گفت و گو♦ قاب

آسیه امینی
آسیه امینی

asiehamini.jpg

بسیاری از آزادی‌های کوچک مادر سالهای اخیر،یا بهتراست بگویم تمام سالهایی که من بخاطر دارم! به خاطر پیشرفت ‏تکنولوژی به وجود آمده. بخاطر این نیست که مقامات کشور ما به این نتیجه رسیده اند که گوش کردن به موسیقی دلخواه ‏حق مردم است. این حرفها را آرش عاشوری نیا می زند و…‏

‏ حرف های آرش عاشوری نیا ‏

‎ ‎جلوی آزادی را نمی شود‎ ‎گرفت‎ ‎

arashahorib.jpg

دانشگاه آکسفورد میزبان نمایشگاه عکس مفهومی با سوژه “چهره های پشت فیلتر ” است. ‏

آرش عاشوری نیا که عکسهای اجتماعی اش بیشتر با انتشار در فتوبلاگ “ کسوف” معرفی شدند، در چند سال اخیر به یکی ‏از چهره های آشنای فعالان اجتماعی و مدنی در ایران تبدیل شده است.‏

در کمترین جلسه یا برنامه فعالان اجتماعی است که این پسر بلند قامت را با لنزهای آویخته اش نبینی.‏

عکس معروف یکی از فعالان جنبش زنان که در روز 22 خرداد در میدان هفت تیر بر زمین کشیده می شود.‏

‏ از جمله عکسهای ماندگار و معروف جنبش زنان است که آرش آن را شکار کرده است. او همچنین از بسیاری از اتفاق ها ‏و حرکتهای اجتماعی و از بسیاری از چهره های اجتماعی و مدنی، بویژه پس از آزادی شان از زندان، عکاسی کرده و آنها ‏را در فتو بلاگش منتشر کرده است. ‏

kosofaks.jpg

نمایشگاه فیلتریگ ایران، ابتکاری است که با عکسهای او (و نیز طرح هایی از امیر جوادی، جوان با ذوق دیگری) در ‏دانشگاه آکسفورد برپا شده است. عکسهای آرش و طرح های امیر، کتابخانه دانشگاه را به گونه ای دربرگرفتند که افراد ‏برای دسترسی به اطلاعات آن باید نمایشگاه آنها را دور می زدند و از سد آن عبور می کردند. درواقع آنها با نمایش عکسها ‏و طرح هایی از وبلاگها و سایتهای فیلتر شده و نویسندگان آنها، مسیر دور زدن وب پیجهای فیلتر شده توسط کاربران ‏ایرانی را به نمایش گذاشته اند.‏

‏ با آرش در باره نمایشگاهش، عکاسی در دنیای مجازی و فضای عمومی کار در این فضا گپ زده ایم. ‏

‎ ‎قبل از هر چیز نمایشگاه فیلترینگ بگویید. ایده این کار از کجا آمد و به کجا رسید؟ و چرا در محیط دانشگاهی ‏ای مثل آکسفورد برگزارش کرده اید؟‎ ‎

‎ ‎ایده عکاسی از نویسندگان بلاگها و وبسایتها را همیشه داشتم. به شکلی هم آن را انجام دادم و مشغول تکمیلش هستم. اما ‏حدود یکسال و نیم پیش به این فکر افتادم که می شود بلاگها و وبسایتهایی که فیلتر شدند را از این جمع جدا کرد و جداگانه ‏به عکسها و وب سایتهایشان نگاه کرد و به این موضوع بیشتر فکر کرد که چه شده که نوشته های این افراد فیلتر شده اند؟ ‏و چون امکان برگزاری چنین نمایشگاهی در اینجا نیست. تصمیم گرفتیم نمایشگاه رو خارج از ایران برگزار کنیم.‏

متاسفانه بنا به دلایل مختلف انجام این کار تا به امروز به تاخیر افتاد که با پیگیریهای آقای محمود عنایت توانستیم نخستین ‏نمایشگاه رو در دانشگاه آکسفورد برگزار کنیم. فضایش هم به نظرم برای این کار مناسب بود. نظرم اصلا روی محیط ‏خاص هنری نبود. یعنی دلم می‌خواست نمایشگاه جایی نباشد که فقط آرتیستها بینند. چون عکسها اصلا اینطور نیست. خود ‏عکسها خیلی ساده اند. این عکسها را افراد عادی باید می دیدند. آدمهای کاملا عادی. یعنی بدم نمی آمد که نمایشگاه در جایی ‏مثل خیابان برگزار می شد. تا اینکه به دانشگاه آکسفورد رسیدیم. برای اینکه دانشگاه جایی است که همه افراد به اینترنت ‏دسترسی دارند. از رشته‌های مختلف، با آن کار می‌کنند و جالب است که بتوانند لحظه‌ای به این محدودیت که در این سوی ‏جهان وجود دارد فکر کنند و گمان می‌کنم کار امیر جوادی در کنار کار من بسیار بسیار کمک می‌کند به تکمیل این ذهنیت.‏

