معاون اجتماعی سازمان بهزیستی با اشاره به اینکه ۷۰ درصد از کودکان کار شهر تهران، خانوادههایی از طبقهی متوسط دارند، گفته است که کودکان کار ابزاری برای شیادی هستند. او همچنین گفته تا وقتی مردم به کودکان خیابانی کمک میکنند، شیادان نیز به سوءاستفاده از کودکان ادامه میدهند. این اظهار نظرمحمد نفریه، انتقاد برخی از فعالان حقوق کودک را به دنبال داشته است.
خسرو منصوریان، مددکار اجتماعی و موسس انجمن حمایت و یاری آسیب دیدگان اجتماعی(احیا) به “روز” میگوید: “بحث کودکان کار و کودکان خیابان با هم متفاوت است، من هم معتقدم اگر قرار باشد به کودک خیابانی کمک بلاعوض کنیم و به صِرف اینکه کودک با وضع ترحمانگیز تکدیگری میکند به او پول بدهیم نه تنها باعث گسترش این مافیا خواهیم شد بلکه باعث میشویم یک عده به اجیر کردن و یا حتی خرید و فروش این کودکان برای کسب درآمد روی بیاورند. هر چند معتقدم وظیفه دولت است که به این وضعیت رسیدگی کند و اجازه سوءاستفاده از کودکان را ندهد.در عین حال انجیاوها و گروههای مدنی هم باید در کنار دولت اجازه فعالیت و کمک پیدا کنند.”
منصوریان در ادامه به کودکان کار اشاره میکند: “وضعیت کودکان کار فرق دارد، کودکانی که به خاطر فقر و تنگدستی خانواده مجبور به کار شدهاند و به کمکهای مردمی هم نیاز دارند.”
این فعال پرسابقه حقوق کودک در ایران، اضافه میکند: “از سویی هیچ کاری برای این کودکان انجام نمیشود و هر سال به شمارشان افزوده میشود، از سویی به مردم هم میگویند کمک نکنید.”
او مثل اغلب همکارانش معتقد است کودکان و کار و خیابان در ایران متولی ندارند: “در خصوص ساماندهی وضعیت این کودکان، بهزیستی، نیروی انتظامی و چند سازمان دیگر مسوولیت دارند اما عملا میبینیم کار ویژهای برای کودکان کار و خیابان انجام نمیشود.”
منصوریان میگوید: “هر کدام این سازمانها، کار را به دوش یکدیگر میاندازند و هنوز هم مشخص نشده مسوول ِ واحد، مستقیم، اصلی و قانونی ساماندهی کودکان کار و خیابان چه نهادی است. این بلاتکلیفی و تقصیرات را به گردن یکدیگر انداختن از سوی مسوولان، خودش مشکل را تعمیق کرده است.”
به گفته کارشناسان، روز به روز بر تعداد کودکان کار در ایران افزوده میشود. البته تعداد دقیق این بچهها مشخص نیست و تنها آمار رسمی به سال ۸۵ بر میگردد که تعدادشان یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر اعلام شد. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، در ایران سهمیلیون و ۲۶۵ هزار کودک بازمانده از تحصیل وجود دارد که تعداد قابل توجهی از آنها، کودکان کار هستند. برخی آمارها هم از وجود ۱۲هزار کودک کار و خیابان، تنها در تهران، حکایت دارد.
فقر اولین دلیل کار ِ کودک نیست؟
“فقر اقتصادی اولین عامل کارکردن کودکان نیست بلکه اولین دلیل، سوءاستفاده از آنهاست. ما آدرس همه این کودکان را داریم. درواقع این کودکان ابزار شیادی هستند تا احساسات مردم را تحریک کنند و محل درآمدی برای پدر خود یا کسانی که آنها را سرپرستی میکنند؛ باشند و تا وقتی مردم به آنها کمک کنند، ادامهی کار کودک را تضمین کردهاند.” این جملات را محمد نفریه معاون اجتماعی سازمان بهزیستی گفته است. حمیدرضا واشقانی فراهانی، فعال حقوق کودک در پاسخ این اظهارات به خبرگزاری ایلنا گفته است: “اگر آقای نفریه از پشت میز خود بلند شود و به میان این کودکان بیاید متوجه اشتباه بودن اظهارات خود میشود. ایشان گفتهاند که بیشتر این بچهها به طبقات متوسط تعلق دارند در حالی که باید دید تعریف ایشان از طبقه چیست و خط فقر واقعی را چه میزان میداند. در چند سال گذشته پژوهشهای آکادمیک و مستقل بسیاری در حوزه آسیبهای اجتماعی صورت گرفته که با نگاه انداختن به آنها در مییابیم که دلیل اصلی بروز پدیدهٔ کودک کار، فقر است.”
