جعفر بهکیش: خاوران سمبل مقاومت است

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» حکم دادگاه تجدید نظر صادر شد

برادر منصوره بهکیش، در مصاحبه با “روز” از صدور حکم دادگاه تجدید نظر برای این حامی مادران عزادار خبر داد و گفت با این برخوردها میخواهند خانواده ها را بترسانند و از پی گیری و دادخواهی بازدارند.

منصوره بهکیش از حامیان مادران عزادار است و ۲۲ خرداد سال گذشته و در سالروز انتخابات ریاست جمهوری دهم که اعتراضات مردمی و بازداشت های گسترده و کشتار معترضان را به دنبال داشت، در خیابان بازداشت و متهم به اقدام علیه امنیت ملی شد.

شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب او را به اتهام “اجتماع و تبانی بر علیه امنیت ملی از طریق تشکیل گروه مادران عزادار” به ۴ سال حبس تعزیری و به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرده است.

این حکم برای خانم بهکیش که ۶ عضو خانواده اش در دهه ۶۰ اعدام شده اند اعتراضات بسیاری را به دنبال داشت و اکنون جعفر بهکیش، برادر او به “روز” میگوید: دادگاه تجدید نظر ۴ سال و نیم حبس تعزیزی را به ۶ ماه حبس تعزیری و ۳ سال و نیم حبس تعلیقی تبدیل کرده است.

او می افزاید: ما به این حکم هم به شدت اعتراض داریم؛ منصوره هیچ اقدامی نکرده که برای یک روز هم به زندان برود. او تنها دادخواه خانواده خودش است و حامی مادرانی که فرزندانشان را از دست داده اند.

از آقای بهکیش می پرسم فکر میکنید دلیل این برخوردها چیست؟ میگوید: فشار برخانواده ها از همان ابتدا وجود داشته؛ تعداد خانواده هایی که در دهه ۶۰ یا بعد از آن به دلیل دادخواهی یا پی گیری وضعیت عزیزانشان بازداشت شدند خیلی بالا بوده، ولی غیر از برخی موارد خاص که اتهام وابستگی به این گروه یا آن گروه را زدند، قضیه منصوره جزو موارد نادری است که به فقط به خاطر دادخواهی، حکم زندان میدهند و این رویکرد جدید سیستم امنیتی و قضایی را نشان میدهد که میخواهند از این طریق خانواده ها را بترسانند و از پی گیری و دادخواهی بازدارند.

او می افزاید: یا زندان می برند یا حکم را چون شمشیر داموکلس بالای سر فرد نگه میدارند که او نتواند هیچ فعالیتی داشته باشد و در نهایت امر، مساله این است که هدف ساکت کردن آنهاست. این مساله نشان میدهد روش های دیگری که برای ساکت کردن خانواده ها و افراد اعمال میکردند به نتیجه نرسیده و این روش را در پیش گرفته اند.

آقای بهکیش با اشاره به اعتراض او و خانواده اش به حکم صادره می گوید که از طریق نهادهای بین المللی و حقوق بشری پی گیری می کند و در این زمینه با احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل هم دیدار خواهد داشت.

می گویم بعد از صدور حکم دادگاه بدوی، منصوره در مصاحبه با روز اعلام کرد که “در بازجویی ها از او خواسته اند دست از پی گیری بردارد و خاوران نرود و حتی از خانواده های دیگر نیز بخواهد که خاوران نروند”. آقای بهکیش می گوید: می ترسند همه مردم از جنایت بزرگی که مرتکب شدند آگاه و خواهان پاسخگویی شان شوند.

او می افزاید: در کشورهایی که دیکتاتوری حاکم بوده همیشه مقاومت از سوی خانواده های قربانیان شروع و تبدیل به نیروی مقاومت شده است. شیلی و آرژانتین نمونه های خوبی در این زمینه هستند برای همین در ایران حکومت تلاش میکند با فشار مضاعف بر خانواده های قربانیان، مانع از این مساله شود در حالیکه خاوران به نوعی سمبل مقاومت خانواده ها در مقابل فشار سیستماتیک حکومت بوده و هست؛ آن هم زمانی که حتی مانع طبیعی ترین شکل عزاداری، حضور سر خاک عزیزان و… می شدند و با بازداشت یا تهدید و فشار سعی میکردند از طبیعی ترین و انسانی ترین مسائل هم جلوگیری کنند تا از این طریق مانع شکل گیری و رشد و توسعه دادخواهی در جامعه شوند.

