از اعلان جنگ تا بوی باروت

نویسنده
شیرین کریمی

» دشمنی جمهوری اسلامی با سلطنت سعودی به اوج می رسد

یک هفته پس از اعلام خبر اعدام شهروندان ایرانی در عربستان و همزمان با مرگ ولیعهد پادشاهی سعودی، دو عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس خواستار تغییر حکومت این کشور از پادشاهی به جمهوری و با گفتن اینکه عربستان به جمهوری اسلامی “اعلان جنگ” کرده است همچنین اخراج سفیر ریاض از تهران شده اند. همزمان یک روزنامه میانه رو دست راستی نیز از سران جمهوری اسلامی خواسته است به “بزرگواری” پایان دهند و مدارا را کنار بگذارند.

اعدام ایرانیان متهم به قاچاق مواد مخدر در زمانی اتفاق افتاد که شاهزاده نایف ولیعهد بانفوذ این کشور که پیش از این گفته شده بود در مقام وزارت کشور با ایرانیان مذاکراتی کرده و قول هائی برای جلوگیری از اعدام داده، بر بستر مرگ در خارج از کشور قرار داشت. فروردین ماه زمانی که احتمال اعدام شهروندان ایرانی در عربستان بالا رفته بود وزیر خارجه ایران گفته بود با شاهزاده نایف بن عبدالعزیز وزیر کشور سعودی رایزنی کرده است و او به وی قول های مساعدی داده است

“مرگ ولیعهد سعودی منجر به تغییر نظام سیاسی عربستان از سلطنتی به جمهوری خواهد شد.” این واکنش نائب رئیس تازه کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم به خبر درگذشت شاهزاده سعودی است. منصور حقیقت پور به خبرگزاری فارس گفته است: “مردم عربستان خواهان دخالت در سرنوشت کشورشان هستند و با مرگ ولیعهد عربستان خواسته آنها مشروط به حضور مردم در صحنه محقق خواهد شد.”

گفته ای که اوج خشم تهران را نسبت به سلطنت سعودی می رساند و در زمانی رخ می دهد که یک روزنامه مستقل تهران در مقاله ای وقوع جنگ بین ایران و سعودی را محتمل دیده است.

این اظهارات گرچه میان رسانه های تندرو و متمابل به جناح راست، حتی رسانه های حکومتی معمول است و معمولا از نزدیک بودن انقلاب علیه سلطنت می گویند اما در شرایط حاضر که حتی در اوپک هم نمایندگان تهران و ریاض در مقابل هم ایستاده اند می تواند واکنش هائی در پی آورد. به خصوص که نماینده مجلس گفته است: “به نظر می‌رسد مسلمانان عربستانی تمایل به جمهوریت دارند چرا که جمهوریت از اساس با سلطنت مغایرت دارد.”

دور تازه تیرگی روابط ایران و سعودی پس از آن مطرح می شود که رسانه هابی عربی فاش کردند چندین تبعه ایرانی که به جرم قاچاق مواد مخدر در عربستان زندانی بوده اند اواخر فروردین با جدا کردن سر از بدنشان اعدام شده اند. این خبر آخرین ضربه به روابط تیره ای بود که در چند سال گذشته هر روز تیره تر شده است..

با این حال سایت نیمه دولتی رجانیوز خبر داده “بنا بر شواهد قطعی، در زمان مکالمه صالحی و و وزیر کشور، ایرانیان زندانی اعدام شده بودند، اگرچه برخی منابع اعلام کرده‌اند که پادشاه عربستان با این اعدام‌ها موافق نبوده و در نهایت با دستور وزیر کشور و ولیعهد عربستان، ایرانیان دربند اعدام شده‌اند و تعداد اعدام شدگان نیز 18 نفر بوده است نه هشت نفر.”

هفته گذشته وزارت خارجه جمهوری اسلامی با تأیید اعدام ها، کاردار سفارت عربستان را احضار و اعتراض رسمی ایران را به وی ابلاغ کرد.

اعلان جنگ یا اخراج سفیر

در حالی که به نظر می رسید رسانه های جناح راست و حکومتی تمایلی به بزرگ کردن خبر اعدام ها که در ضمن نشان دهنده ضعف جمهوری اسلامی در برابر یک متحد آمریکا در منطقه است، از خود نشان نمی دهند نمایندگان مجلس وظیفه دولت را به عهده گرفته اند. چنان که عوض حیدرپور، دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس اعدام شهروندان ایرانی را “اعلام جنگ عربستان به جمهوری اسلامی” توصیف کرد. او صراحتا خواستار اخراج سفیر ریاض از تهران شده است. این نماینده مجلس خاطرنشان کرده است: “از وزارت خارجه انتظار می‌رود که با احضار سفیر عربستان، روابط دیپلماتیک با این کشور را قطع کرده و سفیر را از کشورمان اخراج کند چرا که دولت عربستان سعودی با این کار خط قرمز را رد کرد و به تبع آن، وزارت خارجه نباید به هیچ عنوان کوتاه آید.”