به گفته این فعال حقوق کودک بسیاری از این کودکان حتی برای تامین هزینههای تحصیل خود ناچارند تابستانها و حتی بعد از ساعات مدرسه کار کنند و تعدادی هم به علت تامین معاش خود و خانواده از چرخه تحصیل بازماندهاند.
خسورمنصوریان نیز بر خلاف محمد نفریه، فقر را عامل افزایش تعداد کودکان کار میداند: “راه جلوگیری از افزایش کودکان کار و خیابان این است که خانواده او را توانمند کنیم. توانمند به این معنا که هر خانواده بتواند فرزندش را در دامان خودش پرورش بدهد، به مدرسه بفرستد و از او حمایت مادی و معنوی بکند. پایه شخصیت هر انسانی در خانواده گذاشته میشود و ما باید برای خانواده ظرفیتسازی بکنیم.”
حمید رضا واشقانی فراهانی، فعال حقوق کودکان هم در خصوص اظهار نظر معاون اجتماعی بهزیستی میگوید: “ارائه این آمارها هدفی جز منحرف کردن رسانهها و افکار عمومی جامعه ندارد. درِ سازمانهای غیر دولتی همواره بر روی مسئولین و دیگر افراد جامعه باز است تا بیایند و وضعیت این کودکان و خانوادههایشان را از نزدیک ببینند اما سازمان بهزیستی که همواره در زمینه کودکان کار مدعی است؛ همیشه پشت درهای بسته کار میکند و مشخص نیست در آنجا چه اتفاقات و برنامهها و با چه اهدافی اجرا میشود.”
ا یدز، بلای جان کودکان کار و خیابان
پیشتر علیاکبر سیاری، معاون وزیر بهداشت، با استناد به مطالعهای که دو سال پیش روی هزار کودک کار و خیابانی در شهر تهران انجام شده، شیوع ایدز در این گروه از کودکان را ۴.۵ درصد اعلام کرده است. او هشدار داد: “میزان ابتلا به ایدز در کودکان کار و خیابانی، ۴۵ برابر سایر افراد جامعه است و این می تواند زنگ خطر جدی باشد.”
به گفته این مقام مسوول، ۲۹ درصد از کودکان ۱۵ تا ۱۸ ساله این مطالعه اعلام کردهاند که رابطه جنسی داشتهاند. همچنین ۳۳.۲ درصدشان گفتهاند که در آخرین رابطه جنسی خودشان از وسیله بهداشتی پیشگیری استفاده کرده و ۱۴۴ نفرشان چند شریک جنسی داشتهاند.
معاون وزیر بهداشت، از کودکان کار و خیابانی، معتادان تزریقی و روابط جنسی ناسالم به عنوان زنگ خطر ایدز در کشور یاد کرده است.
حمایت از کودکان کافی نیست
۲۰ سال از زمانی که ایران به کنوانسیون جهانی حقوق کودک پیوسته میگذرد؛ کنوانسیونی که به تبیین حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کودکان میپردازد. کشورهای عضو با امضای پیماننامه متعهد شدهاند مفاد آن را در راستای احقاق حقوق کودکان اجرا کنند. با این حال بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران معتقدند در ایران، قانون به اندازه کافی از کودکان حمایت نمیکند. افزایش شمار کودکان کار و خیابان و بازمانده از تحصیل و نبود آمار روشن و دقیق از آنها از همین بیتوجهی حکایت دارد.