موسیقی♦ چهار فصل‏

محمد صفریان
محمد صفریان

sefrian.jpg

مهسا و مرجان وحدت و پری ملکی به همراهی گروه “ موسیقی اصیل ایرانی رفتند و لندن پر شداز طنین دلنشین ‏موسیقی اصیل ایرانی.. بعد هم پای صحبت” هنر روز” نشستند… ‏

mahsamarjan1.jpg

این برنامه که با همیاری موسسه های “برعکس” و”میراث ایران” برگزار می شد، سبب ساز حضور دوباره ی ‏علاقه مندان به موسیقی اصیل ایرانی در سالن کادگان هال شد، تا پس از گذشت ماه ها به نوعی خاطره ی حضور ‏استاد شجریان در این سالن، تداعی شده باشد.‏

mahsamarjan2.jpg

در این برنامه که از دو بخش کاملاً مجزا تشکیل شده بود، ابتدا مهسا و مرجان وحدت به همراهی سازهای نی و ‏سه تار و پرکاشن به اجرای قطعاتی در دستگاه های شوشتری و بیات ترک پرداختند و سپس و در بخش دوم ‏برنامه خانم پری ملکی و گروه خنیا قطعاتی را در آواز اصفهان و دستگاه چهارگاه اجرا کردند. در اجرای ‏چهارشنبه شب گروه خنیا، سازهای دف و سنتور و تنبک و پیانو صدای پری ملکی را همراهی کردند. خانم ملکی ‏که در تمام سالهای فعالیتش بیشتر به شعر و ترانه ی معاصر روی خوش نشان داده است این بار نیز در ساخته ی ‏جدیدش، مثنوی “مرداب” فروغ را در مایه ی آواز اصفهان اجرا کرد تا ریتم شاد موسیقی و حزن بالذات شعر ‏فروغ باعث اجماع نقیضین در این اثر شود. گفت و گوی اختصاصی روز با مهسا وحدت و پری ملکی پیش روی ‏شماست.‏

parimaleki.jpg

حرف های پری ملکی

‎ ‎زنان آواز خوان ایران هر روز بیشتر می شوند…‏‎ ‎


‎ ‎خانم ملکی، در ابتدا لطفاً کمی از پیشینه ی گروه خنیا برای ما بگویید.‏‎ ‎
گرو خنیا از سال 1373 تاسیس شده است که در سالهای نخستین ما تنها برای بانوان برنامه اجرا می کردیم و از ‏سال 79 توانستیم برنامه را برای همگان اجرا کنیم و آقایان هم به گروه ما اضافه شدند. البته هنوز هم در ‏شهرستانها اجرا برای بانوان را داریم.‏

‎ ‎شما اولین خواننده ی زن ایرانی بودید که موفق به دریافت مجوز اجرا شدید، امروز احوال این راهی ‏که شما آغاز کننده اش بودید چگونه است؟‎ ‎
بر تعداد زنان آواز خوان ایرانی روز به روز افزوده می شود. تعداد هنرمندانی که اجرا می کنند هم هر روز ‏بیشتر می شوند. جوان های ما فوق العاده شده اند در طی این سالها. نمونه اش همین مهسا و مرجان که امروز ‏کارشان را دیدید و من واقعاً امیدوارم که این روند همین طور ادامه پیدا کند و موسیقی سنتی ایران به بهترین نحو ‏به کارش ادامه دهد.‏

‎ ‎شما هم به عنوان آموزنده ی موسیقی فعالیت داشته اید و هم به عنوان اجرا کننده ی آن، می خواستم ‏بدانم چه فرق هایی بین این دو زمینه ی فعالیت وجود دارد؟‎ ‎
فرق که بسیار زیاد است. من بیست و چند سال است که مدرس موسیقی ام و خیلی ها را تعلیم دادم که امروز ‏خواننده شده اند یا معلم موسیقی. البته کمتر هستند مدرسینی که اجرا هم بکنند ولی من همیشه فکر کرده ام که باید ‏در هر دو زمینه تبحر داشت چرا که در هر اجرا نکات و تجربیات ارزنده ای نصیب هنرمند می شود که می تواند ‏آنها را در اختیار دانش آموزانش قرار دهد. اما الزاماً هر مدرس خوبی اجرا کننده ایی خوب نیست.‏

‎ ‎و در باره ی موسیقی ای که جوانهای امروز بیشتر گوش می کنند. آیا درست است که موسیقی سنتی از ‏اولویت جوانان خارج شده است؟‎ ‎
نمی شود این نکته را دقیق اعلام کرد. من قبل از پاسخ دادن به سوال شما بگویم که به نظر من برای رشد موسیقی ‏باید تمام انواع آن وجود داشته باشند. در کشور ما هم. هر موزیسین باید به همه نوع موسیقی گوش بدهد و دگم ‏نباشد. نمونه اش خود من. من به موسیقی متال، راک، پاپ و… گوش می کنم و به کنسرت هاشان هم می روم. همه ‏ی اینها به تکمیل موسیقی کمک می کنند. موسیقی سنتی ما هم از بین نرفته است…‏