آقای بهکیش سپس می گوید: سیاست حکومت همواره این بوده که با کتمان کردن هر نوع جنایتی، منکر آن شود و در نهایت سیاست سکوت را در قبال جنایت هایی که کرده پیش بگیرد. اما خاوران یکی از سمبل ها و برجسته ترین اشکال شکستن این سکوت و این سیاست حکومت بوده است. لذا حکومت حتی از رفتن خانواده ها به خاوران هم هراس دارد.

برادر منصوره بهکیش با اشاره به سیاست سرکوب حکومت می گوید: این مساله به منصوره هم ختم نمی شود شما نگاه کنید از هر خانواده ای که در این چند ساله عزیزی را از دست داده اجازه برگزاری مراسم، حتی در منازل شان را هم از آنها سلب کردند. سالهای قبل هم سعی میکردند خانواده ها را به شدت منزوی کنند. اینها نشان میدهد که جلو هر نوع حرکتی که بخواهد توجه عمومی را جلب کند می گیرند و این نشان از یک سیاست است؛ سیاستی که می خواهد سکوت را در جامعه حاکم کند.

منصوره بهکیش پیشتر در مصاحبه با “روز” با اشاره به اعدام خواهر و برادرانش در دهه 6۶۰ گفته بود: در بازجویی ها به من می گفتند آنها سالها پیش رفته اند و چرا هنوز پی گیر هستید؟ یک سری اشتباهاتی شده، شما چرا ول نمی کنید. گفتم بیایید همین را اعلام کنید و رسما به مردم بگویید که اشتباه کردیم کشتیم و بعد بگویید که چرا و چگونه عزیزان ما را کشتید. گفتند ۳۰ سال گذشته و تمام شد و رفت. گفتم برای ما همیشه تازه است و هیچ وقت تمام نمی شود و هرچه بیشتر فشار می آورید همه چیز در جلوی چشمان ما زنده تر می شود.

او افزوده بود: از خاوران می ترسند. خاوران را اگر پی گیری خانواده ها نبود تا الان معلوم نبود چه بر سرش می آوردند کما اینکه بارها با بولدوزر زیر و رو کرده اند و ما نمیدانیم استخوان های بچه های ما آنجا هست یا نیست. ۴ سال پیش هم باز بولدوزر انداختند. فقط میخواهند نشان دهند که زمین عادی زراعی است درخت هم خشک کاشتند، به شکل های مختلف می خواستند کاری کنند خانواده ها نروند در پایین را بستند و قفل زدند و ناچار شدیم از در بالا و از بخش بهایی ها وارد شویم و فاصله زیادی را پیاده برویم اما با همه اینها خانواده ها می آیند و یک تعدادی هم مثل من پی گیرتر هستند. از این مساله ناراحت هستند. خودشان هم میدانند چه کرده اند و مانده اند که چه بکنند با این مساله و هیچی هم برای گفتن ندارند و میخواهند بایکوت کنند و کاری کنند به فراموشی سپرده شود و کسی اسمی از خاوران نیاورد. اما چنین کاری نمی توانند بکنند. آن زمانی که بچه های ما را تنها برای یک برگ اعلامیه یا یک دو ریالی که میخواسته برود و از تلفن عمومی تلفن بکند می گرفتند و می بردند و اعدام میکردند گذشته. الان کوچکترین کاری میکنند خبر پخش می شود نمی توانند در این عصرو دوران، خاوران را بایکوت کنند و به فراموشی بسپارند. همه خانواده ها را هم بکشند دیگر خاوران را همه می شناسند. خاوران زنده است. خودشان هم مانده اند توی این قضیه که چگونه حلش کنند تنها راه حل هم این است که پاسخ بدهند حداقل اعتراف کنند که ما اینکار را کردیم.