فعالین حقوق بشر می گویند به لحاظ حقوقی جمهوری اسلامی به دلیل اینکه خود ید طولایی در اعدام اتباع خارجی متهم به قاچاق مواد مخدر دارد، قادر نخواهد بود در موردی مانند این صدای خود را بلند کند.

آمار و گزارش های سازمان های مدافع حقوق بشر نشان می دهد جمهوری اسلامی سالانه ده ها تن از شهروندان افغانی را به اتهام مشابه حمل مواد مخدر اعدام می کند.

همزمان با اظهارات حیدرپور پیرامون “اعلان جنگ ” محمد علی وکیلی در سرمقاله روزنامه ابتکار نوشت: “سعودی‌ها عملاً وارد جنگ با ایران شده‌اند و تنها کاری که تاکنون انجام نداده‌اند این است که گلوله مستقیم شلیک نکرده‌اند که اگر می‌توانستند، از آن هم دریغ نداشتند!”

نویسنده که تیتر “آیا رابطه ایران و عربستان بوی باروت می‌دهد؟” را برای مطلب خود برگزیده بر این باور است که علی رغم اینکه مقامات دو کشور در دهه های اخیر تلاش کردند تنش ها میان حکومت ها از “حد معقول” بالا تر نرود اما “شیب تنش‌ها ظرف دو سال گذشته تندتر و با انقلاب‌های منطقه به اوج خود رسیده‌است. حال با اقدام غیرمعمول و خلاف قواعد دیپلماتیک عربستان -“اعدام هیجده ایرانی”-، بحران بین دو کشور به نقطه خطرناکی رسیده‌است. نقطه بحران به حدی است که از نظر کارشناسان به”بوی باروت” تعبیر می‌شود.”

وکیلی که مدیر مسئول روزنامه دست راستی اما میانه رو ابتکار است در این مقاله با زبانی تند از سران جمهوری اسلامی تا “بزرگواری” برای “اتحاد جهان اسلام” را کنار بگذارند و در ادامه نوشته است :“دشمنی آل سعود”واپسگرا”، از حد گذشته و جایی برای رفتار کریمانه نگذاشته‌است.”

نویسنده مقاله از قول “مردم سعودی” نوشته “نمی‌توان نظاره‌گر عملکرد کشوری بود که برای مقابله با موج دموکراسی‌خواهی مردم منطقه، ناجوانمردانه و با تکیه بر ابزار نفت هر روز از سفره آنان می کاهد و غیرت و غرورشان را به بازی بگیرد. بنابراین به عنوان یکی از همین مردم، خطاب به مسئولین جمهوری اسلامی می‌گوییم؛ این وضع قابل دفاع و تداوم نیست، مدارا و کوتاه آمدن در مقابل رفتار جسورانه آل سعود غیرقابل توجیه و خیانت به آرمان مردمی است که قصد رهایی از دست دیکتاتورها را دارند.”

 

هاشمی رفسنجانی: حیف!

رابطه تهران و ریاض به وی‍ژه از زمستان گذشته و پس از حضور نظامی عربستان سعودی در ناآرامی های بحرین دچار تنش های بسیاری شده تا آنجا که ریاض به صراحت اعلام داشت برای تامین نفت جهان در صورت تحریم نفتی جمهوری اسلامی پیش قدم شده است؛ امری که به گفته ناظران در صورت به بن بست رسیدن مذاکرات اتمی تهران و گروه 1+5، غرب را برای اعمال تحریم های گسترده نفتی علیه تهران بیش از پیش ترغیب می کند.

تحلیلی که رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز با آن همسو است. آیت الله هاشمی رفسنجانی ماه فروردین در گفتگویی با مسئولان فصلنامه مطالعات بین المللی با انتقاد از سیاست خارجی دولت محمود احمدی ن‍ژاد از افزایش تنش ها میان تهران و ریاض انتقاد کرده و گفته بود: “اگر عربستان با ما روابط خوبی داشت، مگر غربی‌ها می‌توانستند ما را تحریم کنند؟ فقط عربستان می‌تواند جای ایران پر کند. عربستان لازم نیست هیچ کاری انجام بدهد، اگر نفت را به اندازه سهمیه اپک تولید کند، هیچ کس نمی‌تواند به ما تعرض کند. چون اقتصاد دنیا نمی‌تواند خالی از نفت ما باشد.”

