تقویت ایران، حاصل لشکرکشی بزرگ ‏

نویسنده

khorojniroyeamricaee.jpg

برنار گتا‏

رؤیا به تحقق پیوست و ماجرا سرانجام یافت. اگر باراک اوباما بتواند به وعده اش در مورد خروج نیروهای ‏آمریکا از عراق عمل کند ایالات متحده تا 20 ماه دیگر نیروهایش را از عراق بیرون خواهد برد یعنی یکسال ‏و نیم پس از ورود اوباما به میدان مبارزات انتخاباتی. و اگر نتواند، این امر حداکثر سه سال دیگر ،در اواخر ‏‏2011، تحقق خواهد یافت یعنی تاریخی که واشینگتن و بغداد بر سر آن بالاخره به توافق رسیدند.‏

به محض اینکه این توافق به تصویب برسد نیروهای آمریکا دیگر نخواهند توانست بدون اجازه مقامات حکومت ‏عراق اقدام به حمله یا تفتیش کنند و باید تا شش ماه بعد به گشت زنی در شهرها پایان دهند ضمن آنکه دیگر ‏نخواهند توانست از خاک عراق برای اجرای عملیات علیه ایران و سوریه استفاده کنند. از هم اکنون نیز این ‏نیروها، علیرغم حضور در عراق، عقب نشسته اند و ایالات متحده بدون آنکه منتظر تصویب توافقنامه شود به ‏پشت صحنه خزیده است زیرا رکود ناشی از سقوط وال ستریت و لزوم باز نگری در بودجه مانع از آن می ‏شود که ایالات متحده هزینه های جنگی را که افکار عمومی دیگر خواستار ادامه اش نیست تأمین کند. ‏

آیا باید از سرعت اتفاق رویدادها خشنود بود؟ نباید زیاد مطمئن بود . مداخله ایالات متحده در عراق به ‏دیکتاتوری صدام حسین پایان داد امّا مسائل جدیدی به وجود آورد که حلّ شان آمریکا و دنیا را به دردسر ‏خواهد انداخت. ‏

این جنگ که با فرض تبدیل بغداد به کانون” شیوع دمکراسی” برای پرتاب اسلام به قلب مدرنیته آغاز شد، با ‏سپردن سکان فرماندهی کشور به دست اکثریت شیعه یعنی 60% جمعیّت عراق، پیش از هرچیز ایران را در ‏منطقه تقویت کرد. ایران شیعه امروز در مرز های غربی خود با کشوری همجوار شده است که شاخه اقلیّت ‏اسلام بر آن حکم می راند و این امر نه تنها بر نفوذش در منطقه به مراتب افزوده که کشورهای سنّی منطقه را ‏دچار احساس غبن کرده است. امروز عربستان سعودی، همسایه جنوبی عراق از آن می ترسد که موهبتی که ‏به ایران ارزانی شده است موجب گستاخ شدن اقلیّت شیعه که در نفت خیزترین منطقه عربستان متمرکزند، ‏شود. ‏

پیامد های این جنگ تعادل سیاسی و مذهبی منطقه را به کل به هم ریخته است و تنش میان سنّی و شیعه چنان ‏بالا گرفته است که کشورهای سنّی منطقه به غرب، و اسرائیل، فشار می آورند که ایران را پیش از دستیابی ‏به سلاح هسته ای بمباران کنند. امّا این تمام ماجرا نیست. در شرایط متزلزل کنونی که پس از بیرون رفتن ‏آمریکا احتمالاً ‏

ناپایدارتر خواهد شد، این امکان وجود دارد که دوباره رؤیای دیرینه استقلال در میان اقلیّت کرد عراق ولوله ‏بیاندازد و آتش آرزوی صدساله تمامی کردهای منطقه در ایران و سوریه و به خصوص ترکیه را برای تشکیل ‏حکومتی ملّی تیز کند تا جائی که برای رسیدن به این خواست از جیب کشورهائی که عظمت امپراتوری ‏عثمانی و سهم خواهی های استعماری به پراکنده شدنشان در آن ها انجامید، هزینه کنند. سربرآوردن دوباره ‏مسئله کردستان در پس زمینه درگیری های شیعه و سنی تمام منطقه را به آتش و خون خواهد کشید و تأمین ‏نیازهای نفتی سراسر کره زمین را در معرض خطر جدّی قرار خواهد داد آنهم در زمانی که اوضاع اقتصادی ‏جهان در نتیجه رکود رو به وخامت می رود.‏

مسائل گفته شده طرح یک فیلمنامه سینمائی نیست. همانطور که مداخله ایالات متحده شیعه و سنی را در عراق ‏به جان هم انداخت و به ایران نفع رساند کنار کشیدن آن هم به همان اندازه می تواند هرج و مرج به پا کند. ‏ماندن دردی را نمی کند امّا رفتن، بدون فراهم آوردن پیش شرط های تعادل نوین در منطقه، بار اشتباهات ‏آمریکا را سنگین تر خواهد کرد.‏

علّت اینکه باراک اوباما می خواهد با ایران مذاکره کند فراهم آوردن همین پیش شرط هاست؛ به همین خاطر ‏است که او عنان وزارت امور خارجه را به هیلاری کلینتون که در مبارزات انتخاباتی مخالف سرسخت ‏هرگونه مصالحه با ایران بود سپرده است

و در راستای همین هدف است که قصد دارد رابرت گیتس را که به مکتب محافظه کاران” واقع گرا” تعلق ‏دارد و آشکارا هوادار یافتن راهی برای توافق با ایران است، در مقام خود ابقاء کند. باراک اوباما پیش از پا ‏نهادن در راه مذاکره با حکومت دین سالار ایران می خواهد درباره لزوم این امر به یک اجماع نظر در سطح ‏ملّی دست یابد امّا اینکه آیا موفق خواهد شد یا نه دشوار بتوان پاسخ داد.‏

دادن هر گونه ضمانتی از جانب آمریکا که بر نفوذ تهران بیافزاید کشورهای سنّی را نگران خواهد کرد. ‏

در ایران نیز نظام حاکم چنان دستخوش تشتت است و موازنه قوا به قدری ناپایدار است که برای یافتن ‏مخاطبی که بتوان با او گفت و گو کرد باید شرط بندی کرد. باراک اوباما حق دارد که می خواهد دست به سوی ‏آخوند ها دراز کند امّا فرض کنیم که نتیجه ای عایدش نشود، که احتمالش وجود دارد، بنابر این راه دیگری ‏نخواهد داشت جز آنکه دستور بمباران تأسیسات هسته ای ایران را صادر کند. شمارش معکوس برای انتخاب ‏گزینه سیاسی یا نظامی از بیستم ژانویه آغاز خواهد شد. ‏

‏ ‏

منبع: لیبراسیون 19 نوامبر‏

 


‏ ‏

 

 


‏ ‏

‏ ‏


‏ ‏