پیش شرط حضور: سلامت انتخابات

نویسنده

mrezabehzadian.jpg

سعید مولایی

محمد رضا بهزادیان ،عضو حزب مشارکت، نماینده دوره سوم مجلس و رئیس سابق اتاق بازرگانی تهران، که ‏آغاز گر حرکت اصلاحی در اتاق تهران در دولت اصلاحات بود، در گفت و گو با روز از انتخابات و “وحدت ‏ملی” گفته است. به اعتقاد وی اصلاح طلبان در تمام ادوار تا جایی که نظام اجازه داده به وحدت ملی وفادار بوده ‏اند. این مصاحبه در پی می آید.‏


‎ ‎با توجه به اینکه اولین پیشنهاد دهنده تشکیل دولت وحدت ملی علی اکبرناطق نوری از جناح راست بود ‏چرا چهره های اصولگرا از طرح این مساله بیم دارند؟‎ ‎

اعضای جناح خالص راست چون هرگز نمی توانند در پرتو دولت وفاق و وحدت ملی که همه استعدادهای جامعه ‏را برای نجات کشور از وضع موجود به کار می گیرد، قرار گیرند، طبیعی است که قائل به این مساله نباشند. به ‏عبارت دیگر اگر قرار باشد سمت ها و مدیریت ها بر اساس شایسته سالاری تقسیم شود ممکن است حتی اقلیت ‏اینها هم نتواند جایی که باید و شاید است داشته باشد. اما نظر آقای ناطق نوری و اقدام آقای لاریجانی در برگزاری ‏جلسه نمایندگان ادوار مجلس، نشان از شکاف در طیف محافظه کار کشور داشت. این شکاف اتفاق افتاده است. ‏یعنی آقای ناطق نوری علیرغم همه فشارهایی که بر ایشان وارد می شود، زمانی که بحث دولت وحدت ملی را ‏مطرح می کند، به این معنا است که به دولت موجود و حاکم امروز انتقاد دارد و صلاحیت اداره کشور را در ‏چهره این دولت نمی بیند. همچنین وقتی آقای لاریجانی نمایندگان ادوار گذشته مجلس را گرد هم می آورد قصد ‏ابراز این مطلب را دارد که امروز به استعدادهای کشور که در دولت نهم از نظام حاکمیتی کشور اخراج شدند نیاز ‏است تا کشور از ورطه ضعف نجات یابد. به همین دلیل است که قاطبه این اصولگرایان از این بحث واهمه دارند ‏و از آن دوری می کنند.‏

اما در این سو،اصلاح طلبان مواضع دیگری اتخاذ کرده اند. اساسا باید گفت در همه دولت هایی که توسط اصلاح ‏طلبان در سالهای گذشته تشکیل شد، یعنی در دولت های مهندس موسوی،هاشمی و خاتمی، تا بالاترین سطح ‏سمتهای کلیدی از چهره های محافظه کار و اصولگرا استفاده شد. معاونین رئیس جمهور و وزرا از جناح های ‏مختلف حضور داشتند. عملا این دولت ها با تیمی ائتلافی و الگوی دولت وحدت ملی کشور را اداره کردند که ‏نتایج آن را هم دیدیم؛ برعکس آنچه در دولت نهم دیدیم. امروز حتی اگر در میان اجداد یک نفر،اصلاح طلبی پیدا ‏شود او را از گردونه مدیریتی کشور خارج می کنند. دولت نهم در بخش های دیگر هم مخالف حضور اصلاح ‏طلبان است، حتی در بخش خصوصی و سازمان های غیر دولتی نیز حضور اصلاح طلبان برای دولت قابل تحمل ‏نیست.‏


‎ ‎شما از خالص راست سخن به میان آوردید. به نظر شما تعریف دقیق خالص راست چیست؟ آنها در ‏کدام مرزبندی ها حضور دارند؟‏‎ ‎

خالص راست و یا محافظه کار افراد و گروه هایی هستند که حول محور آقای احمدی نژاد گرد آمده اند. آقایان ‏ناطق نوری و لاریجانی هم عضو کمپین محافظه کاران هستند، اما به هر حال تفاوت هایی بین این افراد با مدافعان ‏دولت نهم وجود دارد.‏


‎ ‎شاید منظور شما نومحافظه کارانی باشد که سابقه نظامی هم دارند؟‏‎ ‎

بله سابقه نظامی هم دارند. می شود کسانی را که حول احمدی نژاد متحد شده اند از این کمپین دانست.‏


‎ ‎شما بحث شکاف در راست را مطرح کردید در حالی که آنها هم بحث شکاف مشابهی را در میان ‏اصلاح طلبان مطرح می کنند. از جمله رسانه هایی همچون کیهان، فارس، رسالت و… از رقابت خاتمی و کروبی ‏حرف می زنند. شما چقدر قائل به چنین شکافی هستید؟‎ ‎

من به هیچ عنوان این اختلاف را قبول ندارم.اول اینکه اصلاح طلبان همیشه نشان داده اند که دولت و برنامه خود ‏را بر اساس آرای مردم متمرکز کرده اند.از این رو تفاوت چندانی در روشهای کروبی و خاتمی وجود ندارد. هر ‏دو نفر عضوی از جبهه اصلاحات هستند. اینها اگر در انتها به این نتیجه برسند که اقبال مردمی و اقبال نخبگان به ‏هر کدام بیشتر است، طبیعتا نفر دوم کنار خواهد رفت. این مساله را در نهایت شاهد خواهیم بود.‏


‎ ‎اما در دوره قبل چنین وحدتی پیش نیامد.‏‎ ‎

در مورد دوره قبل هنوز هم بسیاری در نتیجه بدست آمده تردید دارند. اصلاح طلبان در آن زمان معتقد بودند که ‏اکثریت آرای مردم را دارند بنابراین رقابت آنها با یکدیگر چندان بر نتیجه انتخابات تاثیر گذار نیست.‏