‎ ‎انتخاب افراد و سایتهای فیلتر شده بر چه اساسی بود و مثلا وبلاگها یا سایتهای خبری انتخاب شد؟ یا اجتماعی؟ یا ‏برایندی از کل وبلاگهای فیلتر شده بود؟‎ ‎

سایتهای انتخاب شده یعنی سایتهای مدرسه فمینیستی،تغییر برای برابری(سایتهای مربوط به زنان)، سایت بدون مرز، سایت ‏خبری ادوار نیوز، و از وبلاگها؛ وبلاگ گروهی هنوز، وبلاگ جادی، وارش،وبلاگ حسین منصور و وبلاگ پرنده خازار ‏انتخاب شدند. درواقع سایتهای خبری،سایتهای زنان، وبلاگها هم مربوط به فعالان اجتماعی و حقوق بشر و یا خبرنگاران ‏است. البته حتی وبلاگی مثل وبلاگ حسین منصور که یک وبلاگ کاملا ساده و شخصی است هم انتخاب شد. این دقیقا اتفاقی ‏است که در فیلترینگ افتاده است. قاعده مند نیست و به گمانم میشود فهمید که فوکوس فیلترینگ ایرانی در کجای محتوای ‏اینترنت قرار دارد. البته یقینا این نمایشگاه تمام این قصه نیست.. سعی کردم انتخابهام فراگیر باشد و قصد دارم که تکمیلش ‏کند. ‏

‎ ‎فکر می کنی تاثیر نمایشگاهت چیست؟‎ ‎

باید این باشد که بدانیم همه جای دنیا وضعیت به یک شکل نیست.آسمان یک رنگ نیست. فکر می‌کنم فضای دانشگاهی ‏فضایی باشد که مخاطب شرایط را خوب و سریع درک کند. اگر نمایشگاه تاثیر گذار باشد، و افرادی که نمایشگاه را می‌بینند ‏علاقه مند به فعالیت باشند، می ‌توانند هر کدام در شرابط خود روی این داستان تاثیر بگذارند. چون مبارزه بر علیه فیلترینگ ‏فقط از داخل کشور انجام نمی‌شود. بخش زیادیش خارج از کشور و توسط کسانی ‌است که فقط برای دسترسی آزاد به ‏اطلاعات فعالیت می‌کنند. بخشی از نتیجه فعالیتشان هم فیلتر شکنهای بسیار پیشرفته است که امروزه به سادگی در دسترس ‏ما قرارمی‌گیرد.‏

‎ ‎شما یکی از نخستین وبلاگرهای فارسی زبان بوده اید. و فتو بلاگتان هم تاثر زیادی در گسترش تصاویر مربوط ‏به جنبش های اجتماعی داشته. با توجه به اینکه موضوع نمایشگاهت فیلترینگ است، آیا فتو بلاگ باعث شد به سوژه های ‏اجتماعی و خبری علاقمند شوی؟‎ ‎

چند سال پیش از راه افتادن وبلاگهای فارسی، همراه با یکی از دوستانم سایت آینه را ساختیم که سایتی چند رسانه‌ای بود و ‏مملو از شعر و موسیقی و تصویر. در آن سایت کارهای فنی به عهده من بود. بعد که کارهای دیگه را رها کردم فقط مشغول ‏عکاسی شدم، تصمیم گرفتم فتوبلاگ کسوف رو راه اندازی کنم. آن موقع قصدم اصلا عکاسی خبری و اجتماعی نبود. ولی ‏چون همیشه در جاهایی بودم که کسانی مشغول فعالیتهای اجتماعی و سیاسی بودند، از این جریانات عکاسی کردم و در ‏کسوف قرار دادم. ناخودآگاه این کار ادامه پیدا کرد و گاهی هم تبدیل به یک کار تمام وقت شد.‏

‎ ‎می خواهم نظرتان را در باره تاثیر اینترنت در آزادی بیان و گسترش جامعه مدنی در جامعه ایرانی بدانم.‏‎ ‎‎ ‎

گمان می‌کنم بسیاری از آزادی‌های کوچک مادر سالهای اخیر،یا بهتراست بگویم تمام سالهایی که من بخاطر دارم! به خاطر ‏پیشرفت تکنولوژی به وجود آمده. یعنی اگر ما امروز راحت به موسیقی دلخواهمان گوش می‌کنیم، یا فیلم مورد علاقه مان را ‏می‌بینیم، بخاطر این نیست که مقامات کشور ما به این نتیجه رسیده اند که گوش کردن به موسیقی دلخواه حق مردم است. ‏بخاطر این است که با پیشرفت تکنولوژی توان مقابله با آن را ندارند‏‎.‎‏.اینترنت و ماهواره هم دسترسی به اطلاعات را بسیار ‏هموار کرده و مقابله با آن هم در دراز مدت ناشدنی است. شاید دولت دسترسی را کند و سخت کند، اما جلوش رو نمی‌تواند ‏بگیرد. ‏