تازه ترین نقاشیهای حمیدرضا فاتح با موضوع «چشم» در گالری هما به روی دیوار می رود. در مجموعه حاضر ده پرده از آخرین مجموعه پرترههای حمیدرضا فاتح به نمایش درآمده است.گزارش همکارمان از تهران را در این نمایشگاه می خوانید.
حساسیت های سیرت انسانی
تیرماه 91
نقاشی های حمیدرضا فاتح، مجموعه ای از زوایای نگاه انسانی به سوژه های محیطی و پر تره هایی است که بر روی فضا سازی نیمه هندسی و هندسی که او بر سطح بوم و پس زمینه ایجاد کرده است کشیده شده است.
در بیشترآثار مافقط قسمتی از موضوعات را می بینیم، وبقیه حجم نقاشی یا از کادر بیرون زده اند یا توسط نقاش کشیده نشده اند.
با نگاهی کلی به نقاشی های این گالری و حمیدرضا فاتح می توان فهمید که او نقاشی است، که برخطوط ‘ کناره نما’ تاکید خاصی دارد و در بسیاری جاها برای حجم پردازی از هاشور استفاده کرده است و همچنین به جز تاکید خطی از بافت نیز بهره می گیرد
ترکیب بندی در نقاشی های او بسیار شلوغ است اما از انسجام کافی برخوردار نیست. تیرگی ها و روشنی ها به خوبی درترکیب بندی تقسیم نشده اند، همچنین رنگ ها در کمپوزیسون هایی که اوخلق کرده است به دنبال بیان هیچ مفهومی ویژه ای نیستند.
در نقاشی های این مجموعه رنگ، خط، فضا و صورت انسان در وحدتی خلاق با هم یکی شده و هویت یگانه ای یافته اند.
آویزهای فاتح تصاویری از صورت و چشم ها را در چارچوب تابلوهایش به نمایش درمی آورد، اما حس و حال دمیده شده به فضاها و آدم ها به گونه ای است که به آن آرزوی محال انسانی دامن می زند: آرزوی انسان و دلبستگی فناناپذیرش به برقراری وحدتی عاطفی. فاتح با دستیابی به این نگرش خلاقانه است که موفق به اجرای آثاری نافذ و اثرگذار می شود.
در این آثار ترکیب بندی مهم ترین گام در ایجاد فضا است که توسط آن آفریننده اثر با دریافت کننده پیام بصری ارتباط برقرار می کند. عدم به کارگیری سایه روشن و پرسپکتیو از آنجا سرچشمه می گیرد که هنرمند نه در صدد بازنمایی بوده و نه سعی در واقع گرایی انعکاسی داشته وبه طور کلی به خاطر پرهیز از مکانیزم ترجیح که در تمامی اثر رخ می دهد به عالم وحدت وجود نزدیک می شود.
فاتح برای دست یابی به این منظور، امکانات و خصلت های موجود در ساخت و پرداخت های نقاشانه را بسیار صرفه جویانه و گزینش گرایانه مورد استفاده قرار داده است. رنگ، شکل، نور و سایه و دیگر عناصر بصری در نقاشی های او به طرزی سهل و ممتنع نقش آفرینی می کنند و هیچ عنصری بر عنصر دیگر برتری و سلطه ندارد و نوعی اتصال و پیوستگی ویژه در آن جاری است.
نمایش چشم ها در نقاشی های فاتح، هرچند برگرفته از حساسیت های او از سیرت انسانی است، اما از دیدگاهی فراخ تر نیز می تواند موقعیت انسان را در آستانه احساسات و انگیزش های وی به نمایش بگذارد. تماشای انسان در چشم اندازی اینچنین از سوی یک هنرمند نقاش، بسیار متفاوت از تماشای انسان در همین وضع از طریق فریم های عکاسی یا سینما است.
زیرا انعکاس انسان و اجتماع با عبور از صافی ذهن نقاش و ترکیب شدن با خاطره، حافظه، رنج، شادی و سکوت ها و تنهایی های او از «انسان» و «اجتماع» چیزی می سازد که آن چیز در مهار رنگ و خط به هیأتی درمی آید که ساختار یک تابلوی نقاشی را می سازد.
فاتح در این مجموعه تلاش دارد تا با اصرار بر معنای رسانه نقاشی، ناسازگاری و عدم تجانس این سنت را به یک چالش درونی برای خود و مخاطب بدل کند
فاتح از دهه هفتاد کار خود را آغاز کرد و «صورت» ها موضوع همیشه نقاشیهای او بودند.او این بار نیز همچون گذشته بر وجوه دیداری صورتهایش تاکید دارد و درباره تازهترین نقاشیهایش می گوید:« چشمها موضوع این سری از کارهایم بودهاند. آدمهایی که بیانشان را در چشمهایشان پنهان کردهاند و بینندههایشان باید این پنهان کاری را در چشمها کشف کنند، کاری که ما ناخودآگاه در زندگی عادی نیز در برخورد با آدمها به آن مبادرت میکنیم…
حمیدرضا فاتح” کارشناس ارشد نقاشی از دانشکده هنر و معماری است که تاکنون نمایشگاه های مختلفی از جمله نمایشگاه انفرادی و گروهی در گالری برگ، سعدآباد ( تهران) و خانه فرهنگ مارلیک ( یزد) و نمایشگاه گروهی در بابل برگزار کرده است.