اگر روزنامه نگار زندانی نداریم، چرا وعده آزادی شان را دادید؟

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» خانواده ها خطاب به حسن روحانی:

پاسخ کوتاه اما عجیب حسن روحانی به سئوال کریستین امانپور، انتقادات زیادی را متوجه او کرده است. رئیس جمهوری که یکی از محوری ترین شعارهای انتخاباتی اش، آزادی روزنامه نگاران و زندانیان سیاسی بود، تنها با گذشت یک سال از پیروزی در انتخابات و روی کار آمدن دولت اش به شبکه سی ان ان گفته است که فکر نمی کند “فردی به خاطر روزنامه‌نگاری یا فعالیت رسانه‌ای دستگیر شده باشد”.

ادعای حسن روحانی درحالی است که بیش از ۱۴ روزنامه نگار در حال حاضر در زندان های ایران زندانی هستند و تعدادی از آنها پس از روی کار آمدن دولت روحانی زندانی شده اند. اما آمار روزنامه نگارانی که بخصوص بعد از انتخابات جنجال برانگیز خرداد ۸۸ به دلیل فعالیت حرفه ای روزنامه نگاری خود زندانی شده اند بیش از اینهاست؛ روزنامه نگارانی که بین۴ تا ۶ سال در زندان بوده و با پایان محکومیت شان آزاد شده اند.

در ارتباط با ادعای حسن روحانی رفته ام سراغ خانواده های روزنامه نگاران زندانی. مسعود باستانی و بهمن احمدی امویی که از خرداد و تیر ۸۸ در زندان به سر می برند و ریحانه طباطبایی که بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی زندانی شده. از خانواده های این روزنامه نگاران سئوال کرده ام: اعضای خانواده شما چرا زندان هستند و به چه جرمی زندانی شده اند؟

ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار و همسر بهمن احمدی امویی که خود نیز به دلیل حرفه روزنامه نگاری اش بارها زندانی و به ۳۰ سال ممنوعیت از اشتغال به حرفه روزنامه نگاری محکوم شده، در مصاحبه با “روز” می گوید: بهمن صرفا به خاطر مقالاتی که نوشته زندان است. اتهام بهمن تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی بود اما مصادیق اش مقالاتی بود که یا در روزنامه سرمایه یا در وب سایت خرداد نو و یا در وب سایت شخصی اش نوشته بود. یعنی قاضی برای دادن حکم به بهمن که ۵ سال و ۴ ماه است استنادش به مقالات اوست.در حکم هم مدام به مقالات بهمن اشاره شده؛ مقالاتی که اقتصادی و در نقد عملکرد اقتصادی دولت احمدی نژاد بوده. خود بهمن سال گذشته هم نامه سرگشاده ای از داخل زندان خطاب به نماندگان مجلس نوشت و گفت که من در مقالات متعددی که نوشته بودم به این اشاره کرده بودم که شیوه عملکرد دولت احمدی نژاد در حوزه اقتصادی ما را به تباهی می برد و نوشته بودم که این شیوه مدیریتی بانک ها و.. باعث بروز فسادهای کلان بانکی و اختلاس های بانکی شده.

این روزنامه نگار می افزاید: بهمن در این نامه چند مورد از مطالبی را که درباره دولت احمدی نژاد نوشته ذکر کرده وافزوده بود “اینها حرف هایی است که شما الان از تریبون مجلس می گویید ولی من ۶ سال پیش این حرف ها را زدم و نتیجه اش برای من ۵ سال زندان بوده”. بنابراین بهمن دقیقا به خاطر مقالاتش در زندان بوده و هست و حکم گرفته. در پرونده بهمن هیچ چیزی غیر از مقالات و گزارش هایش وجود ندارد و تماما مربوط به حرفه روزنامه نگاری است. درباره خود من هم همین طور است یک سال حکم زندان و ۳۰ سال محرومیت از روزنامه نگاری که من گرفتم دقیقا مستند است به مقالات و گزارش هایی که نوشتم.

مهسا امرآبادی، روزنامه نگار و همسر مسعود باستانی که او نیز مدتها به دلیل انجام حرفه اش زندانی بوده در مصاحبه با “روز” می گوید: مسعود دقیقا به خاطر اینکه روزنامه نگار بود زندانی شد. مصداق هایی که در حکم آوردند دقیقا با کار روزنامه نگاری و فعالیت رسانه ای منطبق بود. درست است که ما در قانون جرمی تحت عنوان جرم روزنامه نگاری نداریم و اصلا خیلی مسخره هم است که چنین جرمی در قانون داشته باشیم و دست آقایان درد نکند که حداقل این را در قانون مجازات اسلامی نگذاشته اند، لیکن اتهام دوستان روزنامه نگاری که در زندان هستند اقدام علیه امنیت ملی و اجتماع و تبانی از طریق نگارش و نوشتن در رسانه ها و مطبوعات بوده؛ یعنی به دلیل فعالیت رسانه ای در زندان هستند.

