با حضور رهبران کشورها برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، وقت آن بود که بنبست بر سر توافق جامع برای محدود کردن برنامه هستهای ایران شکسته شود. اما به رغم مذاکرات بین جان کری وزیر خارجه آمریکا، محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران و کاترین اشتون مذاکرهکننده اروپا، تا به اینجا هیچ نشانه واقعی دال بر حرکت دیده نمیشود.
هر دو طرف در ظاهر پایبند به توافقی هستند که مهلت اولیه ماه ژوئیه آن به ۲۴ نوامبر موکول شد. حسن روحانیُ رپیس جمهور ایران در سخنرانی خود در مجمع عمومی تحریمهای غرب را محکوم کرد اما خاطرنشان کرد که میخواهد مناقشه با آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین را حل کند. اوباماُ رپیس جمهور آمریکا در سخنرانی خود، بار را بر دوش ایران گذاشت و هشدار داد توافق تنها زمانی اتفاق میافتد که ایران از این فرصت تاریخی استفاده کند.
مذاکرات در مورد مسائل متعددی پیشرفت داشته است، از جمله تقویت بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای برای جلوگیری از پیشبرد برنامه پنهانی سلاح هستهای و تغییر عملکرد راکتور آب سنگین اراک به منظور کاهش تولید پلوتونیوم. بزرگترین مشکل بر سر راه توافق این است که ایران اجازه خواهد داشت چه مقدار اورانیوم را غنیسازی کند. اسرائیل و متحدان این کشور در کنگره آمریکا میخواهد برنامه غنیسازی ایران به طور کامل متوقف شود. آقای اوباما و قدرتهای بزرگ دیگر گفتهاند که ایران میتواند برنامه هسته ای محدودی را برای مقاصد تحقیقاتی ادامه دهد.
نظر غرب این است که برنامه باید به نحوی باشد تا ایران نتواند یک روز تصمیم بگیرد سلاح هستهای بسازد و در آن صورت جهان زمان کافی برای دخالت نداشته باشد. قدرتهای بزرگ میخواهند توان غنیسازی ایران را کاهش دهند تا برای تولید مواد لازم برای ساخت بمب هستهای، یکسال یا بیشتر زمان نیاز باشد.
ایران ۱۹ هزار سانتریفیوژ دارد که برای روند غنیسازی ضروری است و از این تعداد ۱۰۲۰۰ عدد در حال حاضر فعال است. آمریکا پیشنهاد کاهش این تعداد تا حدود ۱۵۰۰ عدد را داده است اما ایرانیها بر تعدادی بسیار بیشتر از ۱۹ هزار عدد اصرار دارند. این به آنها توانی در مقیاس صنعتی میدهد که به گفته خودشان برای تولید سوخت راکتور انرژی هستهای، مانند بوشهر، اورانیوم را غنیسازی کنند. اما هزینه آن توجیهپذیر نیست و ایران هم به این توان نیازی ندارد. روسیه برای بوشهر سوخت تولید میکند و میتواند این کار را بصورت نامحدود انجام دهد.
مسئله اصلی ایران بیشتر سیاست و نگه داشتن وجهه است تا نیاز واقعی. برنامه هستهای میلیاردها دلار هزینه داشته است و منبع غرور ملی است. ایران که سالها بر داشتن حق هستهای پافشاری کرده است، تمایلی به حذف هیچ سانتریفیوژی ندارد، چراکه میترسد ضعیف جلوه کند. ایران به خاطر احترام به توافق اولیه که پیشاپیش تولید را کاهش داده، شایسته اعتبار است. اما عدم تمایل به کاهش سانتریفیوژها شبهاتی را در مورد ادعاهایش که قصد ندارد سلاح هستهای بسازد ایجاد میکند.
پیشنهادهای مورد مذاکره میتواند اساس یک مصالحه برد-برد باشد. روز جمعه گزارشهایی منتشر شد که آمریکاییها در حال بررسی اجازه ۴۵۰۰ سانتریفیوژ به ایران هستند. ایدههای دیگر شامل از کار انداختن سانتریفیوژها با قطع لولهها و جایگزین کردن سانتریفیوژهای قدیمی ایران با تعداد کمتری سانتریفیوژ پیشرفته است.
آقای روحانی و ظریف مذاکرات را به این نقطه رساندهاند. حالا رهبر ایران، آیتالله خامنهای، باید تصمیم بگیرد آیا جرات مقابله با نیروهایی را دارد که همیشه آمریکا را به عنوان دشمن میبینند. ایا او میتواند توافق را نهایی کند یا خیر. این اجازه میدهد تحریمها برداشته شود و اقتصاد ایران رشد کند، انزوای دیپلماتیک از بین برود و بصورت ایدهآل تبدیل به بازیگر سازندهتری در امور منطقه شود.
منبع: نیویورک تایمز - 26 سپتامبر