‎ ‎و از بین هم نخواهد رفت..‏‎ ‎

یقیتاً. موسیقی سنتی ما از بین نخواهد رفت چرا که هر هنرمندی باید ابتدا آن را دوره کند، حتی اگر بخواهد در ‏سبک های دیگر فعالیت کند.‏

‎ ‎و این اجرای لندن، از ارتباط مخاطب با موسیقی راضی بودید؟‎ ‎
من در هر جای اروپا که برنامه داشتم، توانستم بسیار خوب با مخاطب ارتباط برقرار کنم. ‏

‎ ‎فکر می کنید حضور ساز غربی در گروه به سهولت برقرار شدن این رابطه کمک کرده ‏است؟‎ ‎
نه.معمولاً سازهای من تنها ایرانی است. ‏

‎ ‎پساین پیانو…‏‎ ‎‏ ‏
این پیانو برای اولین بار بود که به گروه اضافه می شد. تنها در همین اجرای لندن. ولی در همین دو ماه پیش که در ‏اروپا تور داشتم، فقط از سازهای ایرانی استفاده کردم.‏

‎ ‎اگر ناگفته ای باقی مانده…‏‎ ‎
آرزو می کنم شما ها که بیرون هستید، از موزیسین های ایرانی حمایت کنید و بگذارید که راهشان به خوبی پیش ‏برود تا هنر موسیقی ما هم زنده و با صلابت باقی بماند.‏

پای حرف مهسا وحدت‏
‎‎هیچ مجوزی برای اجرابه زنان نمی دهند‏‎‎

‎ ‎اجرای لندن چندمین اجرای شما در خارج از ایران بود؟‎ ‎
ماقبلاً این کار را در آمریکا و نروژ و ایتالیا و فرانسه هم اجرا کرده بودیم.‏

‎ ‎و در میان این کشورها، کدام مخاطب بیش از بقیه با این موسیقی ارتباط برقرار کرد؟ منظورم البته ‏مخاطب غیر ایرانی است.‏‎ ‎
نمی توانم به این سوال پاسخ دقیق بدهم. در همه جای دنیا اهل هنر از موسیقی سنتی ایران لذت می برند. اما شاید ‏در ایتالیا و فرانسه مردم برای شنیدن موسیقی جدید کمی راحت تر باشند. و این را هم بگویم که در هر ‏کشوری(فرهنگی) مردم یک واکنش و احساس خاص به این موسیقی داشتند و این گوناگونی برای ما واقعاً جالب ‏بود.‏

‎ ‎دراین کاری که شنیدیم رگه های زیادی از شباهت با “ راز نو” ی آقای علیزاده و “ شب، سکوت، ‏کویر” به چشم می خورد، این شباهت و تاثیر خواسته بود یا ناخواسته؟‎ ‎
نمی دانم.شاید ملودی های این دو کاری که اشاره کردید به ملودی کار ما شباهت داشته باشد. اما باید بگویم هر ‏هنرمندی به هر حال از موسیقی ای که دوست دارد و زیاد به آن گوش می دهد تاثیر می پذیرد. ما هم این کارها را ‏دوست داریم و دائماً این ملودی ها را زمزمه می کنیم پس اینگونه شباهت ها اجتناب ناپذیر است.‏

‎ ‎و اوضاع موسیقی سنتی در ایران، شرایط برای کار هنرمندان زن ایرانی چگونه است؟‎ ‎
هیچ مجوز اجرایی به زنان داده نمی شود. زنان در بهترین حالت می تواند تنها برای خانم ها اجرا کنند و مجوز ‏اجرای سولو هرگز به خانمی داده نمی شود. در واقع اگر بخواهیم یک کنسرت کامل داشته باشیم باید حتماً صدای ‏یک خواننده ی مرد هم همراه گروه باشد.‏

‎ ‎و نکته ی دیگر اینکه نگاه مردم غرب به موسیقی ایران بیشتر معطوف به موسیقی زیر زمینی است و ‏سبک های راک و رپ، یعنی آنگونه ی موسیقی که در خود اعتراض سیاسی همراه داشته باشد با این توجه ‏احساس نمی کنید کار موسیقی سنتی برای حضور و ادامه ی راه کمی دشوار تر شده باشد؟‏‎ ‎
درست است. در واقع موسیقی سنتی باید با یک نگاه جدید و ارائه ی فرم های تازه راهش را برای جذب مخاطب ‏بیشتر هموار کند. البته این یک مشکل همیشگی بوده است که علاقه مندان به موسیقی سنتی معمولاً طیف گسترده ‏ای را شامل نمی شوند. یک عده ی محدود و خاص هستند که با این موسیقی مانوس اند و کارها را دنبال می کنند. ‏البته در کنار این موضوع بد نیست بگویم که اخیراً می بینم که جوانها هم به این موسیقی علاقه نشان می دهند و ‏این البته که جای خوشحالی دارد.‏