از لاریجان به ژنو

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

بخاطر موجودی به نام جواد لاریجانی است. تقصیر من نیست. واقعا این آدم در حوزه ریاضیات آدم باهوشی است، گیریم که او هم اخیرا جزو “ ساندیسیست ها” شده و با وجود اینکه می داند، ولی یک جوری حرف می زند و رفتار می کند که آدم آرزو می کند کاش نمی دانست. منظورم اجلاس حقوق بشر در ژنو و اظهارات جواد لاریجانی در آنجاست.

 

توضیح بدهم که اصولا علت اینکه من طنز می نویسم همین است. ولی خودتان قضاوت کنید، قسم تان می دهم، به جان مادر همین جواد آقای لاریجانی که الآن دو تا پسرش دو قوه را اداره می کنند و خودش هم مشغول ماست مالی آن یکی قوه است، اگر حرف هایی که لاریجانی در ژنو زد، من به عنوان طنز نوشته بودم، قاه قاه نمی خندیدید؟ اگر من یک شخصیت تخیلی درست کرده بودم و عین جملات جواد لاریجانی را به عنوان یک نوع جواد به صورت طنز نوشته بودم، شما به من نمی گفتید داری اغراق می کنی و جمهوری اسلامی درست است که دروغ می گوید و عقل ندارد، ولی نه در این حد! حالا من چه بگویم؟ خودتان بروید بخوانید و ببینید چه گفته است.

اصلا من غلط می کنم به یک کلمه اش دست بزنم، کل گفته هایش طنز است. او چشمش را بست و دهانش را باز کرد و رسما و بدون اینکه از خجالت آب بشود و رودخانه بشود و برود به مرداب گاوخونی، گفت “ هیچ موردی از نقض حقوق بشر در ایران وجود ندارد.” البته از یک نظر رفتار لاریجانی کاملا درست است، یعنی اگر قرار است آدم یک دروغ علنی و صریح بگوید که همه آن را بفهمند، به جای یک دروغ کوچک یک دروغ خیلی بزرگ می گوید. به نظرم این عقب گرد مهمی است که آدم در عرض سه سال از یک جانشین انشتین تبدیل به حجت الاسلام حسنی بشود.

 

فضای بازی و شهربازی

به نظرم مردم ایران نیاز زیادی به بازی و بخصوص شهربازی دارند. اصولا مشکل بزرگ ما این است که بازی کم می کنیم و اگر این کار را می کردیم خیلی از مشکلات مان تا به حال حل شده بود و حتی اگر مشکلات مان هم حل نشده بود، حداقل این بود که یک عالمه بازی کرده بودیم. البته همین بازی خبر خوش دادن، خودش یک جور سک سک است، یک دفعه همه دارند جیغ و داد می زنند، یک عده گاز پرت می کنند، یک عده کتک می خورند، یک عده روزنامه پاره می کنند، یک عده دیگران را جر می دهند، این وسط یک دفعه محمود خوشگله زرتی وسط میدان از هلی کوپتر پیاده می شود و سک سک، همه نفس ها حبس، دستها رو سینه، لپ ها آلوچه، هپ!

ساکت می نشینیم و او قول می دهد که خبر خوشی به ما بدهد، و اصولا خودش بازی بامزه ای است که یک آدمی که می خواهد روز چهارشنبه یک خبری بدهد، به جای اینکه همان روز چهارشنبه همان خبر را بدهد، روز دوشنبه با خوشحالی اعلام می کند که قرار است روز چهارشنبه یک خبر بدهد، خب، مرد حسابی! همان چهارشنبه خبرت را بده، برای چی ما را انگشت به مافوق و خودت را انگشت به عناصر پائینی می گذاری. حالا از همه بامزه تر اینکه روز چهارشنبه هم خبری نمی دهد. بعد آدم ناخودآگاه فکر می کند یک خبر خوش شنیده است، ولی بعدا هرچه فکر می کنی چه خبر خوشی شنیدی یادت نمی آید.

البته به نظر من احمدی نژاد با باهنر فرق می کند. هر کدام شان یک جور بازی می کنند. مثلا امروز احمدی نژاد با وجود اینکه همه ملت خبر دارند که شصت زندانی مطبوعاتی در همین لحظه در زندان هستند، اعلام کرد: “ آزادی مطبوعات در ایران در حد بالایی است.” لامصب اینقدر حدش بالاست که داریم بالا می آوریم و کاملا شکوفا می شویم. در همین شکوفایی است که آقای باهنر که یکی دو ماهی رفته بود بازار و وسط کوچه پس کوچه های بازار گم شده بود، اعلام کرد که “ باید فضای بازی به وجود آید.” البته من بقیه جمله را نخواندم، ولی احتمالا بقیه جمله یکی از حالات زیر است:

اول، باید فضای بازی به وجود بیاید، تا دولت با مجلس بازی کند.

دوم، باید فضای بازی به وجود بیاید، تا باباها بچه ها را ببرند به فضای بازی.

سوم، باید فضای بازی به وجود بیاید، تا مردم به جای اینکه بروند توی خیابان، بازی کنند.

چهارم، باید فضای بازی به وجود بیاید، تا فضای بسته یک کم باز شود.