آیت الله هاشمی معتقد است هنوز نیز امکان ایجاد روابط خوب “مقدور” است اما گوشزد می کند: “ولی انسان‌هایی اینجا هستند که نمی خواهند.”

 به گفته تحلیل گران دولت احمدی ن‍ژاد در سال های اخیر روز به روز بر لایه های تنش میان تهران و همسایگان خود افزوده است.رییس جمهور پیشین افسوس خود از این سیاست را چنین ابراز کرده است: “ما اگر فقط با کشورهای منطقه خودمان روابط را گرم کنیم، قدرت واقعی ایران در منطقه حفظ می‌شود. یعنی مرکز اقتدار ایران در منطقه است. اما حیف….”

 

دیپلماسی عربی احمدی ن‍ژاد

هفت سال پس از روی کار آمدن احمدی ن‍ژاد، در حالی که دیپلماسی دولت وی سردترین روابط را با کشورهای عربی منطقه و همسایگان جنوب خلیج فارس رقم زده است ناظران سیاسی این را شکستی بزرگ برای این دولت می دانند که در ابتدای کار رفتار غیر متعارفی برای بالابردن سطح روابط با اعراب در پیش گرفت. وی نخستین رئیس جمهوری اسلامی بود که در سه دهه گذشته در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس شرکت و همچنین تنها رئیس دولتی بود که از امارات متحده عربی بازدید کرد. رفتار متواضعانه و خارج از عرف دیپلوماتیک احمدی نژاد در اولین سال ریاست جمهوریش که در برابر چشم دوربین ها در ریاض به دنبال ملک عبدالله به راه افتاد و چندان به او چسبید که با عتاب پادشاه کهنسال سعودی با لبخند از او جدا شد.

احمدی نژاد در بدو رسیدن به قدرت از گسترش روابط با “جهان اسلام و کشورهای منطقه” به عنوان برنامه دولت خود” سخن گفت و تاکید کرده بود: “این امر اولویت سیاست خارجی ما خواهد بود. خلیج فارس خلیج صلح و عدالت است و ما خواهان تفاهم با کشورهای خلیج فارس و روابط دوستانه برای دفاع از منافع آن هستیم.”

او دولت اصلاح طلبان را متهم می کرد که به روابط با آمریکا و اروپا بیش از رابطه با مسلمانان بها داده است. اما طرفه آن که سعودی و کشورهای جنوبی خلیج فارس، ابتدای کار احمدی‏نژاد را برای شرکت در نشست سالانه سران شورای همکاری خلیج فارس که در سال 2007 در دوحه قطر برگزار می‌شد دعوت کردند تا وی اولین رئیس جمهوری ایران باشد که از زمان تشکیل این شورا در اجلاس سران آن شرکت کند. پیش از آن ایرانیان از به رسمیت شناختن این شورا پرهیز داشتند و همواره بر سر بیانیه هائی که بر حقوق امارات بر سه جزیره تنگه هرمز تاکید می کرد با آن درگیر بودند.

حضور غیرمتعارف احمدی نژاد در جلسه شورای همکاری خلیج [فارس] و نشستن زیر تابلوئی که در آن “خلیج” نام این ابراه بود، نه تنها فایده ای و امتیازی در پی نداشت بلکه در همان سال و در حضور وی آنان بار دیگر ادعای خود را درباره سه جزیره تکرار کردند.

حاصل سیاست ناپخته احمدی نژاد در منطقه عربی تشدید اختلافات جمهوری اسلامی و عربستان در ماه های اخیر بود، تا جائی که با سفر رییس دولت به جزیره ابوموسی، شورای همکاری این عمل را خصمانه و دخالت ایران در امور داخلی خود خواند و تهدید به شکایت به شورای امنیت کرد و بعد از آن بود که خصومت تهران و ریاض بر سر دخالت در سرکوب های سوریه و حمایت سپاه قدس از بشار اسد، دخالت در تحولات بحرین، لبنان و فلسطین فزونی گرفت تا جایی که ریاض نه تنها در جریان تحریم های نفتی هیچ حمایتی از جمهوری اسلامی نکرده که علی النعیمی هم گفته برای جبران نفت ایران تنها کافی است “شیر فلکه ها” را باز کنیم.

کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز با سیاست های نفتی عربستان همراه هستند.