مادر ریحانه طباطبایی، روزنامه نگار دیگری که در حال سپری کردن محکومیت خود دراوین است در مصاحبه با “روز” می گوید: اول اینکه در روزنامه ها در ایران چیزی نمی توانند بنویسند؛آقای غروی یک مطلبی درباره غدیر در روزنامه بهار نوشت، روزنامه را بستند و آقای غروی هم زندان است. هیچ روزنامه نگاری در ایران نمی تواند چیزی در روزنامه ها بنویسد. چون اینقدر سانسور است که عملا نمی توان چیزی نوشت، بچه های روزنامه نگار بیشتر در سایت ها و فیسبوک های شان اطلاع رسانی می کنند. آنها نمی توانند در روزنامه حتی یک چیز ساده بنویسند، یا یک کاریکاتوریست نمی تواند حتی یک طرح ساده بکشد و هزار تعبیر و تداعی می کنند و برخورد می کنند. بچه ها در سایت ها می نویسند و ریحانه یکی از اتهامات اش روزنامه نگاری بود به خاطر کار کردن در سایت های مختلف و فعالیت در فیسبوک. او به خاطر روزنامه نگاری در زندان است.

مادر ریحانه طباطبایی در مورد این ادعای عجیب حسن روحانی که با واکنش های زیادی هم همراه بوده می گوید: واقعا از ایشان این انتظار نمی رفت، خیلی تعجب کردم. حالا نمی خواست با صراحت جواب دهد می توانست سیاستمدارانه تر پاسخ دهد. من اصلا جا خوردم، مخصوصا که بعضی از دوستان اینجا سنگ آقای روحانی را بدجوری به سینه می زنند.من امروز می خواستم بنویسم چطور وقتی آقای خاتمی کوچکترین کاری می کند که به مذاق شما خوش نمی آید حتی حضوری با او برخورد می کنید، می نویسید نقد می کنید و.. اما چی شده که آقای روحانی چنین می گوید هم می گویید مساله ای نیست؟

او می افزاید: روزی که ریحانه را بازداشت کردند و بردند من به شما گفتم می خواهند آقای روحانی را خراب کنند و همه چیز را بیندازند گردن او درحالیکه به او ربطی ندارد،جایش هم باشد همه می ایستیم و از آقای روحانی دفاع هم می کنیم اما حالا واقعا هم تعجب کردم هم دلم به درد آمد. پس ریحانه برای چه زندان است؟ ببخشید دست توی دماغش کرده بود یا شام اش را زود خورده بود؟ ریحانه روزنامه نگار بود و به خاطر روزنامه نگاری زندان رفته.

مهسا امرآبادی هم که همسر روزنامه نگارش در زندان رجایی شهر زندانی است می گوید: من واقعا خیلی تعجب کردم،اصلا چنین انتظاری نداشتم. البته انتظار هم نداشتیم که ایشان حتی بیاید معترف شود که روزنامه نگار زندانی داریم ولی این انتظار بود که خیلی هوشمندانه تر جواب دهد و بگوید که در حیطه اختیارات قوه قضائیه است نه من. اگر این را می گفت اینقدر عصبانی نمی شدیم و دچار شوک نمی شدیم که کلیت قضیه را زیر سئوال ببرد. اگر ایشان واقف نیست که روزنامه نگار زندانی داریم پس چطور قبل از انتخابات وعده آزادی روزنامه نگاران و فعالین سیاسی را می داد؟ و اگر واقف است که روزنامه نگار زندانی داریم پس رسما دروغ گفته.

ژیلا بنی یعقوب هم می گوید: خیلی حس ناراحت کننده ای است. چون خیلی اوقات که با خودم فکر می کردم روحانی هم آمد اما زندانیان از جمله همسر خودم آزاد نشدند، سعی می کردم خودم را اینطور دلداری دهم که آزادی زندانیان در دست آقای روحانی نیست هرچند همیشه این انتظار را داشتم که تلاش اش را بکند. اما در یک سال گذشته شاهد تلاش آقای روحانی برای آزادی روزنامه نگاران زندانی نبودم. از سوی طرفدارانش این را می شنیدم که آقای روحانی می خواهد کاری بکند اما به او اجازه نمی دهند. می خواهد روزنامه نگاران و زندانیان سیاسی آزاد شود اما نمی تواند. اما وقتی ایشان می گوید هیچ کس به خاطر شغل روزنامه نگاری در زندان نیست برای من خیلی ناراحت کننده است چون به من این را می رساند که ایشان اساسا هیچ وقت اراده ای نداشته برای اینکه تلاشی بکند روزنامه نگاران زندانی آزاد شوند چون اساسا اعتقاد دارد که هیچ روزنامه نگاری به خاطر شغلش در زندان نیست. از این گذشته اینکه ایشان می تواند اینقدر راحت واقعیت را کتمان کند برای من ناراحت کننده است. ایشان دقیقا همان جوابی را داد که آقای احمدی نژاد بارها درمورد وضعیت روزنامه نگاران زندانی تکرار می کرد یا دیگر مسئولان دولت قبلی و هیچ تفاوتی نداشت.

مرضیه رسولی، ریحانه طباطبایی، مسعود باستانی، بهمن احمدی امویی، احمد زیدآبادی، سراج میردامادی، علیرضا رجایی، خسرو و مسعود کردپور، علیرضا بهشتی شیرازی، سعید متین پور، کیوان صمیمی، جیسون رضائیان و یگانه صالحی روزنامه نگارانی هستند که در حال حاضر در زندان به سر می برند.