، آذربایجان شرقی وغربی بازدید کرده و با گذر از راههای مسدود شده روستایی شبهایی را در دمای زیر 20 درجه سانتیگراد در کنار مردم و کودکان روستاها و شهرها گذرانده و شاهد رنج و عذاب آنان باشند.“