 

سبزها در لبنان

مدتی قبل با یکی از روشنفکران لبنانی که در مورد مسائل سیاسی و حقوق بشر در لبنان فعال است، حرف می زدم. می گفت یک وب سایت دارند به نام “ حالا، لبنان” و می گفت در آن وب سایت یک صفحه دارند به نام “ حالا ایران” که خبرهای جنبش سبز را در آن به زبان عربی و انگلیسی منتشر می کنند. خبر جالب این که می گفت صفحه مربوط به ایران پرخواننده ترین صفحه سایت شان است. نکته جالب اینکه می گفت از وقتی تظاهرات روز قدس برگزار شده و مردم شعار دادند “ نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران” مردم لبنان احترام بیشتری برای ایرانیان قائل اند. چون می فهمند که این مردم نیستند که دوست دارند دولت ایران در مسائل داخلی لبنان دخالت کنند. امروز عکس و خبر تجمعی در لبنان منتشر شد که عکس میرحسین موسوی و رهبران جنبش سبز در کنار امام موسی صدر گذاشته شده است. به نظرم جنبش سبز همه جا سبز می شود، بخصوص در کشوری مثل لبنان.

 

250 حزب سیاسی داریم و 2500 تا زندانی سیاسی

عباس زاده، مدیرکل سیاسی وزارت کشور همزمان با اعلام رسمی وجود آزادی مطبوعات توسط احمدی نژاد در تهران، و اعلام وجود آزادی همه چیز در ژنو توسط یکی از جوادهای مقیم مرکز، گفت “ در ایران بیش از 250 حزب سیاسی با گرایش های سیاسی متفاوت با مجوز قانون ثبت شده و هم اکنون نیز همگی مشغول فعالیت هستند.” یکی از آگاهان فعالیت این احزاب را توضیح داد:

اول، حزب مسارکت ایران اسلامی مشغول فعالیت برای تامین وثیقه برای آزاد کردن رهبرانش است که زندانی اند.

دوم، یک سوم اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مشغول فرار از دست دولت هستند تا مثل دوسوم دیگر رهبران شان زندانی نشوند.

سوم، اعضای حزب کارگزاران با قدرت تمام مشغول فعالیت هستند تا احتمالا در ماههای آینده اعضای شان از زندان انفرادی به زندان جمعی منتقل شوند.

چهارم، همه اعضای همه احزاب زندانی نیستند، بعضی از آنها موفق شدند از کشور خارج شوند.

پنجم، البته بعضی احزاب هم آزادی فعالیت دارند، از جمله “ سازمان ایثارگران انقلاب اسلامی”، “ حزب ایثارگران انقلاب اسلامی”، “ انجمن اسلامی ایثارگران”، حزب ایثارگران و فدائیان امت اسلامی”، “ موسسه ایثارگران متعهد به انقلاب اسلامی”، “ مجمع ایثارگران لشگر هفت ثارالله”، “ مجتمع ایثارگران تیپ دوم لشگر هفت ثارالله”، حزب ایثارگران معمولی”

 

کوفی عنان به جنبش سبز پیوست

به نوشته وب سایت هفت تیر کوفی عنان دبیرکل سابق سازمان ملل اعلام کرد “ ای کاش آقای خامنه ای دبیرکل سازمان ملل می شد.” وب سایت پرچم هم از قول کوفی عنان نوشت: “ ای کاش آقای خامنه ای دبیر کل سازمان ملل می شد.” باشگاه خبرنگاران گمنام هم نوشت که کوفی عنان گفته است “ ای کاش آقای خامنه ای دبیر کل سازمان ملل می شد.” پایگاه خبری تحلیلی مذهبی “ رهوا”( به شما چه ربطی دارد که این پایگاه کجاست!) نوشت: “ ای کاش آقای خامنه ای دبیرکل سازمان ملل می شد.” آگاهان گفتند که این خبر را همین امروز کشف کردند، اما ظاهرا این اظهار نظر دقیق و روشن روز 12 بهمن اعلام شده است. این آگاهان اظهارات کوفی عنان را به دو دلیل نشانه پیوستن وی به جنبش سبز و تلاش وی برای حل مشکلات ایران دانستند.

اول، در صورتی که آیت الله خامنه ای دبیر کل سازمان ملل بشود، به هر حال مشکلات ایران بسیار کم می شود و اگر مشکلات ایران کم بشود، مشکلات جهان هم کم می شود.

دوم، بهترین پست برای آقای خامنه ای دبیرکلی سازمان ملل است، چون دبیرکل سازمان ملل اصولا هیچ کاری نمی تواند بکند.

ما از این پیشنهاد استقبال می کنیم و به نظرم این راه، یکی از بهترین راه حل های مشکلات ایران است.    

البته فقط جواد لاریجانی نبود که شکوفا شد. نماینده زیمباوره در این نشست با حمایت از ایران گفت: “ یکی از نشانه های بارز تعهد ایران به حقوق بشر مساله پیشرفتی است که در حوزه علم و فن آوری و همکاری های بین المللی داشته است” نماینده دولت چین هم به ستایش از اقدام ایران در رفع بی سوادی اشاره کرد و گفت: “ قانون اساسی ایران به آزادی های بنیادی وحقوق بشر اشاره می کند” نماینده ونزوئلا هم برای اینکه نشان بدهد در ایران حقوق بشر کاملا رعایت می شود گفت: “ از آغاز انقلاب اسلامی تاکنون مردم ایران  از دست  رژیمی بیرون آورده شده اند که تحت سلطه کشور امپریالیستی بود.”