‎ ‎بله آنها رای بالایی داشتند. رای کروبی، هاشمی، معین و مهرعلیزاده در دوره اول، روی هم بیش ‏از14 میلیون بود…‏‎ ‎

بله. اما در آن زمان بحث این بود که تفاوتی در ورود آقای معین یا کروبی و یا هاشمی نیست، از این رو معتقد ‏بودند که در دور اول انتخابات یا یک اصلاح طلب پیروز خواهد شد و یا اینکه اگر به دور دوم کشیده شود دو ‏اصلاح طلب به دور دوم راه خواهند یافت. از این رو مشکلی نمی دیدند. اما نتیجه به شکل دیگری تغییر کرد. ‏یعنی اساسا سناریو به شکل دیگری پیش رفت. آنها از رقابت کروبی و معین نمی ترسیدند. بلکه تحلیل این بود که ‏آقای هاشمی به همراه معین و یا کروبی به دو دوم راه خواهند یافت. نتیجه هر چه بود، قابل قبول بود. به هر حال ‏تاریخ باید پاسخ دهد چرا کسی که در انتخابات مجلس ششم در تهران نفر 68 شد، در انتخابات ریاست جمهوری ‏نفر دوم شد.‏


‎ ‎اما اکنون آقای کروبی رسما اعلام کرده که وارد شده است و دیگر کنار نخواهد رفت.آقای خاتمی هم ‏احتمالا کاندیدا خواهد شد. بحث آقای عبدالله نوری هم هست. به هر حال این چند دستگی وجود دارد. اینطور ‏نیست؟‎ ‎

نه اینطور نیست. در مورد آقای نوری قطعا حاکمیت ایشان را تحمل نخواهد کرد. البته نوری می تواند تست ‏اصلاح طلبان از حاکمیت هم باشد. از این رو بحث بین آقای خاتمی و کروبی خواهد بود. مساله بین کروبی و ‏خاتمی هم حل می شود. وقتی کروبی می گوید من قائل به لویه جرگه هستم،چه معنی می تواند داشته باشد؟ یعنی ‏اینکه اگر آن لویه جرگه گفت خاتمی، کروبی هم آن را قبول خواهد داشت و اگر هم بگوید کروبی، قطعا خاتمی ‏خواهد پذیرفت.‏


‎ ‎امیدی که به تشکیل این پارلمان نیست.‏‎ ‎

حتما هست.اگر به آن مقطع برسد حتما شکل خواهد گرفت. البته اگر گرایش عمومی جامعه نشان دهد که به سمت ‏چه کسی است دیگر بحث لویه جرگه مطرح نخواهد شد. اما در غیر اینصورت شکل می گیرد تا کاندیدای واحد را ‏معرفی کند.‏


‎ ‎به نظر شما حتی در صورت حضور خاتمی و برغم اقبال عمومی به وی، آیا نمی توان سناریویی برای ‏تقلب نوشت؟‎ ‎

من امیدوارم که اگر خاتمی یا کروبی تصمیم گرفتند که وارد عرصه انتخابات شوند، حتما در این باره چاره ‏اندیشی کنند. خاتمی از نادر شخصیت های باقی مانده از انقلاب و میراث امام است. اگر قرار باشد در انتخابات ‏تقلبی صورت گیرد این تقلب فقط برای دوره دهم ریاست جمهوری نیست تا ریاست جمهوری را از اصلاح طلبان ‏بگیرند بلکه به قصد خراب کردن چهره اصلاح طلبان و ناامید کردن تمام مردم از اصلاح طلبی است. این مساله ‏می تواند ضربه ای عمیق بر آرمان های انقلاب وارد کند. هر کدام از این دو اگر کاندیدای نهایی شدند و آمدند، باید ‏حضور خود را تا انتها مشروط بر سلامت انتخابات کنند و چنانچه در جایی بر سلامت انتخابات خدشه وارد شد، ‏حضور خود را منتفی کنند و از صحنه انتخابات خارج شوند.‏


‎ ‎در روز انتخابات چگونه می توان حضور خود را منتفی کرد؟‏‎ ‎

حتی اگر شمارش آرای انتخابات تمام شود، تا قبل از اعلام نتایج اگر کاندیدای اصلاح طلب اعلام کند که استعفا ‏خواهد داد، پیام لازم را برای مردم و دنیا خواهد داشت. یا اینکه کاندیدای اصلاح طلب اعلام کند که حقایق را ‏مطرح خواهد کرد؛ حقایقی که اگر در انتخابات گذشته مطرح می شد شاید جلوی خیلی از مسائل گرفته می شد.‏


‎ ‎آیا صلاح طلبان اهل مطرح کردن حقایق هستند؟‎ ‎‏ ‏

من احساس می کنم این بار حضور اصلاح طلبان به معنای حضور تمام حیثیت اصلاح طلبان است. کاندیدای ‏اصلاح طلب اساسا یا نباید وارد انتخابات شود و یا اگر بیاید باید تدبیری کند تا این حیثیت حفظ شود.‏


‎ ‎پس قبلا باید با خاتمی و یا کاندیدای اصلاح طلب اتمام حجت شود که در مقابل تغییر نتایج سکوت نکند.‏‎ ‎‎ ‎

من خاتمی را هوشیار تر از این می دانم که اجازه دهد به راحتی عده ای از حیثیت ایشان سوء استفاده و یا آن را ‏لجن مال کنند.‏


‎ ‎یعنی به راست ها اجازه نمی دهد؟‏‎ ‎

خیر.به مسوولین برگزاری انتخابات اجازه نخواهد داد.‏